محمدجواد ظریف در گفتوگو با شبکه سیبیاس نیوز و در پاسخ به سؤالی در خصوص مخالفت رهبری با توافق و بیاعتمادی رهبری به آمریکا از ابتدای مذاکرات گفت: رهبر معظم انقلاب از توافق حمایت کردند، اما هیچگاه به آمریکا اعتماد نکردند. ما نیز هیچگاه به آمریکا اعتماد نکردیم. هیچ یک از ما هیچگاه به آمریکا اعتماد نداشتیم. این توافق مبتنی بر اعتماد نیست. توافق هستهای مبتنی بر عدم اعتماد دوجانبه است. ما اقداماتی که باید انجام میدادیم را خیلی شفاف تعریف کردهایم.
وی افزود: هیچ کس در این توافق آن قدر سادهلوح نبوده که به طرف مقابل اعتماد کند. چرا که ما در گذشته بارها شاهد بدقولی و بدعهدی آمریکا بودهایم. فراموش نکنید من اهل کشوری هستم که دولت منتخب مردم آن در کودتایی که آمریکا مهندسی کرده بود ساقط شد. من از کشوری میآیم که مردمش در جنگ با دشمنی که از سلاح شیمیایی استفاده میکرد و آمریکا پشتیبان آن بود کشته شدند. بنابراین دلیلی وجود ندارد که به آمریکا اعتماد داشته باشیم. لذا ما این توافق را بر اساس بیاعتمادی متقابل بنا کردیم و من تصور میکنم این از نقاط قوت این توافق است. این اصلاً نکته منفیای نیست. این نقطه قوت برجام است که برمبنای بیاعتمادی دوجانبه بنا شده است.
خبرنگار سیبیاس از ظریف پرسید چرا تلفن را برنمیدارد و در تماس با تیلرسون،همتای آمریکایی خود، با او در مورد طرحی جامع برای پایان دادن به نزاع و درگیری در منطقه صحبت نمیکند؟
ظریف پاسخ داد: بگذارید همین قراردادی که بستهایم را اجرا کنیم تا ببینیم بعد از آن چه پیش میآید. چرا که اگر قرار باشد باز هم دو سال و نیم، یا بهتر بگویم 13 سال، وقت خود را صرف بستن یک قرارداد کنیم، و دولت بعدی آمریکا روی کار بیاید و بگوید «این قرارداد را دولت قبلی آمریکا منعقد کرده و آن دولت منافع ایالات متحده را در نظر نگرفته است»، آن وقت دیگر چه کسی حاضر میشود با آمریکا مذاکره کند؟ مذاکره بر مبنای حسن نیت نیازمند طرف مذاکرهای است که به حسن نیت پایبند باشد. من چنین چیزی (در آمریکا) نمیبینم.
سخنان آقای ظریف مبنی بر عدم اعتماد به آمریکا در حالی است که آقای عراقچی معاون ظریف صراحتاً گفته بود «امضای کری تضمین است». همچنین مرحوم هاشمی رفسنجانی براساس توجیهی که شده بود میگفت «جان کری به وزیر خارجه ما قول داده که نقض برجام و عدم لغو تحریمها را جبران کند». مقامات وزارت خارجه بارها در مقابل هشدار منتقدان و کارشناسان درباره بدعهد بودن آمریکا میگفتند «برای اعتبار و حیثیت آمریکا بد میشود و بنابراین چنین امکانی وجود ندارد».
آقای روحانی در بازگشت از اولین سفر به نیویورک و پس از مکالمه 15 دقیقهای با باراک اوباما گفت من او را «بسیار مؤدب» و باهوش یافتم.
اما آنچه نقض سخنان آقای ظریف را پیش از هر چیز دیگری نمایان میسازد، نوع تنظیم برجام است که از نوعی خوشخیالی و خوشگمانی یک طرفه حکایت میکند. چرا که در این توافق، نه مانند هر قرارداد دیگری، اصل توازن تعهدات رعایت شده و نه اصل همزمانی اجرای تعهدات و امکان بازگشتپذیری آنها، در واقع تیم مذاکرهکننده در اثر فشارهای سنگین شخص آقای روحانی امتیازات نقد را یکجا و ظرف 3 ماه واگذار کرد و وعدههای نسیهای را گرفت که پس از 22 ماه نه تنها عملی نشده بلکه تحریمها شدت هم گرفته است.
تیم مذاکرهکننده در زمینه مکانیسم داوری (اصول 36 و 37 برجام) نیز عملاً سنگینی کفه طرف آمریکایی را پذیرفت، ضمن اینکه هیچ تضمینی از طرف بدعهد آمریکایی نگرفت و از چگونگی جبران خسارت در صورت طرف آمریکایی نیز غافل ماند. اشتیاق به توافق به هر قیمت، علت اصلی این آشفتگیها در نگارش و اجرای برجام بود.اما در طرف مقابل همواره تأکید بر این بود که به ایران اعتماد نداریم و عدم توافق بهتر از توافق بد است.