این روزها که همهجا و در هر محفلی صحبت از پنجه کشیدن رژیم ایالات متحده به چهره «برجام» است، این سخن هم مدام بر زبان رئیسدولت و اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای جاری میشود: «اگر آمریکا برجام را کنار بگذارد، منزوی میشود و ما کار را با اروپاییها دنبال خواهیم کرد» البته این نکته از هفتهها و ماههای اخیر هم، کم و بیش ورد زبان دستاندرکاران برجام بوده؛ هرچند انگار واقعیت بیرونی چیز دیگری است.
این حرف در حالی مدام این روزها از سوی دولتیها تکرار میشود که از همان سال 92 و آغاز بهکار دولت یازدهم و حتی پیش از آن و در خلال مناظرههای انتخاباتی، «مذاکره با کدخدا» برای حل اساسی پرونده هستهای، شاهبیت سخنان حجتالاسلام حسن روحانی بود.
اما از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیسجمهور ماجراجو و «شمشیر از رو بسته» آمریکا، گویا دستاندرکاران دیپلماسی دولت، ایده قبلیشان را فراموش کردهاند و امید دارند که اگر برجام قربانی خودکامگی آمریکا هم بشود، میتوانند همراه با اروپاییها منافع خود را از این توافق پر سر و صدا تأمین کنند؛ اما آیا حافظه تاریخی دیپلماتها ضعیف شده؟
پس از امضای «بیانیه تهران» در 29 مهرماه سال 82 و پذیرش «تعلیق داوطلبانه و موقت تمام فعالیتهای هستهای صلحآمیز مرتبط با غنیسازی و بازفراوری اورانیوم، برای اعتمادسازی» انتظار خیلیها این بود که ایده دولت وقت به ثمر بنشیند و نمایندگان سه کشور اروپایی، زمینه بسته شدن و عادیسازی پرونده هستهای ایران در آژانس و جلوگیری از ارجاع آن به شورای امنیت را فراهم کنند، اما زیادهخواهی طرف مقابل و پیشروی آنها در مقابل عقبنشینی مصلحتجویانه ایران، آمال خوشبینانه را به هم ریخت؛ طوری که واکنش آقای روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی را بهدنبال آورد.
وزرای خارجه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه چندی بعد از توافق سعدآباد و در مذاکرات بروکسل توافق کرده بودند که برای بسته شدن پرونده هستهای ایران در نشست ژوئن (خرداد 83) تلاش کنند، اما نه تنها تلاشی نکردند و آن را به نشست ماه سپتامبر (شهریور 83) موکول کردند، شورای امنیت سازمان ملل هم در اواخر خرداد 83 با تصویب یک قطعنامه ضدایرانی، خواستار آن شد تا ایران علاوهبر خودداری از تولید برخی قطعات با کاربری دوگانه، طراحی تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان و احداث رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک را هم متوقف کند!
یک روز پس از این قطعنامه، حسن روحانی در نشست خبری با رسانهها، از عمل نکردن اروپاییها به تعهداتشان انتقاد کرد اما این همه ماجرا نبود؛ ادامه یافتن روند پیشروی غیرمنطقی و زیادهخواهانه اروپاییها که آن روز طرف حساب دولت وقت ایران بودند و عمل نکردن به وعدههای «بیانیه تهران» باعث شد تا در تابستان 1384 سران نظام تصمیم به از سرگیری فعالیتهای هستهای کشور و توقف روند عقبنشینی بگیرند.
اما طرف اروپایی بسته پیشنهادی خود را تحت عنوان «چارچوب یک موافقتنامه درازمدت بین ایران و سه کشور با حمایت اتحادیه اروپا» به ایران ارائه کرد. اقدامی که البرادعی (مدیرکل وقت آژانس) بعدها در کتاب خاطراتش از آن بهعنوان «اشتباه محاسباتی اروپا» نام برد.
روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» مینویسد: «روز شنبه 15 مرداد یعنی روز تحلیف رئیسجمهور (محمود احمدینژاد) در مجلس، طرح اروپاییها در تهران مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی طرح معلوم شد که نسبت به بحث غنیسازی و حتی راهاندازی اصفهان مطلبی در این طرح نیامده است.
روحانی در ادامه خاطرهاش، به جزئیات بسته پیشنهادی اروپاییها اشاره گذرایی کرده و نوشته است: «این پیشنهاد هرگز ذکری از واژههای «تضمینهای عینی»، «تضمینهای محکم» یا «تعهدات محکم» به میان نیاورده و بدین ترتیب، نشانگر دور شدن کامل نویسندگان آن از اصول توافق پاریس است؛ فقدان هرگونه تلاش برای ایجاد ظاهری متوازن، این پیشنهاد را به دستور استعماری کاپیتولاسیون شبیه میسازد. پیشنهاد یادشده، توهینی به تمام ملت ایران است که سه کشور اروپایی باید بهخاطر آن، از ملت ایران پوزش بطلبند.»