کافی است کانالها و صفحات اینستاگرام را برای ۱۰ دقیقهای زیر و رو کنید تا متوجه شوید چقدر از این تبلیغات اینجاوآنجا در صفحات به چشم میخورد.
امروزه شرایط کاری هنرمندان تغییراتی جدی را کرده است. اگر تا دیروز گزارشهایی منتشر میشد مبنی بر اینکه شغل دوم فلان خانم بازیگر یا آقای بازیگر چیست و سرمایهگذاری در چه حوزهای صورت گرفته است، امروز دیگر شکل و شیوه شغل دوم تغییر کرده است. تبلیغات کالاهای مصرفی از عطر گرفته تا کرمها و رنگ موها و شامپوها و فلان برند زیورآلات و محصولات چرمی و ... بیش ازآنچه انتظار میرفت در صفحات اینستاگرام هنرمندت جا خوش کردهاند.
یکی در کلیپی بازی میکند که به تبلیغ عطر اختصاص دارد و اتفاقاً همکارانش نیز وی را به باد انتقاد می یگرند و با زبانی زهرآلود از خندیدن به این شیوه تبلیغی میگویند و دیگری در کانالها تبلیغاتی ازایندست را دستبهدست میکند تا بلکه با یافتن مشتری بیشتر، پولی که بابت تبلیغ هزینه شده است را به دست بیاورند.
خاندایی و کولرگازی
سالیانی پیشازاین بود؛ گرما هنوز اینگونه به زمین هجوم نیاورده بود اما کولرهای گازی وارداتی کمکم جای پایشان در بازار ایران باز میکردند. هنوز درخطرها مانده است که مشتریان بانکها در گرمای تابستان از سرمای نهچندان مطبوع شعبهها بر خود میلرزیدند.
اتفاقاً در همین سالها بود که تصویر جمشید مشایخی، بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون بر بیلبوردهای خیابان نقشبست. آن سالها این دست تبلیغات چندان باب نبود. مشایخی با لبخندی بر لب اطراف را، ترافیک خیابان را می پایید و منتقدان میگفتند چگونه خاندایی قیصر کارش به تبلیغ کولر وارداتی افتاده است؟
بعدها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور در تبلیغ کالاهای وارداتی را ممنوع کرد اما از پس سالیان طولانی حالا دوباره هنرمندان به عرصه تبلیغاتی ازایندست متفاوت از گذشته بازگشتهاند. این بار در صفحات مجازیشان، در رسانههایی که روی گوشیهای تلفن همراه سوار شده است.
حالا دیگر تنها بیلبورد نیست که لبخند میزند، اتفاقاً کافی است گوشی تلفن همراه را در دست بگیرید تا روشن شود تبلیغات پایشان را تا کجا پهن کردهاند.
چه میشود؟
آیا فعالیت تبلیغی ازایندست مانع کارهای هنری و فرهنگی است؟ آیا این دست اقدامات از قوانین و قواعد خاصی پیروی میکند؟ داستان پیچیدهای است.
بیشک افزایش درآمد اتفاقی مطبوع و قابلاعتنا برای تمامی کسانی است که شغلی دارند؛ اما بیشک این اقدام لازم است با توجه به مؤلفههایی خاص صورت گیرد. کسب درآمد بهخودیخود اقدامی پسندیده نیست، زمانی این اقدام پسندیده است که حتماً مؤلفههای خاصی در این عرصه رعایت شود. کالاهایی که مجوزهای بهداشتی لازم رادارند، استانداردهای لازم را گرفتهاند و تبلیغ در این عرصه سود اقتصاد و سیاست و فرهنگ را در برداشته باشد.
داستان اما این نیست. به نظر میرسد هنرمندان در این عرصه باید خود نیز حساسیتهای لازم را به خرج بدهند. تبلیغ کرمی که مجوز ندارد یا رنگ مویی که هنوز وزارت بهداشت تائید نکرده موقعیت هنری این دسته از افراد را نیز به خطر میاندازد.