از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسیدند: حد و مرز اخلاق نیک چیست؟ فرمود: آن است که اخلاقت را نرم کنی، کلامت را پاکیزه سازی و با چهره ای باز و گشاده با برادران دینی ات رو به رو شوی.
اخلاق نیکو و پسندیده در 3 بخش مهم متجلی است. که عبارتند از: «خوش رویی» و «خوش گویی» و «خوش خویی.»
خوش رویی: در مواجهه دو نفر با یکدیگر و پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم رو به رو می شود. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت این رویارویی چهره ها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمز گشایش قفل دلهاست. برخورد با چهره باز با دیگران، آنان را آماده تر می سازد تا دل به دوستی با شما بسپارند. خنده رویی و بشاش بودن، دیگران را دل و جرأت می بخشد تا بی هیچ هراس و نگرانی با شما باب آشنایی را باز کنند و سفره دلشان را پیش شما بگشایند. هنرمند کسی است که بتواند غبار غم را از خاطره ها بزداید. به قول حافظ شیرازی:
سمن بویان، غبار غم چو بنشینند، بنشانند **** پری رویان قرار از دل چو بستیزند، بستانند
خوش گویی: یکی دیگر از شاخه های اخلاق نیک که رابطه ها را استوارتر و پیوندها را صمیمی تر می سازد، گفتار دلپذیر و شادی بخش است. کسی که گفتار مؤدبانه داشته باشد دیگران نیز با او مؤدبانه سخن خواهند گفت وگرنه… «کلوخ انداز را پاداش سنگ است.»
در کلام مولا علی ـ علیه السلام ـ است که می فرمایند: اجملوا فی الخطاب تسمعوا جمیل الجواب. زیبا خطاب کنید تا جواب زیبا بشنوید: کیفیت برخورد ما با انسان های دیگر همان نتیجه را به ما بر می گرداند. ادب، ادب می آورد و توهین و فحش، بدزبانی و اهانت طرف مقابل را در پی خواهد داشت.
خوش خویی: از رموز موفقیت حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در دعوت و رسالت خویش، اخلاق نیکو و بر خورد شایسته و جذاب با مردم بود.
اخلاق نیک آن حضرت، امتیاز بارز ایشان بود که با همین اخلاق نیک دلها را جذب می کرد، دشمنان را دوست می ساخت، کینه را به مهربانی بدل می کرد و به همین سبب مدال «انّک لعلی خلق عظیم» را از خدای عظیم دریافت کرد.
رفتار پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ با همنشینان چنین بود، دائما خوش رو و خندان و سهل الخلق و ملایم، هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان و عیب جو و مدیحه گر نبود. هیچ کس از او مأیوس نمی شد و هر کس به در خانه او می آمد نومید باز نمی گشت.
وقتی محبت خود را به دیگران ببخشید، در حوادث صبور و شکیبا باشید، خشم خود را فرو خورده، خویشتن داری کنید، بدی را با خوبی پاسخ دهید و از خشونت و عصبانیت و بدزبانی و تحقیر و توهین و تکبر به دور باشید، دارای اخلاق پسندیده هستید. در معاشرت مسلمانان با هم، باید همدلی بیش از وحدت فیزیکی حاکم باشد تا به انس و الفتهای پایدار و رابطه های درونی بینجامد. با سلام و مصافحه و اخلاق نیک و چهره باز و لبخند محبت زا و غم زدا و برخورد نیک این مهم تأمین می شود.
میزان اسلامی بودن اخلاق هر فرد مسلمان را باید در نحوه معاشرتش با دیگران جستجو کرد. به تعبیر امام صادق ـ علیه السلام ـ: «پس از عمل به واجبات الهی، محبوب ترین کارها نزد خداوند آن است که انسان اخلاقی سازگار با مردم داشته و اهل مدارا باشد».
آری گفتار و رفتار ما آئینه شخصیت ماست پس بکوشیم هر چه روشن تر و شفاف تر باشد.
برای آراسته شدن به فضایل اخلاقی و داشتن اخلاقی خوب و پسندیده راهکارهای زیر مفید می باشند:
اراده: اراده نقش اساسی برای رسیدن به اخلاقی خوب ایفا می کند، زیرا انسان با اراده واختیار خود است که می تواند در جهت سعادت یا شقاوت گام بردارد. او با اراده و شایستگی، آراسته شدن به هر فضیلت اخلاقی را نصیب خود خواهد کرد. عالمان اخلاقی اراده را اولین قدم در سیر و سلوک اخلاقی دانسته اند. تا فرد نخواهد و اراده نکند و در این امر جدی نباشد راه به جایی نخواهد برد.
استمرار: جلب فضایل اخلاقی باید آنقدر ادامه یابد که به صورت ملکه در آید، زیرا تکرار، علم خاصی در انسان به وجود می آورد که در صفحه و جان آدمی نقش می بندد و هم چنین تکرار در ترک رذایل سبب می شود که زشتی آن کاملا نمایان شود و تنفر به آن همیشه باقی بماند.
آسیب زدایی: قبل از ورود هر آفت و رذیله ای در فضای جان آدمی، باید از آن جلوگیری شود و چنان چه به شکلی وارد فضای جان شد قبل از آن که به صورت غدّه سرطانی در آید، باید آن را به هر شکلی، ممکن از فضای جان بیرون کرد تا توان حرکت به سمت جلب فضیلت های اخلاقی سست و کند نگردد.
راه دیگر برای به دست آوردن اخلاق حسنه این است که انسان خود را وادار به انجام کارهائی کند که ثمره و نتیجه آن اخلاق نیکو است. مثلا متکبر رخت تواضع پوشد و آن قدر این کار را ادامه دهد تا به صورت خلق و خوی درآید و خلق اولی خود را از دست بدهد و از انجام این کارها لذت ببرد.
این اعمال به مرور زمان رو به ازدیاد نهاده تا اینکه در نفس انسان ثابت شوند و این همان چیزی است که پیامبران الهی به خاطرش از خدا عمر طولانی می خواستند.
به عبارت دیگر می توان گفت: خلق و خوی نیکو در بعضی به صورت طبیعت و سرشت و در بعضی دیگر به صورت قصد و نیت تعبیر شده.
راوی می پرسد کدام یک از این دو برتر است؟ حضرت می فرماید: کسی که خلق نیکو به صورت طبیعت در او باشد، آفرینشش این گونه است برای حرکت در مسیر دیگر یا روشی غیر از آن قدرت ندارد ولی کسی که خلق نیکو به صورت قصد و نیت در او باشد برای انجام عبادت و اطاعت خدا باید صبر بسیار داشته باشد. بنابراین، این قسم دوم افضل و برتر است.