مهمترین موضوعی که هر کدام از اهلبیت(ع) در زندگی بابرکتشان با آن مواجه بودند و در آن فضا زندگی میکردند، موضوع مهدویت و امر ظهور بود، از این رو در دستهبندی موضوعی احادیث ائمه(ع) موضوع آخرالزمان و ظهور بیشترین تعداد احادیث را به خود اختصاص دادهاند.
متأسفانه با وجود این حجم از گنجینههای گرانبهای احادیث ائمه معصومین(ع) شاهدیم آنطور که بایسته و شایسته است جامعه شیعه به آن نپرداخته لذا ملتی که مهمترین نقش را در امر ظهور بر عهده دارند، کمترین معلومات و معارف را درباره مهدویت، آخرالزمان و ظهور دارند. این در حالی است که غرب در قالبهای مختلف مثل هالیوود دهها سال است که مردم خود را با مفاهیم آخرالزمانی (هرچند به صورت تحریفشده و غیر واقعی) آشنا کرده است، اما جامعه تشیع با وجود منبع قرآن و عترت(ع) خود را بیبهره گذاشته است. بر اساس تحقیقات انجامشده در دستهبندی موضوعی آیات قرآن، موضوع مهدویت بیشترین آیات را به خود اختصاص داده است و همان طور که اشاره شد، این آمار در احادیث نیز به همین ترتیب است.
در این بین ایام شهادتها و ولادتهای ائمه معصومین(ع) میتواند بهانه خوبی برای آغاز این حرکت باشد؛ ایامی که باید به موازات عزاداری و شادی به معارف قرآن و عترت(ع) که در اوج آنها معارف مهدویت قرار دارد، پرداخته شود که اکنون کمتر شاهد این رفتار هستیم و بیشتر وقت مجالس به روضه و شادی میگذرد. نشان بر اینکه کافی است از یک شیعه و محب اهلبیت(ع) که در مجالس و منابر حاضر میشود، درخواست شود به 10 آیه از آیات قرآن و 10 حدیث که با موضوع مهدویت و ظهور است اشاره کند. لذا این قصور با یک تدبر و تفکر اندک باید هرچه سریعتر اصلاح شود تا تبعات آن دامنگیر شیعیان نشود؛ به این صورت که دشمن از این فضای خالی به نفع خود استفاده خواهد کرد و مفاهیم تحریفشده خود را به خورد جوامع شیعی به خصوص جامعه ایران میدهد.
حال به مناسبت شهادت امام رضا(ع) یکی از احادیث منسوب به حضرت در باب مهدویت و ظهور را برای تبرک منتشر میکنیم باشد که از نورانیت آن بهره ببریم. این روایت برشی از یک حدیث مفصل است که قسمت مربوط به مهدویت آن را آوردیم.
شیخ صدوق در صفحه130 از کتاب «امالی» و در جلد اول از صفحه 299 کتاب «عیون اخبار رضا» و نیز شیخ حر عاملی در صفحه 500 از کتاب وسایلالشیعه این حدیث را نقل کردهاند.
ابن شبیب از امام رضا(ع) نقل میکند:
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع؛ ای پسر شبیب اگر برای چیزی گریه خواهی کرد برای حسین بن علی بن ابیطالب (ع) گریه کن
فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ؛ که او ذبح شد همان طور که گوسفند ذبح میشود و هجده کس از خاندانش با او کشته شد که روی زمین مانندی نداشتند
وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ؛ و آسمانهای هفتگانه و زمین برای کشتن او گریستند
وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَی الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ؛ و چهار هزار فرشته برای یاریش به زمین آمدند
فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَی أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ؛و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاکآلود باشند تا قائم (ع) ظهور کند و یاریش کند و شعار آنها یا لثارات الحسین است.