اگر بخواهیم وضعیت اقتصادی تئاتر امروز را بررسی کنیم باید گفت که به تعبیر آمار تئاتر این روزها اگر به موازات نباشد با فاصله خیلی کمی از سینما فروش داشته و رشد قابل توجهی کرده است هر چند آمار دقیقی هیچ زمان به ویژه از سالنهای خصوصی و فروش نمایشها به دست نیامده و سالنهای خصوصی هم برخی از آمارشان را ارائه میدهند که ممکن است حتی دقیق هم نباشد و آماری مثل فروش فیلمها و اکرانها برای تئاتر وجود ندارد و تنها شاید برخی از نمایشها فروششان را اعلام کنند اما با این حال شرایط استقبال از بسیاری از نمایشها به ویژه آنها که یا سوپراستارها ساخته و یا در آن بازی کردهاند نشان میدهد که بازار تئاتر چندان هم کم رونق نیست.
براساس آمار در سال 94 گردش مالی تئاتر در تهران بیش از 30 میلیارد تومان تخمین زده شده بود و این رقم در سال 95 نیز همین میزان ثابت باقی ماند اما امسال با توجه به اینکه چند نمونه تئاتری وجود داشت که رقمهای قابل توجهی فروش داشتند، بیش از اینها است و رشد قابل توجهی نیز داشته است.
بنابراین درآمد تئاتر در سال گذشته حدود 40 تا 50 درصد چرخه مالی سال قبلترش بوده است یعنی بین 12 تا 15 میلیارد تومان که این نشان دهنده بیش از 280 تا 300 هزار مخاطب تئاتر در پایتخت است.
در سال 96 چند پروژه بزرگ تئاتری روی صحنه رفته که توانست مخاطبان زیادی را جلب کند از جمله نمایش «اعتراف» به کارگردانی شهاب حسینی که چندی پیش بیش از هفتاد اجرا با فروش بیش از دو میلیارد در سالن اصلی تئاتر شهر داشت، حتما خبر داریم بلیت این نمایش در بازار سیاه بیش از یک میلیون تومان براساس اخباری به فروش رسیده بود که البته این خبر تکذیب شد.
همچنین کنسرت ـ نمایش سی به کارگردانی سهراب پورناظری و همایون شجریان و بازی هنرمندان سوپراستار سینما که به اذعان خودشان بیش از 120 هزار تماشاگر فروش حدود یازده میلیارد داشته است. پروژه عروسکی اُپرای خیام نیز یک ماه مانده به اجرای نمایش بلیتهایش تمام شد.
براساس آمار در شش ماه گذشته چرخه مالی تئاتر بیش از 40 میلیارد بوده است و درآمد گروههای تئاتری به آستانه 20 میلیارد تومان نزدیک شده است. پیش بینیها نشان میدهد که با این وضعیت پروژههای بزرگی در عرصه کنسرت ـ نمایشها و حضور سوپراستارها در تئاتر خواهیم داشت اما اینکه آیا اینها در زمینه ارتقای کیفیت تئاتر برای ما نیز تأثیرگذار خواهد بود یا خیر، مسئلهای است که باید منتقدان درباره آن صحبت کنند.
در سالهای گذشته نیز نمایشهایی داشتیم که فروشهای زیادی کسب کردند از جمله «می سی سی پی نشسته میمیرد» به کارگردانی همایون غنی زاده با بازی ویشکا آسایش و سجاد افشاریان، بابک حمیدیان و سیامک صفری که بیش از دو میلیارد فروش داشت.
محمدعمروآبادی مدیر سایت فروش بلیت تیوال درباره وضعیت اقتصادی تئاتر امروز میگوید: امروز خوشبختانه با رشد و افزایش مخاطب تئاتر و هنر رو به رو هستیم و علتش فضای مجازی و افزایش آگاهی مردم هم از وجود و هم از کیفیت آثار هست، فضاهایی که افراد از آثار به سادگی مطلع میشوند و همچنین با صحبت درباره آثار، همدیگر را برای تماشا تشویق میکنند فضاهای مجازی در این مسیر تاثیر جدی داشته است.
وی میافزاید: تئاتر در پنج سال گذشته از آغاز فعالیت تیوال، هر سال رشد حدود 50٪ و در یک سال گذشته رشد صد در صدی داشته است.
اما در مقابل سید شهاب الدین حسین پور، کارگردان تئاتر و مدیر سایت فروش بلیت تیک ایت نیز دراین باره معتقد است که وضعیت اقتصاد تئاتر نابسامان است و علتش هم برنامه ریزی نادرست در مسائل اقتصادی و قوانینی که هیچگاه به جز عرف درجایی در ج نشده است. وی معتقد است که در نظر نگرفتن آسیبها و نقاط ضعف و قدرت و صرفا توجه به آمار و خلق رزومه از سوی عدهای باعث شده حرمتها در تئاتر زیرپا گذاشته شود.
حسین پور همچنین میگوید که خیلیها امروز درآمد مناسب برای تئاتر دارند اما تهیه کنندگان و کارگردانهای همینها ورشکست شدهاند به دلیل برخی فرهنگهای نادرست به تعبیری دلالی و پولهایی که جابه جا میشود ، همه اینها نوید اتفاقات خوب را نمیدهد پس صریح میگویم که نمایشها میفروشند اما سایر افراد مشکل اقتصادی دارند این آسیب باید رفع شود خیلی از بازیگران هستند که ادعا دارند برای یک کار باید سی تا چهل میلیون در تئاتر بگیرند درحالیکه در همه کارها چنین شرایطی فراهم نیست!
در نهایت برخی از کارشناسان و اهالی تئاتر معتقدند که برای کم شدن مشکلات در عرصه تئاتر و اینکه همه طیفهای تئاتری نیز بتوانند در این عرصه به راحتی و با فراغت بال به فعالیت بپردازند نیاز هست که یک دسته بندی و طبقه بندی مشخصی برای حضور سوپراستارها انجام شود یعنی نه اینکه آنها در تئاتر حضور نداشته باشند بلکه میزان حضورشان مشخص شده و به طور مثال در طول سال یک میزان مشخص باشد.
برخی نیز معتقدند که چنین چیزی امکان پذیر نیست و هر فرد آزاد است که بتواند هر زمانی که شرایطش را داشت با هر گروهی در سالنها اجرا داشته باشد . برخی معتقدند که مشکل از همین جا است که تئاتریها عادت کردهاند مرکز هنرهای نمایشی کاری برایشان انجام دهد درحالیکه ساختار تئاتر از مرکز شروع نمیشود، از کارگردان و گروه شروع میشود. یک کارگردان پس از انتخاب افراد، سالن،متن آماده اجرا میشود و شورای نظارت به کار می پردازد که اگر تأیید شد به اجرا میرسد این که مرکز بخواهد برای حضور افراد مختلف تصمیم گیری کند و دستورالعملی بدهد مرتبط به زمانی بود که مرکز هنرهای نمایشی تهیه کننده کارها بود و بودجه تولید را پرداخت میکرد از آن دوره سالها گذشته است همچنین انتخاب بازیگر نیز به کارگردان مربوط میشود و در حیطه صنف باید مطرح شود و کانون کارگردانهای خانه تئاتر باید برایش طرح بریزد بنابراین این کار یک حرکت صنفی است نه دستورالعمل دولتی!