به گزارش ايسنا، لطيف قهرماني پدر احمد قهرماني در همان زمان به جبهه اعزام شد و به درجه رفيع شهادت نائل شد. احمد در مقطع راهنمايي تحصيل ميکرد كه احساس وظيفه كرد اسلحه پدرش را بردارد و راه او را ادامه دهد. به جبهه اعزام شد و در روز سيام بهمنماه ۱۳۶۲ و در عمليات خيبر به شهادت رسيد و پيكرش پس از گذشت سالها در روز دوم مرداد ۱۳۸۲ به زادگاهش بازگشت و پدر و پسر شهيد هردو درجوار هم در گلزار شهداي مشگينشهر آرميدند.
مادر شهید احمد قهرمانی میگوید: وقتی که پیکر شهید «لطیف قهرمانی» تشییع میشد احمد نوجوان و درحال تحصیل بود. روزی به من گفت: من برای ادامه راه پدرم به جبهه خواهم رفت و اسلحه او را بردوش خواهم گرفت. گفتم تو هنوز کوچک هستی و درس میخوانی. جواب داد که ایمان و شجاعت شرط یک رزمنده است بنابراین میتوانم اسلحه را به سمت دشمن نشانه بگیرم اگرچه مرا شهید کنند.
وصیتنامه شهید احمد قهرمانی:
ملتى که براى اقامه عدل اسلامى و اجراى احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابرقدرت و زیستن با استقلال و آزادى قیام کرده است، خود را براى شهید دادن آماده کرده است و به خود باکى راه نمیدهد که دست جنایت ابرقدرتها از آستین مشتى جنایتکار حرفهاى بیرون آید و بهترین فرزندان راستین او را به شهادت برساند.
مگر ما پیروان و پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدى راه بدهیم. اى عزیزان من، اى ساحلهاى نجات که در پشت صحنه همچون سروى استوار منتظرید تا امامتان فرمان دهد، با شما هستم. نگذارید دست اهریمنان به اسلام ناب محمدى صدمهاى بزند. اینک که این وصیتنامه را مىنویسم حتم دارم خداى متعال مرا به سوى خویش دعوت خواهد کرد اگرچه نتوانستهام حق و حقوقى را که بر گردن هر مسلمانى هست ادا کنم، اما باز به رحمت و بخشش او محتاجم و امیدوارم.
اى مادر، هیچوقت غمین مباش. مرا حلال کن، بسیار زحمتها برایم کشیدهاى. نمىدانم چگونه تو را آسوده خاطر سازم که من راه حقیقت را چشیدهام و هر روز شما را به هنگام اداى نماز و دعا، دعا مىکنم.
مادرم، اگر روزى از دست شما به سوى معبودم شتافتم هرگز غصه و نالان مباش و گریه نکن. اگر مىخواهى همیشه راحت باشم براى فرزندان دیگر خانواده تعلیمات اسلامى را فرا بده. قرادت قرآن، این یگانه کتاب حقیقت را براى فرزندان خوب خانوادهمان آموزش دهید و فرد مثمرثمر براى جامعه تحویل دهید.
به دوستانم بگویید که احمد از شما حلالیت مىخواهد.
مادرم، بسیار تو را رنجاندهام. به خاطر خاطرههاىمان از سر تقصیراتم در گذر. با همه مهربان باش چرا که مهربانی و محبت را در آغوش شما آموختهام. مادرم، پشتوانه امام و راهیان کربلا را یارى باش. اسلام امروز به جوانان غیور این سرزمین بیشتر نیازمند است. اسلام یارى مىطلبد و یاور مىخواهد و از شما مادران خوب این سرزمین لالهخیز انتظار دارد. مگر خون من از خون حضرت قاسم و علىاصغر(ع) رنگینتر است؟
مىخواهم چون زینب(سلامالله علیها) باشى و صبر و مقاومت به خرج بدهى. از همسایگان حلالیت بخواه و مرا عفو کن.
اى کسان من و اى قبیله مؤمن و برادران مسلمانم، حضرت امام خمینى راهى را انتخاب کرد که حسین(ع) انتخابش کرده بود. به درستى بعد از چهارده قرن، خورشیدى در ایران زمین طلوع کرد که تمامى کاخ استکبار شرق و غرب را به لرزه درآورد. نگذارید این چراغ هدایت خاموش شود. به عظمت اسلام سوگند، هر کس به همراه این چراغ هدایت باشد راه نجات را یافته است. آخر اگر پنجاه سال هم عمر کنیم بالاخره روزى با عمر طبیعى مسافر ابدیت هستیم. چرا بگذاریم عمرمان بیهوده و در میان خس و خاشاک هدر شود. وقتى که وقت امتحان رسیده چرا خویشتن را آماده نسازیم؟
امروز وقت عمل است و فردا روز حساب. چرا ساکت نشستهاید؟ قدرى به خود آیید و اسلام را دریابید. به خدا سوگند هر کس خویش را شناخت، خدایش را شناخته. ما این همه شهید در راه اسلام دادیم، خدا را خوش نمىآید ساکت باشیم و از خون عزیزانمان درگذریم. یک جان دارم و آن را فداى اسلام، ایران، ایمان و ملتم مىکنم و شهد شیرین شهادت را با تمامى مال و منال و زر و جواهرات دنیا عوض نمىکنم. از معبودم مسئلت مىکنم
اى کاش مرا در جوار شهداى عزیز کربلا و ایران محشور فرماید. آمین یا ربالعالمین.
عزیزانم، به دشمن قسم خورده مجال ندهید تا به فکر چارهاى باشد و از هر طرف تیر سهمناک تبلیغ را مهیا سازد. مساعدت لازم را براى برادران دینى خویش در تمامى ابعاد جبهه و جنگ تدارک ببینید، باشد که مورد رحمت خداى عزوجل قرار گیرد.
به عموهاى عزیزم عرض مىکنم که یاور و نگهبان خانوادهمان باشند و مثل گذشته در مساجد، تکایا و پایگاهها بسیج فعالیت اسلامى و دینى داشته باشند و لحظهاى از امام و امت اسلامى دور نشوند. من راه پدرم را که همانا راه امام حسین(ع) بود برگزیدهام و به پاس شادى روح او پرچمى را که از دست پدرم افتاده بود اینک به دست گرفتهام و با دشمنان اسلام به نبرد آمدهام.
سلامم را به مزار شهداى عزیز مشگینام برسانید.
حق حافظ تمامى ایران زمینم و اسلام و اهداف امام.
والسلام
كوچكتان، احمد قهرمانى.
شناسه خبر:
۶۹۲۶۸
سفارش یک شهید به مادرش + عکس
احمد قهرمانی از شهیدان دوران دفاع مقدس است که در سال ۱۳۴۷در روستای «عور» از توابع مشگین شهر استان اردبیل متولد شد. او تحصیلات ابتدایی خود را در روستای محل تولدش سپری کرد و آن، زمانی بود که کشورمان مورد هجوم دشمن بعثی قرارگرفته بود.
۰