روحانی در حالی رفع فقر و گسترش عدالت اجتماعی را در بودجه 97 در دستور کار خود قرار داده است که آمار مربوط به بودجه خانوارهای شهری در دولت یازدهم نشان از افزایش فاصله دهکهای مختلف جامعه و گسترش فقر دارد.
قابل تأمل آن است که دولت در لایحه بودجه 97 که تقدیم مجلس کرده، به دنبال اتخاذ چه رویکردهایی برای کاهش حذف فقر و گسترش عدالت در جامعه است؟ چرا که تکرار سیاستهای اتخاذ شده گذشته جز گستردگی بیشتر فقر در جامعه نتیجهای نخواهد داشت.
چندی پیش رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده بود در برنامه ششم توسعه، رفع فقر مطلق در دستور کار دولت قرار گرفته است. با این تفاسیر باید دید اکنون که یک سال از شروع اجرای برنامه ششم توسعه میگذرد، چه میزان از هدف اصلی دولت برای کاهش فقر اجرایی شده است.
این روزنامه ضمن تخطئه سیاستهای دولت احمدینژاد، به سیاست اقتصادی دولت دوازدهم پرداخت و نوشت: در لایحه بودجه 97 دولت که تقدیم مجلس شده است حذف یارانه 30 میلیون نفر در جامعه به نفع دهکهای پایین جامعه تعیین شده است. باید دید آیا دولت با این تصمیم به دنبال راهی برای پر کردن جیب محرومان جامعه یا پر کردن کسریهای بودجه خود است؟
این سؤال از آن جهت به ذهن میرسد که نگاهی به گزارش بودجه خانوارها در دوره اول دولت روحانی حاکی از افزایش فاصله غنی و فقیر در این سالها بوده است.
گزارش بودجه خانوارهای شهری بانک مرکزی در سال 1391 نشان میدهد که متوسط هزینه ناخالص یک خانوار شهری طی یک سال، 6/21 میلیون تومان عنوان شده است. تقسیم این عدد بر 12 ماه سال این نتیجه را میدهدکه متوسط هزینه ناخالص یک خانوار شهری طی یک ماه 8/1 میلیون تومان بوده است. بررسی دهکهای مختلف جامعه و واکاوی هزینه ماهانه آنها نیز نشان میدهد که دهکهای پایینتر فقیر و دهکهای بالاتر غنیتر هستند. چرا که متوسط هزینه ماهانه دهک اول جامعه که فقیرترین قشر جامعه در آن حضور دارند در سال 91، حدود 400 هزار تومان یا 4/0 میلیون تومان بوده است. متوسط هزینه ماهانه دهک دهم جامعه نیز که غنیترین قشر جامعه در آن حضور دارند، حدود 5 میلیون و 300 هزار تومان یا 3/5 میلیون تومان بوده است یعنی دهک دهم 2/13 برابر بیشتر از دهک اول در ماه هزینه میکرده است. این همان اختلاف طبقاتی است که در جامعه از آن سخن میگویند. نکته دیگر این است که در سال 1391، متوسط هزینه ماهانه 60 درصد از خانوارهای جامعه یا 6 دهک، زیر متوسط هزینه متوسط خانوارها بوده است. یعنی شش دهک کمتر از 8/1 میلیون تومان در ماه هزینه میکردهاند و تنها هزینه چهار دهک بالاتر از 8/1 میلیون تومان بوده است.
اما بررسی گزارش بودجه خانوارهای شهری در سال آخر دولت یازدهم یعنی سال 1395 نشان میدهد در این سال متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری 39 میلیون تومان بوده است. بنابراین متوسط هزینه ماهانه یک خانوار شهری حدود 3/3 میلیون تومان بوده است. در این سال متوسط هزینه خانوارهای شهری دهک اول (فقیرترین قشر جامعه) حدود 700 هزار تومان یا 7/0 میلیون تومان و متوسط هزینه خانوارهای شهری در دهک دهم (ثروتمندترین قشر جامعه) حدود 10 میلیون و 300 هزار تومان یا 3/10 میلیون تومان بوده است. یعنی دهک دهم در سال 95، 14 برابر بیشتر از دهک اول در ماه هزینه میکرده است که این مقدار در سال 91 تقریباً 2/13 برابر بوده است. یعنی در طول دولت یازدهم فاصله فقیر و غنی یا همان اختلاف طبقاتی بیشتر شده است. از طرفی در سال 1395، 70 درصد خانوارهای جامعه یا هفت دهک زیر 3/3 میلیون تومان (متوسط هزینه ماهانه خانوارهای شهری در سال 1395) در ماه هزینه میکردهاند. این یعنی یک دهک بیشتر نسبت به سال 91، به زیر متوسط هزینه خانوارهای شهری سقوط کرده است.
نگاهی به آمارهای بالا نشان میدهد که دولت یازدهم اختلاف طبقاتی یا همان فاصله فقیر و غنی را بیشتر کرده است و به همین خاطر هماکنون با بودجههای خود به دنبال رفع فقر و ایجاد عدالت است. اکنون دولت یازدهم با این تفکر که با حذف یارانه نقدی 30 میلیون نفر از جامعه به نفع اقشار ضعیف جامعه میتوان فقر را از دامن جامعه پاک کرد، سیاستی که به نظر میرسد همانند سایر برنامههای دولت در گذشته اگر با تدابیر درستی اتخاذ نشده باشد با شکست مواجه خواهد شد.