پایگاه اینترنتی نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در مطلبی به قلم پال آر. پیلار نوشت: نابودی قریبالوقوع خلافت خودخوانده گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه باعث مطرح شدن این سؤال شده است که آیا اهداف آمریکا در عراق واقعا بر نابودی داعش متمرکز شده و یا اینکه آمریکا به دنبال دلیل دیگری برای حفظ نیروهای خود در این کشور است. متداولترین دلیلی که طرفداران حضور دائم نظامیان آمریکایی در عراق، مطرح میکنند «مقابله با نفوذ ایران!» است. این دیدگاه که در دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، نیز وجود دارد بر اساس این رویکرد است که ایران در تلاش برای پیاده کردن سیاستهایش و گسترش نفوذ خود در منطقه خاورمیانه است. اساس اینگونه نگرانیها فرضیه برد-باخت در این خصوص است: اینکه اقدامات و گسترش نفوذ ایران در تضاد با منافع آمریکاست.
در ادامه گزارش آمده است افرادی که نگران گسترش نفوذ ایران در عراق هستند، باید دو حقیقت مهم را درباره رابطه میان تهران و بغداد در نظر بگیرند:
نخست آنکه، تجاوز نظامی آمریکا به عراق در سال 2003 میلادی، بزرگترین دلیل گسترش نفوذ ایران در این کشور بود. اشغال عراق توسط نظامیان آمریکایی، رویدادهای ناگوار پس از آن و پستیها و بلندیهای پس از این حمله نقش بسیار پررنگی در گسترش نفوذ ایران در عراق داشتند. اگر افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه آنچنان که دولت ترامپ ادعا میکند بسیار نگرانکننده است، باید گفت ماجراجویی نظامی آمریکا در منطقه روش هوشمندانهای برای کاهش این نگرانی نیست.
دومین حقیقت مهم نیز این است که ایران و عراق، به سبب همسایگی و تجربه تقابلهای خشونتآمیز در گذشته، عوامل مهمی در امنیت یکدیگر محسوب میشوند. بازیگران خارجی (آمریکا و دیگر کشورهای غربی) نمیتوانند با تکیه بر اظهاراتی همچون پر شدن خلأهای قدرت (در عراق) توسط ایران، رقابت (واشنگتن و تهران) و یا طرح فرضیههای برد-باخت که بازتابدهنده حقایق منطقه خلیج فارس نیستند، وجود چنین حقیقتی را به سادگی انکار کنند.
این گزارش میافزاید جنگ خونین میان ایران و عراق که سال 1980 میلادی (1359 شمسی) توسط عراق آغاز شد، بخش مهمی از تاریخ درگیریهای خشونتآمیز میان دو کشور را تشکیل میدهد. این جنگ تجربه مهمی را در اختیار رهبران دو کشور قرار داد. آمار دقیق کشتههای این جنگ مشخص نیست؛ اما این جنگ خونین باعث جان باختن صدها هزار نفر از شهروندان دو کشور شد. اگر بخواهیم میانگین برآوردها را در نظر بگیریم، شمار افرادی که در این جنگ کشته شدند حدود 750 هزار نفر است. این جنگ یکی از مرگبارترین درگیریهای نظامی در خاورمیانه در 50 سال گذشته محسوب میشود.
نگارنده مطلب در ادامه میافزاید این تجربه تاریخی باعث شده است تا رهبران دو کشور تلاش کنند روابط خود را در سطح متعادلی نگه دارند. اگرچه این دو کشور همسایه گاهی منافع متفاوتی دارند، اما در چشمانداز بزرگتر امنیتی و در روابط دو جانبه، تعاملات دوستانه بر تنشها فائق میآید. به نظر میرسد مقامات تهران و بغداد به این موضوع به خوبی آگاهی دارند.
در ادامه گزارش با اشاره به منافع همسوی ایران و عراق در نابودی گروه تروریستی داعش و حفظ تمامیت ارضی عراق آمده است این منافع با اهداف اعلامشده آمریکا درباره جنگ با داعش و حفظ حاکمیت عراق نیز همخوانی دارد. اگرچه باید گفت این واقعیت در میان مقامات آمریکایی نادیده گرفته میشود و دلیل آن هم خصومت وسواسگونه آمریکا با ایران و تلاش برای مقابله با هرگونه اقدامی از سوی این کشور در هر نقطهای از جهان است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است ثبات منطقه خاورمیانه اهمیت بسزائی دارد. یکی از پیامدهای بیثباتی در این منطقه ترویج افراطگرایی خشونتآمیز است که دامنگیر مناطق دیگری غیر از خاورمیانه نیز میشود. روابط حسنه میان ایران و عراق در راستای حفظ ثبات در این منطقه است. صلح و ثبات در عراق به نفع ایران است؛ اما این حقیقت (توسط مقامات غربی) در ترسیم تصویری کاریکاتورگونه از ایران مبنی بر تلاش این کشور در بیثبات کردن جهان، نادیده گرفته میشود. بیثباتی در کشوری که با ایران بیش از 900 مایل مرز مشترک دارد، خواسته ایران نیست. اما جالب اینجاست که کسانی که عادت دارند همواره ایران را به «گسترش بیثباتی» در منطقه متهم کنند، نمیتوانند این حقیقت را بپذیرند.
نگارنده گزارش با اشاره به هوشمندی مقامات ایران و آگاهی کافی آنها به مسائل عراق میافزاید مقامات ایران میدانند که بیثباتی عراق به نفع فرقهگرایان افراطی است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است با در نظر گرفتن چنین واقعیتهایی خصومت وسواسگونه آمریکا با ایران و تلاش برای مقابله با این کشور در هر زمینهای، نابجا و بی مورد است. نگارنده گزارش در ادامه با انتقاد از اظهارات مداخلهجویانه اخیر رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، درباره مسائل داخلی عراق میافزاید: تیلرسون هفته گذشته در اظهاراتی که خشم حیدرالعبادی، نخست وزیر عراق را برانگیخت، گفت زمان آن رسیده که نظامیان تحت حمایت ایران به خانههای خود بازگردند. العبادی با اشاره به اینکه این نظامیان، «عراقی» هستند، به آمریکا هشدار داد کسی حق ندارد در امور داخلی عراق مداخله کند و به عراقیها بگوید چه کاری انجام دهند و چه کاری انجام ندهند.
نخست وزیر عراق همچنین نارضایتی خود را از دولت آمریکا و تلاش این کشور برای تبدیل کردن عراق به صحنه رویارویی با ایران ابراز کرد.
در ادامه این گزارش آمده است: عراقیها به این حقیقت آگاهی دارند که بخش اعظم بار مبارزه با گروه تروریستی داعش بر دوش نظامیان تحت حمایت ایران بوده است. آنها همچنین به نقش مؤثر ایران در روزهای اخیر، در حفظ تمامیت ارضی عراق با کمترین خونریزی آگاهی دارند. نگارنده مطلب سپس اذعان میکند نقش آمریکا در دستیابی عراق به چنین موفقیتهایی به اندازه نقش ایران نبوده است.
این پایگاه خبری آمریکایی میافزاید: آمریکا به دو دلیل از درک واقعیتهای ژئوپُلیتیک خاورمیانه عاجز مانده است؛ نخست تلاش این کشور برای اهریمن جلوه دادن ایران و وسواس بیمارگونه واشنگتن برای مقابله با همه اقدامات تهران در هر نقطهای از جهان تا جایی که واشنگتن از توجه به بسیاری از مسائل امنیتی در منطقه خاورمیانه به سبب این وسواس بازمانده است. دوم آنکه آمریکا به سبب واقع شدن در نقطه دیگری از جهان، در درک مسائل امنیتی خاورمیانه با مشکل مواجه شده است. آمریکا از موقعیت ژئوپُلیتیک کشورهای واقع در این منطقه، برخوردار نیست ... به همین دلیل، این کشور از درک تحلیلهای عراقیها و تلاش آنها برای همزیستی مسالمتآمیز با همسایگانشان عاجز مانده است. اگر آمریکا تجربه جنگ خونین ایران و عراق را با یکی از همسایگان شمالیاش داشت و آنگاه، ایران، کانادا و مکزیک را درباره چگونگی ساماندهی امنیت داخلی و کاهش نفوذ آمریکا، نصیحت میکرد شاید واشنگتن به چنین درکی میرسید!