آخانی با اشاره به سخنان کلانتری که گفته بود سازمان محیط زیست توان کافی برای اداره این پارک را ندارد میگوید: سازمانی که نمیتواند ۱۷۰ هکتار را در تهران آن هم در محل استقرار ساختمان مرکزی خودش مدیریت کند چه تضمینی وجود دارد که بتواند از ۱۲ درصد مساحت ارزشمند کشور حفاظت کند؟فعالان محیط زیست با تعابیری همچون «فروش پارک پردیسان به شهرداری»، «گیاهکُشان در پردیسان» و «ساخت دماغ عملی برای پایتخت» از این تفاهمنامه یاد میکنند و عدم انتشار هیچ گونه جزییاتی از طرح بهسازی پارک نیز به این دغدغهها دامن زده است.
از اکوپارک تا موزه تنوع زیستی
اوایل دهه ۵۰ و در آغازین روزهای تاسیس سازمان محیط زیست بود که وزارت کشاورزی و یکی از بنیادهای وقت، زمین کنونی پارک پردیسان را در اختیار این سازمان گذاشتند تا به «پارک طبیعت» و «اکوپارک» بدل شود. قرار بود اقلیمهای مهم جهان در این پارک شبیهسازی شود و نقشههایی با جزییات هم برای اجرای این طرح تهیه شد. بازاری شبیه بازار اصفهان، موزهای با عنوان آب، و موزه تنوع زیستی بخشی از مواردی بود که برای اکوپارک پردیسان در نظر گرفته شده بود. بعد از انقلاب با فراموشی این طرح، تعرضاتی به پارک پردیسان رخ میدهد. با پایان جنگ تحمیلی و در فضای سازندگی، برخی نهادها مدعی مالکیت زمین پارک پردیسان میشوند اما سازمان محیط زیست موفق میشود دو بار حکم قضایی بگیرد که مالکیت پارک پردیسان متعلق به این سازمان است. سند منگولهداری هم برای این «ملک» به نام سازمان محیط زیست صادر میشود.
در دوران مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، کرباسچی شهردار تهران پیشنهاد میکند طرح قدیمی را اجرا کند و در قبال آن بتواند در بخشی از پارک یک بازارچه ایجاد کرده و از آن کسب درآمد کند. موضوعی که مورد قبول سازمان محیط زیست واقع نمیشود و دعوای درازمدت سازمان و شهرداری تهران را کلید میزند. در همین شرایط سازمان محیط زیست چند ساختمان در مجموعه میسازد، موزه تنوع زیستی را راهاندازی میکند و ساختمان کنونی این سازمان را هم افتتاح میکند. ساختمانی که به گفته محمدجواد محمدیزاده رئیس بعدی این سازمان در زمان محمود احمدینژاد حتی پایان کار هم نداشته است!
در دوران مدیریت محمدیزاده ادعا میشود که دولت قصد فروش پارک را داشته اما دولت موضوع را کتمان میکند تا اینکه معصومه ابتکار به عنوان یکی از اعضای شورای شهر تهران مصوبه هیئت دولت برای فروش پارک پردیسان به بنیاد ایثارگران ناجا را افشا میکند و مشاجره لفظی بین او و محمدیزاده شکل میگیرد. مصوبهای که سرانجام ابتکار موفق به لغو آن میشود.
در مورد این که الان قرار است چه اتفاقی بیفتد تا این لحظه شهرداری و سازمان محیط زیست هیچ طرحی به مردم ارائه ندادهاند. صرفاً گفتهاند امیدواریم طی یک سال بهسازی انجام شود. طرحی که قرار است در یک سال به سرانجام برسد باید همه جزییاتش درآمده باشد ولی این جزییات کجاست مشخص نیستبا حضور معصومه ابتکار به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، علیرضا دبیر در صحن شورای شهر تهران از او درخواست کرد به مردم تهران هدیه بدهد و پارک پردیسان را در اختیار شهرداری بگذارد. پاسخ ابتکار آن بود که پارک پردیسان سند متعلق به سازمان محیط زیست دارد و هماکنون هم متعلق به مردم است. نهایتاً سازمان محیط زیست رضایت داد که شهرداری تهران حاشیههای بزرگراهها را به فاصله چندمتر ساماندهی فضای سبز کند.
سرانجام با حضور عیسی کلانتری اگرچه مالکیت پارک پردیسان در اختیار سازمان است اما طی تفاهمنامه ای، مدیریت بهسازی آن به مدت «۱۵ سال» در اختیار شهرداری تهران قرار میگیرد.
هیچ جزییاتی درباره بهسازی پردیسان ارائه نشده است
حمیدرضا میرزاده خبرنگار و فعال محیط زیست درباره این تفاهم نامه میگوید: متن این تفاهمنامه اصلاً چیز خوبی نیست. البته امضای یک چنین تفاهمنامهای برای برونسپاری خوب است اما نگرانی آنجاست که مدت زمان این تفاهم نامه برای شروع خیلی طولانی است. ۱۵ سال است و ۱۵ سال عمر چهار دولت یعنی چهار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست است. در خوشبینانهترین حالت سه رئیس بعدی این سازمان هم باید بدون اینکه در این تفاهمنامه نقشی داشته باشند آن را بپذیرند.
وی تأکید میکند: شهردار هم ممکن است در این مدت تغییر کند و آقای نجفی برود و دوتا شهردار دیگر هم عوض شود و ما نمیدانیم رویکرد این شهرداری آینده چه خواهد بود. حتی اگر مثبتترین نگاه را هم به شهرداری فعلی داشته باشیم نمیدانیم رویکرد آن دو سه شهردار دیگر چیست.
این فعال محیط زیست ادامه میدهد: باید روشن کنیم اصلاً پارک پردیسان را برای چه میخواهیم؟ آیا پارکشهری بزرگ با چمن و آسفالت باشد؟ یا جایی مثل پارک طالقانی یا حتی سنترال پارک نیویورک که یک قطعه دست نخوردهای از طبیعت ما را با کمترین دستاندازی انسانی به نمایش بگذارد؟
با مبلغ ۳۰۰ میلیارد تومان که برای بهسازی پارک پردیسان در نظر گرفته شده، بقیه پردیسان نیز از بین خواهد رفت و تبدیل به پارک شهری میشود. فهم اکولوژیک در دنیای امروز تاکید میکند که باید از دستکاری طبیعت خودداری شود. با خرج نکردن میتوانیم پارک پردیسان را حفظ کنیم نه با خرج کردنمیرزاده تصریح میکند: اولا در مورد این که الان قرار است چه اتفاقی بیفتد تا این لحظه شهرداری و سازمان محیط زیست هیچ طرحی به مردم ارائه ندادهاند. صرفاً گفتهاند امیدواریم طی یک سال بهسازی انجام شود. طرحی که قرار است در یک سال به سرانجام برسد باید همه جزییاتش درآمده باشد ولی این جزییات کجاست مشخص نیست.
وی با اشاره به بازدیدش طی روزهای پس از تفاهمنامه از پارک پردیسان تأکید میکند: هنوز در پارک تغییر محسوسی دیده نشده است.
چیزی که البته مورد تأیید همه کارشناسان این حوزه نیست.
بگذاریم فضای سبز کشور شبیه خودش باشد
حسین آخانی استاد محیط زیست دانشگاه تهران در این باره میگوید: طراحی و کاشت گونههای گیاهی در فضای سبز ایران درست مانند دماغهای عملی است. به جز شمال کشور، بقیه ایران خشک و نیمه خشک و دارای اقلیم قارهای است. طبیعت در چنین شرایطی کاری کرده است که موجوداتش با شرایط حاکم بسازند. لذا گیاهان در فصل گرم تابستان اغلب خشک میشوند. یا اینکه آنهایی قادر به زندگی هستند که توانمندیهای خاصی دارند مانند داشتن فتوسنتز چهار کربنه و یا پوشش کرکی و ریشههای بلند. یک طراح و برنامه ریز و مسئول فضای سبز باید این واقعیت را بپذیرد که ایران اروپا نیست، ژاپن نیست، مالزی نیست. ایران چیزی است شبیه آنکارا، جده، کابل، آریزونا، بغداد، قاهره، تاشکند، عشق آباد و البته تهران، اصفهان، شیراز، کرمان و بندرعباس. لذا فضای سبز کشور باید اولا شبیه خودش باشد، ثانیا اگر هم بناست از جایی الگو بگیرد باید با شرایط آب و هوایی و زیست بوم ایران همنوایی داشته باشد.
وی تأکید میکند: اینکه بخواهیم همه تهران را در طول سال سبز و پر گل نگه داریم؛ میشود، اما به شرطی که هزینهاش را بدهیم، به شرطی که به مردم دروغ بگوییم، بی قوارگی آن را تحمل کنیم و آبش را هم فراهم کنیم، عین دماغهای عملی. آنها که به علفهای خشک شده پردیسان نگاه میکنند و می گویند اینجا مرتع خشک است و باید احیا شود، همانهایی هستند که با خودشان هم جدال دارند و از بودن در جلدی ایرانی ناراحتند. آنها چشمانشان را به زیباییهای پردیسان در بهار میبندند. آنها از جنس کسانی هستند که هنوز تقدیرشان زیستن در خارج ایران را آماده نکرده و میخواهند جزیرهای کاذب بسازند که تا آنجا که ممکن است ایران واقعی را نبینند.
این گیاهشناس و فعال محیط زیست توضیح میدهد: من به عنوان کارشناس سابق سازمان و کسی که سالها تنوع زیستی پردیسان را تحقیق کردهام، از حق حاکمیت سازمان محیط زیست برای حفظ سرزمین ایران دفاع کردهام و اتفاقا با تاکید بر نگاه افراط گرایانه شهرداری در مصرف آب همانی را میگویم که این روزها «اتیکت آبی» آقای کلانتری شده است.
آقای کلانتری که همه دغدغهاش آب است، پردیسان را واگذار میکند به تشکیلاتی که اینگونه بی رحمانه با منابع آبی رفتار میکندآخانی تصریح میکند: چند روزی بعد از امضای تفاهمنامه بر دوچرخه سوار شدم تا سری به پردیسان بزنم. دوستان خبر داده بودند که صدها کارگر شهرداری به پردیسان ریختهاند. همین که چند قدم رفتم آثار طبیعت زدایی از پارک طبیعت پردیسان را دیدم. تمامی گیاهان خودرویی که پای درختچههای کاشته شده حاشیه خیابان مرکزی پارک بود را کنده بودند. بیشتر آنها گونههای تابستانه و پاییزه مانند Cynodon, Polypogon, Bothriochloa, Setaria, Chenopodium و غیره بودند. کارگران لباسهای سبز نویی داشتند که نام شرکت «سبز پردیسان راگا» روی آن نوشته شده بود. در حالی که از تفاهم نامه سازمان محیط زیست با شهرداری کمتر از ۵ روز نگذشته بود، چگونه به این سرعت شرکتی درست شد و صدها کارگر آماده شدند و کارشان را آغاز کردند؟ اغلب هم کارگران مهاجری بودند که احتمالا حقوق چندانی هم نمیگیرند.
وی ادامه میدهد: هر چه می رفتم حجم گیاهانی که کنده شده بود بیشتر بود. کارگران شاد و شنگول و سرپرستان آنها هم با موبایلی در دست به کار آنها نظارت داشتند تا حتی یک گیاه سبز در باغچهها نباشد. احتمالا با پاک سازی آنها می خواهند به زودی انواع گیاهان زینتی را بکارند تا به مردم هم نشان دهند که شهرداری چه به فکر شماست.
این استاد محیط زیست میگوید: به یکی از کارگران گفتم چند بار در روز به چمنها آب میدهید؟ گفت یک بار. گفتم چقدر طول میکشد؟ گفت از ساعت ۸ صبح تا ۲ بعد از ظهر. یعنی ۶ ساعت فواره با فشار در حال آبیاری است تا لکههای سبزی که شما در اطراف این اتوبانها می بینید سبز بماند. حالا آقای کلانتری که همه دغدغهاش آب است، پردیسان را واگذار میکند به تشکیلاتی که اینگونه بی رحمانه با منابع آبی رفتار میکند.
با خرج نکردن میتوانیم پارک پردیسان را حفظ کنیم نه با خرج کردن!
آخانی هشدار میدهد: طبیعی است که با مبلغ ۳۰۰ میلیارد تومان که برای بهسازی پارک پردیسان در نظر گرفته شده، بقیه پردیسان نیز از بین خواهد رفت و تبدیل به پارک شهری میشود. فهم اکولوژیک در دنیای امروز تاکید میکند که باید از دستکاری طبیعت خودداری شود. با خرج نکردن میتوانیم پارک پردیسان را حفظ کنیم نه با خرج کردن. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست میگوید این سازمان به دلیل فقر و مستضعف بودن پارک پردیسان را به شهرداری واگذار میکند. این همان موضوعی است که با آن مشکل داریم. مگر قرار است در پردیسان چه اتفاقی بیفتد که به این مبلغ بالا نیاز است؟
سازمان حفاظت محیط زیست خود باید از پارک پردیسان حفاظت کند تا نگاه اکولوژیک در حفاظت از پردیسان اعمال شودوی تأکید میکند: سازمان حفاظت محیط زیست خود باید از پارک پردیسان حفاظت کند تا نگاه اکولوژیک در حفاظت از پردیسان اعمال شود. با اقدامات شهرداری تهران در پارک پردیسان، میزان مراجعه به این مکان افزایش مییابد. همین موضوع به معنای از بین رفتن پارک است. پردیسان ظرفیت خاصی دارد و این ظرفیت طی سالها بین مردمی که از این پارک استفاده میکنند و امکانات پارک به تعادل رسیده است.
آخانی در پایان با اشاره به سخنان کلانتری که گفته بود سازمان محیط زیست توان کافی برای اداره این پارک را ندارد میگوید: سازمانی که نمیتواند ۱۷۰ هکتار را در تهران آن هم در محل استقرار ساختمان مرکزی خودش مدیریت کند چه تضمینی وجود دارد که بتواند از ۱۲ درصد مساحت ارزشمند کشور حفاظت کند؟