انتظارات سیاسی زیادی برای سال 2017 پیش بینی شده بود که همه آنها تحقق نیافتند. در عین حال برخی سیاستمداران جهانی بر تحقق طرحهای مورد نظر خویش اصرار ورزیده و آنها را برغم مخالفتها به اجرا گذاشته اند. روزنامه «گازیتا.رو» روسیه به برخی از تصمیمات مهم و تاثیرگذار رهبران سیاسی جهان در سال 2017 پرداخته است.
1- جدا شدن ولادیمیر پوتین از حزب «روسیه واحد»
"ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه عملا تا آخرین زمان ممکن اعلام شرکت خویش در انتخابات ریاست جمهوری آتی در سال 2018 را به تعویق انداخت و نامزدی خود را تنها در تاریخ 6 دسامبر در جمع کارگران یک کارخانه اتومبیل سازی اعلام کرد و یک هفته بعد هم جزییات بیشتری در این رابطه را فاش نمود. پوتین در کنفرانس مطبوعاتی سالانه خود در تاریخ 14 دسامبر، اعلام کرد که قصد ندارد دیگر بعنوان نامزد حزب «روسیه واحد» در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و در این دوره بعنوان نامزد مستقل در آن حضور خواهد یافت. بدین ترتیب وی در واقع با یک تیر، دو نشان زده است: از یک تعداد رای دهندگان به خود را به میزان بسیار زیادی افزایش می دهد، برای اینکه همه کسانی که حاضر هستند به او بعنوان رئیس جمهوری رای بدهند، در انتخابات پارلمانی از حزب «روسیه واحد» (حزب حاکم در روسیه) حمایت نمی کنند. و از طرف دیگر، تشکیل گروه ابتکاری حامیان ولادیمیر پوتین نشان داده است که رئیس جمهوری کنونی روسیه قبل از هر چیز روی اعتماد مردم کشورش به خود حساب باز کرده و نه روی ساختارهای حزبی روسیه.
البته این تصمیم عواقب منفی نیز به دنبال خواهد داشت، البته نه برای ولادیمیر پوتین، بلکه برای حزب «روسیه واحد». برای اینکه تصمیم وی برای جدا شدن از این حزب، گویای اعتراف به کاهش جدی محبوبیت «روسیه واحد» هم نزد شهروندان و هم در میان نخبگان جامعه است.
2- تصمیم جنجال برانگیز ترامپ در مورد شهر قدس
"دونالد ترامپ" رئیس جمهوری آمریکا در تاریخ 6 دسامبر اعلام کرد که قصد دارد شهر قدس را بعنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخته و سفارت آمریکا را از تل آویو به این شهر منتقل سازد. این تصمیم ترامپ بسیار جنجال آفرین شده و سیل انتقادات شدید، نه تنها از سوی کشورهای مسلمان، بلکه حتی از سوی متحدان نزدیک آمریکا در قاره اروپا، به سمت واشنگتن سرازیر شدند.
البته با توجه به اینکه انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به شهر قدس، به این زودی تحقق نخواهد یافت، اظهارات ترامپ را باید بیشتر یک موضع گیری سیاسی نامید که هدف اصلی آن نشان دادن حمایت قاطع وی از اسرائیل بود. بخصوص آنکه روابط واشنگتن با تل آویو در دوره ریاست جمهوری "باراک اوباما" تقریبا تیره شده بود و این مسئله تقریبا به یک رسم و الگوی رفتاری برای دونالد ترامپ تبدیل شده که «از هر کاری که باراک اوباما انجام داده، صرف نظر می کند».
البته اگر مواضع اوباما در قبال فلسطین در منطقه خاورمیانه بیشتر مورد استقبال قرار داشت، ولی موضع گیری دونالد ترامپ ممکن است حتی متحدان نزدیک آمریکا در منطقه، ازجمله پادشاهیهای نفت خیز عرب را از واشنگتن دور سازد.
مهمتر از آن، اینکه مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ 21 دسامبر، قطعنامهای را با حمایت قاطع کشورهای جهان (128 رای مثبت) به تصویب رسانده که این تصمیم ترامپ را محکوم کرده و بر وضعیت غیرقابل تغییر شهر قدس تاکید کرده است. هرچند رئیس جمهوری آمریکا همه کشورهای رای دهنده به این قطعنامه را به کاهش حمایتهای مالی خود تهدید کرده بود.
3- شکست داعش و خروج نظامیان روسی از سوریه
اشغال بخش قابل توجهی از خاک سوریه توسط گروه تروریستی داعش، یکی از مشکلات حل نشده در عرصه بین المللی در سال 2017 بود. این گروه در پایان سال و در نتیجه عملیات نظامی روسیه و حمایت قاطع از نیروهای دولتی سوریه، نابود شد که این مسئله خود باعث اختلاف تازه ای بین مسکو و واشنگتن شد که چه کسی بر این گروه تروریستی پیروز شده است.
واقعیت این است که نیروهای هوایی-فضایی روسیه که از سال 2015 مبارزه با تروریسم در سوریه را آغاز کرده بودند، در سال 2017 بالاخره این عملیات را با موفقیت به پایان رساندند. ایجاد مناطق کاهش تنش که توافق در خصوص آن در نتیجه مذاکرات آستانه حاصل شد، کمک زیادی به این پیروزی و بهبود اوضاع در سوریه نمود.
رئیس جمهوری روسیه در تاریخ 11 دسامبر برای نخستین بار در تاریخ به سوریه سفر کرد و در پایگاه هوایی "حمیمیم" به نظامیان روسی به خاطر موفقیت در انجام وظیفه سنگین خود در نابودی تروریسم در کشور سوریه تبریک گفته و بدین ترتیب عملیات نظامی روسیه را پایان داده و دستور خارج سازی گروههای نظامی از سوریه را صادر کرد.
در همینجا باید گفت، هرچند مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در روسیه هنوز آغاز نشده، ولی این اقدام ولادیمیر پوتین به خوبی نشان داد که روند مدرنیزه سازی ارتش سوریه که زیر نظر مستقیم وی صورت گرفته، تا چه اندازه موثر بوده و اکنون نیروهای مسلح روسیه قادر هستند از عهده وظایف بسیار سخت و گسترده ای نظامی برآیند و این مسئله قطعا از دید مردم روسیه دارای اهمیت بسیار زیادی است.
4- «شکوفایی مشترک» اقتصادی به سبک چینی
دولت چین، بخصوص بعد از تصمیم دونالد ترامپ برای خارج شدن از "مشارکت فراآتلانتیکی" در اوایل سال 2017، دیگر روی مشارکت گسترده با آمریکا حساب نمی کند. مقامات پکن، مسلما پیش از این نیز با قاطعیت نقش رهبری در منطقه آسیا را از آن خود می دانستند، ولی در سال 2017 منافع چین نه تنها در خارج از مرزهای این کشور، بلکه در داخل نیز تقویت پیدا کرد. این مسئله در دو جهت گیری اقتصادی و سیاست خارجی چین مشخص شده که در نشست سالانه کنگره حزب کمونیست چین نیز اعلام شده است.
"شی جین پینگ" رئیس جمهوری چین از مدل توسعه اقتصادی گسترده به الگوی شدیدالحن تر روی آورده، یعنی توجه خود را از آهنگ رشد بالای اقتصادی به سمت افزایش کیفیت معطوف کرده است. مقامات پکن دقیقا احساس کرده اند که رشد اقتصادی کشور در حال کاهش است و این به معنای آن است که تامین منافع راهبردی چین تنها در سایه افزایش آهنگ رشد امکان پذیر نیست، به همین دلیل دولت چین باید بصورت ضربتی به چالشهای داخلی در کشور واکنش نشان بدهد.
علاوه بر این، چین سیاست خارجی خود را نیز اصلاح کرده است و برغم واکنش تند آمریکا، پکن به خروج واشنگتن از "مشارکت فراآتلانتیکی پاسخی کاملا محتاطانه داد. ضمن اینکه فعالیت دیپلماتیک چین در جهت ایجاد جهان چندقطبی که آن را «شکوفایی مشترک» می نامد، افزایش قابل توجهی یافته است. پکن همچنین سرمایه گذاری هنگفتی را برای احیای جاده ابریشم و تحقق طرح بزرگ اقتصادی «یک کمربند-یک راه» صرف کرده که نقاط مختلف جهان را به چین مرتبط می سازد.
5- اردوغان موقعیت خود در ترکیه را تقویت کرد
"رجب طیب اردوغان" رئیس جمهوری ترکیه نظریه تقویت موقعیت خویش در نظام سیاسی کشور را بسیار سریعتر از انتظار به اجرا گذاشت. در ماه آوریل سال 2017 همه پرسی در مورد تغییر قانون اساسی ترکیه برگزار کرد که در آن نزدیک به 52 درصد شهروندان این کشور از آن حمایت کردند که در نتیجه آن ترکیه از یک جمهوری پارلمانی به ریاست جمهوی تبدیل شد و شخص اردوغان نیز اختیارات بسیار گستردهای، از جمله باقی ماندن در راس قدرت تا سال 2029 را بدست آورد.
این همه پرسی نه تنها برای حیات سیاسی ترکیه یک تحول بود، بلکه روی سیاست خارجی این کشور نیز تاثیر زیادی گذاشت. کشورهای اروپایی نگران آن شدند که آنکارا از ارزشهای دموکراتیک فاصله گرفته است، ولی این دیدگاه برای اردوغان اهمیتی نداشت. روابط ترکیه با اتحادیه اروپا که مدتها دچار مشکل بود، بشدت تیره شد و اکنون دیگر اکثر پایتختهای اروپایی آیندهای برای ترکیه در خانواده اتحادیه اروپا نمی بینند.
در عوض ترکیه که برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی نیاز به متحدینی قدرتمند داشت، به روسیه و ایران نزدیکتر شد. این نزدیکی برای مقامات تهران و مسکو نیز با هدف حفظ منافع ملی خود و تقویت ثبات در منطقه مفید است. این مشارکت در زمینه حل و فصل بحران سوریه هم نتیجه بخش بود. به نظر نمی رسد که این توازن نیروها در منطقه در سال 2018 نیز دچار تغییر زیادی شود.