هاآرتص با اشاره به تحولات اخیر منطقه مینویسد استفاده از واژه «ائتلاف سنی» در برابر ایران اشتباه است و باید به جای آن از «ائتلاف سعودی» نام برد. چندی پیش شاهد سفر تاریخی غیرمعمول ژنرال «قمر باجاه» رئیس ستاد کل ارتش پاکستان، به ایران بودیم.
این ژنرال پاکستانی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را در آغوش گرفت و اعلام کرد به ایران آمده است تا بداند چگونه میتوان نیروهای شبهنظامی داوطلب همچون بسیج ایران، در پاکستان ایجاد کرد.
ایران و پاکستان منافع اقتصادی مشترک دارند، همچون خط لوله گازی که قرار است از طریق پاکستان، از ایران تا هند امتداد داشته باشد و خط لوله نفت روسیه که قرار است مسیر مشابهی را ادامه دهد.
اما هیچیک از این موضوعات علاقه زیادی برنمیانگیخت، اگر این واقعیت وجود نداشت که اسلامآباد متحد و در عمل تحت حمایت ریاض است.
عربستان سعودی نهتنها در پاکستان سرمایهگذاری و به سازمانهای خیریه این کشور کمک میکند، بلکه همچنین میلیونها پاکستانی را در استخدام خود دارد.
بنابراین، هرکسی که بخواهد خاورمیانه را به سنیهای خوب و شیعیان بد تقسیم کند، باید توضیح دهد که چگونه یک کشور سنی همچون پاکستان میتواند رابطه عاشقانهای هم با ایران شیعه هم با عربستان سنی، داشته باشد و اگر این کافی نیست، باید همچنین توضیح دهد که چگونه ایران شیعه، به دولت سنی افغانستان کمک میکند؟
میتوان پرسش مشابهی را از عربستان درباره روابط نزدیک این کشور با ترکیه، متحد راهبردی و اقتصادی دیگر ایران، پرسید. دو سال پیش، ترکیه به ائتلاف عربستان سعودی پیوست بدون اینکه لازم باشد روابط خود را با ایران قطع کند، درخواستی که عربستان از قطر کرده، اما این درخواست را از امارات عربی متحده نداشته که مبادلات تجاریاش با ایران حتی گستردهتر هم هست.