زمین لرزههای اخیر کشور، بار دیگر نگاهها را به این پدیده غافلگیر کننده و بعضا ویرانگر معطوف ساخته،با این تفاوت که این بار به دلیل استمرارِ دامنه دارِ پس لرزه ها، میزان جلسات، مصاحبه ها، اظهار نظرها، بیش از مواقع دیگر نمود و بروز پیدا کرده است.
اگرچه متاسفانه در گذشته نیز این تجربه تلخ را شاهد بوده ایم که با وقوع رخداد یا حادثه ای،جلسات و نشست های پیاپی و متعددی در ارتباط با آن موضوع خاص برگزار و پس از مدتی فراموش و به بایگانی سپرده می شود اما ظاهرا این بار،دستگاه های متولی در صدد هستند بصورت جدی تر نسبت به افزایش آمادگی خود در برابر حوادث غیر مترقبه اینچنینی،اقدامات مقتضی را اجرایی کنند.
در این میان، موضوع بافت فرسوده و ضریبِ استحکام بنا از مولفه های بسیار تعیین کننده،در مدیریت بحران و کاهش آسیب ها و خسارت ناشی از زلزله محسوب میشود.
معضلی تحت عنوان بافتهای زود فرسوده
کوروش سخاوتمند کارشناس عمران با اشاره به لزوم ارتقا و تقویت استحکام ابنیه مسکونی در کشور، اظهار کرد: واکاوی این موضوع،از دو منظر قابل بررسی است که به اعتقاد بنده در گام نخست باید تلاش شود استانداردهای لازم در ساخت و سازهای جدید لحاظ شود که به تبع هزینه تحقق این امر به مراتب پایین تر از بافتهایی است که در گذشته، عملیات ساخت آن به اتمام رسیده و سپس می باید در راستای بهبود و افزایش مقاومت بناهای فرسوده که از حیث مقاومت،از بنیه کافی برخوردار نیستند، تدابیر لازم تعریف و اتخاذ شود.
وی افزود: به اعتقاد بنده توجه به هر دو بخش، ضرورتی است که در صورت غفلت از آن، شاهد تحمیل هزینه های سنگین و شاید فاجعه باری در آینده باشیم و در صورت ورود جدی دستگاه های ذی ربط نظارتی به این موضوع، می توان زلزله های اخیر کشور را با همه خساراتی که در پی داشته(که اوج آن به زمین لرزه سر پل ذهاب باز می گردد)به مثابه یک فرصتی قلمداد کرد که می تواند از تکرار خسارت هر چه بیشتر و عمیق تر شد بحران احتمالی جلوگیری کند.
سخاوتمند گفت: موضوع بافت فرسوده و چالش های آن در مواقع زمین لرزه، عارضهای است که برخی گمان میکنند صرفا معطوف به استحکام بنا می شود، در صورتی که بحث مذکور،مشمول دایره وسیع تری میشود که استحکام بنا نیز جزئی از آن به شمار میرود.
وی افزود: به عنوان نمونه، تنگ بودن عرض یک کوچه و عدم وجود شرایط لازم و کافی برای امداد رسانی به موقع، بخشی از نارسایی های موجود در بحث بافت فرسوده محسوب میشود که در مواقع اضطراری می تواند همچون ثانیه هایی که ساختمان درگیر زلزله است، خسارت آفرین محسوب شود.
کارشناس عمرانی بیان کرد: در حال حاضر کم نیستند ابنیه و اماکن نو سازیِ که می توان از آن، تحت عنوان بافت زود فرسوده یاد کرد که اساسا به دلیل احداث غیر اصولی، نقشه غیر حرفه ای، ساخت توام با تعجیل برای گریز از چارچوب های نظارتی، فاقد استانداردهای لازم هستند و در قالب بافتهای فرسوده قرار میگیرند.
سخاوتمند گفت: در این میان، موضوع کیفیت مصالح ساختمانی از مولفه های بسیار برجسته در افزایش ضریب ایمنی ساختمانها به شمار میرود، موضوعی که بنابر اخبار و گزارشات موجود، اخیرا سازمان استاندارد با دقت هر چه بیشتری به این حوزه ورود کرده است.
وی افزود: توقیف یک میلیون عدد آجر ماشینی، 64 هزار عدد بلوک سقفی، 6 هزار آجرنما، 37 هزار متر تیرچه با پاشنه بتونی و تعطیلی حدود پنج واحد تولید کننده بتن غیر استاندارد، موید عزم جدی تر سازمان استاندارد برای مقابله با چنین نارسایی است.
چندی پیش، مسلم بیات مدیرکل استاندارد استان تهران، در گفتگویی با رسانهها در ارتباط با نظارت دستگاه های مربوطه و ضرورت رعایت استانداردهای لازم در مصالح ساختمانی، تصریح کرد: زلزله کرمانشاه ثابت کرد می باید،حساسیت ها در ارتباط با مراکز ساخت و تولید مصالح ساختمانی، چندین برابر شود.
وی در ادامه می گوید: پیش از نیز این نظارتهای مستمر، عملیاتی میشد؛ اما در حال حاضر باید واحدهای فعال، فاکتورها و مولفههای هر چه بیشتر و دقیق تری را لحاظ کنند و در این زمینه هیچگونه عذری، پذیرفتنی نیست.
محسن تدین رئیس هیات مدیره انجمن بتن ایران هم در ارتباط با وضعیت تولید محصولات غیر استاندارد ساختمانی به رسانهها، میگوید: استفاده از بتن نامرغوب در مواقع بحرانی(زلزله)ضریب خسارت ها را افزایش میدهد.
به اعتقاد وی، یکی از دلایل اصلی وقوع چنین نارساییهایی، به انگیزههای مالی و کسب سود هر چه بیشتر واحدهای تولیدی باز میگردد که البته عدم برخورداری از دانش و تخصص کافی نیز مزید بر علت می شود تا شاهد فروش و عرضه اقلام ساختمانی غیر استاندارد در بازار باشیم.
لزوم برخورد جدی و قاطعانه با بساز بندازها/ارتقای ایمنی ساختمان ها، مستلزم همافزایی بین دستگاهی است
بدون تردید، نقش نظارت، بازرسی و برخورد جدی و قاطعانه در مقابله با سوء استفادهها و پیشگیری از بروز تخلفات، جرایم و غیره ... بسیار کلیدی و تعیین کننده است.
متاسفانه در طول سالیان گذشته، در برخی نقاط کشور شاهد غفلت هایی عمیق و جدی در حوزه ساختمان سازی بودهایم که مصداق بارز این ادعا شهرستان ملارد و بسیاری از مناطق حاشیهای در پیرامون کلانشهرها و حتی در دل مراکز استان هستند.
در شرایطی وجود بافت های بدقواره، غیر اصولی و غیر مستحکم و وفور آن در اقصی نقاط شهر، موضوعی غیر منتظره و تعجب آور به نظر نمیرسد.
انتظار میرود در گام نخست،همگرایی و هم افزاییی بین دستگاهی برای نظارت دقیق تر بر ساخت و سازهای شهری و روستایی، تقویت شود که به تبع نقش مدیریت شهری و حتی فرمانداریها، نظام مهندسی و... در حصول چنین امر خطیری بسیار اثرگذار خواهد بود.
نکته حائز اهمیت بعدی به لزوم محدود ساختن هر چه بیشتر زمینه و بستر فرار و سوء استفاده از سوی سازندگان متخلف باز می گردد که در اصطلاح عوامانه از آنها تحت عنوان بساز بندازها یاد می شود.
افراد و گروه هایی که برای کسب سود هر چه بیشتر،امنیت جانی یک یا چندین خانواده را نادیده می انگارند و بدون رعایت اصول و قواعد تعریف شده،آجر روی آجر میگذارند.
افزایش و تشدید برخوردها با سازندگان متخلف و حتی در صورت لزوم احضار آنها به مراجع ذی ربط و ِاعمال برخورد قانونی با این گروه از دیگر ضروریاتی است که قطعا ذهنیت برخورداری از حاشیه امنیت مناسب برای سازندگان را مخدوش میکند و در چنین شرایطی، امکان بروز تخلفات و سوء استفادههای احتمالی به حداقل ممکن کاهش می یابد، زیرا در چنین شرایطی همواره این احتمال وجود خواهد داشت که در صورت بروز تخلف و حادثه و بهوجود آمدن خسارات جانی و مالی،می باید عوامل اصلی احداث چنین ابنیهای پاسخگو باشند و به تبع در چنین شرایطی، پذیرش ریسک ساخت غیر اصولی،برای کسب سود هر چه بیشتر، مقرون به صرفه نخواهد بود.