همانطور که قابل پیشبینی بود، پس از سپری شدن چند روز از آرای نهایی هیات انتخاب و اعلام فیلمهای بخش سودای سیمرغ سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، کمکم اعتراضات سازندگان آثاری که فیلمشان با نظر هیات انتخاب، راهی به جشنواره پیدا نکرد، رسانهای میشود. بجز فرزاد موتمن که اعتراض خود به انتخابنشدن فیلمش «سراسر شب» را علنی کرد، روز گذشته بهروز غریبپور، کارگردان فیلم سینمایی «اردک لی» هم با برگزاری یک نشست خبری واکنشی جدی به عدم انتخاب این اثر در جشنواره فیلم فجر نشان داد.
غریبپور که ید طولایی هم در تئاتر عروسکی دارد و این روزها اپرای سعدی او بار دیگر در تالار فردوسی روی صحنه است، در دوره سی و چهارم جشنواره فیلم فجر مدیر کاخ این رویداد بود. به بهانه عدمپذیرش فیلم «اردک لی» و سیاستگذاری مدیران جشنواره پیش روی فیلم فجر، گفتوگویی اختصاصی با غریبپور انجام دادیم که در ادامه میخوانید. ناگفته نماند پیشتر، گفته بودیم که شاید این هفت نفر (اعضای هیات انتخاب سی و ششمین جشنواره فیلم فجر شما) همتماشاگران را برای انتخاب فیلمهایی بد یا انتخاب نکردن فیلمهایی خوب و هم سازندگان فیلمهای سینمایی انتخاب نشده را عصبانی کنند.
اول نظرتان را درباره انتخاب نشدن «اردک لی» بگویید. این فیلم چه ویژگیهایی داشت که به زعم شما باید در جشنواره فیلم فجر به نمایش در میآمد؟
جشنواره فیلم فجر باید جشنواره تنوعها و گوناگونیها باشد. وقتی به فیلمهای نهایی بخش سودای سیمرغ نگاه میکنم، خیلی از آنها هنوز کامل نشدهاند و در مراحل کامل شدن به سر میبرند. حتی هنوز تدوین بعضی از فیلمها تمام نشده است. این در حالی است که ما فیلمی را به جشنواره ارائه دادیم که از هرنظر حتی از نظر موسیقی و صداگذاری کامل است. بنابراین جای تعجب است که چنین فیلمی در فهرست نهایی هیات انتخاب نیست. ضمن اینکه مضامینی که فیلم «اردکلی» تعقیب میکند، مسائلی است که از پیش از انقلاب در جامعه ما وجود داشته است. قصه این فیلم درباره نظام آموزشی است که در دهه 40 میگذرد. این فیلم راجع به اقوام است و دغدغه خانواده را دارد. جای تعجب است چنین فیلمی که حرفهایی برای گفتن دارد، نادیده گرفته میشود. البته شاید این بیاعتنایی تبدیل به حسنی برای اکران عمومی فیلم شود تا مردم داوری کنند که چگونه هیات انتخاب، الگوها و قالبهایی برای خودشان ساختهاند؛ قالبهایی که اگر فیلمی در آنها نگنجید، قطعا رد میشود. قالب هم که معلوم است؛ سرریز کردن نکبت به تماشاگر تا فضا را چنان ترسیم کنند که انگار خانوادهها از هم پاشیدهاند و جوانها همه نابوده شدهاند و جامعه دیگر نباید امیدی به آینده داشته باشد و گویی این جامعه روی معتادان، جلادان و قاتلان بنا شده است. بنابراین من با تمرکز بر رویدادهای یک مدرسه، نقدی بر جامعه پیش از انقلاب و دهه 40 کردم که ناظران و مدیرانش به سیمای ظاهری مدرسه همچون رژه خوب و لباسهای متحدالشکل توجه دارند، اما در درون همین مدرسه فاجعهای رخ میدهد که راجع به اسم و قومیت است. اردک لی فیلم ایران است، درباره مهاجرت یک خانواه ترک به تهران است. این فیلم قصه شخصی است که به دلیل نامش در مدرسه مورد ستم قرار میگیرد، آن هم در دوران پیش از انقلاب که بهزعم عدهای گل و بلبل بود. اما من دست به ایرادی بزرگ در آن سیستم گذاشتم و آن را در این فیلم روایت کردهام. در این فیلم روی لبه تیغ حرکت کردم که باعث آزردگی اقوام نشود، چون من خودم از قوم کرد هستم و خوشبختانه با رعایتهایی که در فیلمنامه کردم، مشکلی پیش نیامده است. در این فیلم بحث اعتماد به نفس ملی را مطرح کردهام. «اردک لی» باید میآمد تا جشنواره فیلم فجر فقط جشنواره فیلمهای سفارشی نباشد. انتقادی که من و علی حضرتی (تهیهکننده فیلم) داریم این است که ارگانهایی آمدند و در فیلمها سرمایهگذاری کردند و نمایندگان آنها هم در هیات انتخاب و داوری حضور دارند، بنابراین تقریبا دلیل انتخاب فیلمها هم مشخص میشود. اگر در این مورد دستهبندی و آن را اعلام میکردند، قطعا ما وارد این قضیه نمیشدیم، برای اینکه فیلم مستقل ما دفاعی از ارزشها میکند که متاسفانه نادیده گرفته شد.
برخی کارشناسان و اهل سینما معتقدند که سیاست مدیران جدید جشنواره فیلم فجر کوچک کردن این رویداد بزرگ و باسابقه است و به همین دلیل به بهانه کاهش هزینهها، تشریفات و برخی بخشها و جوایز را حذف کردند. نظر شما در این خصوص چیست؟
معتقدم همه این بهانهها دروغ محض است و من به دلیل اینکه خودم مدیر کاخ جشنواره بودم، میتوانم ثابت کنم اینطور نبوده است. رعایتهایی داشتیم که هزینهها حتما توسط اسپانسرها تامین شود. ما نباید اینقدر ناجوانمردانه برخورد کنیم و سینمایی که در راس آن دکتر ایوبی و آقای حیدری بوده، به ریخت و پاش و هزینهتراشی متهم کنیم. وقتی دارید یک رویداد بزرگ ملی را فراهم میکنید، قطعا باید هزینههای معقول داشته باشید. از آقایان میخواهم نقدتان به تشریفات چیست؟ آیا به هدایایی که به خانمها و آقایان مدعو و هنرمند دادهایم نقد دارید؟ ما کشور مهماننوازی هستیم و تشریفات جزو اصول مهمانی است. ما کردها همیشه میگوییم اگر مهمان به خانه ما بیاید، حتی شده قرض میکنیم تا به مهمانمان خوش بگذرد. ما ملت مهماننوازی هستیم و باید در میزبانی سنگ تمام بگذاریم. ما با این کار قصد کرامت خانواده سینما را داشتیم، گناهمان این بود که احترام گذاشتیم، اما آقایان از ترس میزشان به کمیسیون فرهنگی مجلس گزارش میدهند که ما چگونه فیلم انتخاب میکنیم. اصلا کمیسیون فرهنگی حق ندارد به این مساله مستقل ورود کند. جشنواره یک اصول و استقلال فکری دارد. رایزنی بله اما دخالت نه. اینکه هرچه کمیسیون فرهنگی بگوید شما اطاعت کنید که دیگر خروجی این مساله ضعیف خواهد بود. جشنواره فیلم فجر باید یک رویداد بزرگ ملی تلقی شود و باید تماشاگران گوناگونی موضوعات را در فیلمها شاهد باشند. چرا شبه قاره هند میتوان بالیوود داشته باشد، اما سینمای پرقدرت ایران نمیتواند دستکم در کشورهای فارسیزبان و همسایه حرفی برای گفتن داشته باشد. در حالی که الان موضوعات سینمای ما را محدود کردهاند و شرایط طوری است که ما فقط یک سینمای فرمایشی داریم.
این محدودیت بجز فیلمها به جشنواره فیلم فجر هم رسیده و انگار فضا را به سمتی میبرند که این رویداد سابقا بزرگ در مقابل جشن خانه سینما که بیشتر باید صنفی باشد، کمرنگ و کوچک به نظر برسد.
بله، حتی معتقدم جشنواره فیلم فجر نسبت به جشن حافظ (مجله دنیای تصویر) هم کوچکتر است. قطعا ارادهای وجود دارد که این جشن ملی را به یک اتفاق عادی و اداری تبدیل کنند.