در تاریخ سینمای ایران همیشه شاهد توقیف فیلمهایی بودهایم که جریان و خط اصلی حواشی سینمای ایران به آنها اختصاص داشته است. فیلمهایی که در شرایط و دوران ساخت خود اکران نشدند و بعد از اینکه از محاق توقیف بیرون آمدند، دچار کمبود مخاطب و عدم ارتباط تماشاگر روز با آنها شدند. فیلمهایی که برخلاف تصورات، نه موجب ایجاد جریان خاص هولناکی در جامعه شدند و نه اذهان عمومی را تشویش کردند.
این نوع فیلمها گرچه بهعنوان تنها قربانیان تصمیمات مدیران سینمای ایران دوران مختلف از آنها یاد میشود، اما توقیفشان خسارتهای بسیاری به سازندگانشان وارد کرده و حتی برخی را به دلیل فشارهای ممیزی و توقیف تا مرز مرگ هم پیش برده است. به بهانه اکران فیلم «زادبوم» و «پریناز»، در ادامه نگاهی خواهیم داشت به فیلمهای مهمی که بعد از سالها، از توقیف بیرون آمدند، اما دچار کمبود مخاطب، اختلافات درون گروهی و جبران خسارتهای مالی و جانی بسیاری شدند.
ایران سرای من است
مدت توقیف: 18 سال
«ایران سرای من است» سال 1377 توسط پرویز کیمیاوی ساخته شد. این فیلم یکی از آخرین ساختههای سینمایی کیمیاوی در ایران است که برای آن جایزه ویژه هیئت داوران دوره هفدهم فیلم فجر را دریافت کرد. «ایران سرای من است» به دلیل اختلافاتِ میان تهیهکننده و کارگردان، سالها در محاق توقیف قرار گرفت. حتی کیمیاوی به دلیل اکران نشدن این فیلم، از سینما دلسرد شد و به پاریس مهاجرت کرد و بهجز ساخت یک فیلم پس «از ایران سرای من است» دیگر در سینما فعالیت نکرد. «ایران سرای من است» سال گذشته پس از سالها در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمد؛ اما فیلم به دلیل تبلیغات محدودی که داشت، با استقبال مواجه نشد.
بعد از این اتفاق، پرویز کیمیاوی بهشدت به نمایش «ایران سرای من است» در گروه هنر و تجربه اعتراض کرد. او حتی در گفتوگویی از مخالفت خود با اکران این فیلم سخن گفت و به این موضوع اشاره کرد که فیلم ادیت نهایی او را ندارد و درواقع فیلم کیمیاوی نیست. کیمیاوی حتی دلیل اصلی تغییرات این فیلم را اختلافات او با مرحوم سرهنگی (تهیهکننده فیلم) و دخل و تصرف تهیهکننده در فیلم بدون اجازه کیمیاوی دانست. او بعد از اطلاع از اکران نسخه تغییریافته و اکران آن در گروه هنر و تجربه، تماسهای فراوانی با علمالهدی گرفت تا جلوی اکران فیلم را بگیرد، اما تلاشهای او نتیجهای نداشت.
سنتوری
مدت توقیف: 4 سال
هنوز هم از «سنتوری» بهعنوان یکی از ناکامترین فیلمهای سینمای ایران یاد میشود. به قول طیبه سیاوشی شاه عنایتی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و فراکسیون امید، توقیف فیلم «سنتوری» یک افتضاح بهیادماندنی بود! «سنتوری» یکی از مهمترین فیلمهای داریوش مهرجویی در دوران اوج فیلمسازیاش است. فیلمی که در آن جسارت فیلمساز بالا رفته و برای نمایش واقعیتهای جامعه، سکانسهای تازه و بیبدیلی را خلق کرده است. این فیلم یکی از مهمترین قربانیان تصمیمگیریهای وزارت ارشاد دولت نهم بود که این تصمیم، تبعات مالی و روانی فراوانی را برای سازندگان آن به همراه داشت. «سنتوری» قرار بود در تاریخ سوم مرداد ۱۳۸۶، درست یک سال پس از زمان ساخت، اکران شود، اما با بهانههای مختلف ارشاد، اکران آن لغو شد.
پس از هفت ماه سرنوشت اکران این فیلم همچنان برای سازندگانش در ابهام بود تا اینکه سیدی قاچاق آن با زیرنویس انگلیسی به بازار آمد و خسارتهای مالی فراوانی را به پروژه وارد کرد. بعد از این اتفاق و کشمکشهای فراوان و رایزنیهای سازندگان فیلم برای اکران و پخش، فرامرز فرازمند، تهیهکننده «سنتوری»، بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت و جالب اینجاست که بعد از مرگ او، مجوز پخش ویدیویی این فیلم در شبکه نمایش خانگی صادر شد.
فرامرز فرازمند یکی از آرزوهایش پخش قانونی «سنتوری» بود و حتی بهرام رادان، بازیگر این فیلم، در گفتوگو با برنامه هفت، غم فیلم «سنتوری» را دلیل اصلی مرگ فرامرز فرازمند (تهیهکننده این فیلم) دانسته بود. اکران نشدن «سنتوری» اما روی فیلمسازی داریوش مهرجویی هم تاثیر گذاشت، چون او دیگر در سینما فیلمی به سبک و سیاق آثار ممتاز کارنامهاش همچون «سنتوری»، «لیلا» و «هامون» نساخت و به سراغ ساخت فیلمهایی خارج از استانداردهای شناختهشده خود در سینما رفت.
خواب تلخ
مدت توقیف: 12 سال
«خواب تلخ» دومین فیلم بلند محسن امیریوسفی بعد از «آتشکار» است. امیریوسفی برای اکران این فیلم 12 سال منتظر ماند. او شاید تنها کارگردانی باشد که اغلب فیلمهایش با کلمه توقیف عجین شده است؛ از همان «آتشکار» که پس از سه سال توقیف و با شرط سنی بالای ۱۶ سال اکران عمومی شد، تا «خواب تلخ» و فیلم آخرش «آشغالهای دوستداشتنی». اما «خواب تلخ» که از آن بهعنوان یکی از متفاوتترین آثار سینمای ایران یاد میشود، با رویکردی طنزآمیز به شکاف مدرنیته و سنت در جامعه ایران میپردازد. فیلم با وجود 12 سال محرومیت از اکران و محدودیت در سینماهای نمایشدهنده، اما یکی از آثار موفق و پرمخاطب گروه هنر و تجربه در سال 94 بود.
جالب است که یکی از علتهای توقیف و کنار گذاشتن این فیلم که ابتدا قرار بود در بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود، ضعیف دانستن ساختار و محتوای آن بود! این موضوع برای خود امیریوسفی هم عجیب بود که چگونه فیلمی با موضوع متفاوت و غیرمتعارف در سینمای ایران میتواند ضعیف و غیرقابل نمایش باشد!
پس از این اتفاق حتی کار به جایی رسید که به امیریوسفی پیشنهاد دادند «خواب تلخ» آرشیو شود! اما بد نیست بدانید که امیریوسفی در فواصل زمانی صبوری برای اکران این فیلم و ابهام در نمایش آن، زمانی که درگیر ساخت فیلم آخرش «آشغالهای دوستداشتنی» و فشارهای ناشی از ساخت آن به دلیل ممیزیها بود، تا مرز سکته مغزی هم پیش رفت. او فیلمنامه این فیلم را 16 بار بازنویسی کرد، اما درنهایت فیلم نه اکران شد و نه توانست در جشنوارهای شرکت کند.
عصبانی نیستم
مدت توقیف: همچنان بلاتکلیف
حاشیه سالهای اخیر است. این فیلم برای اولین بار در سیودومین جشنواره فیلم فجر، به نمایش درآمد و درنهایت به دلیل برخی حواشی ازجمله مخالفت اصولگرایان با محتوای فیلم، با اینکه در بسیاری از رشتهها کاندیدا شده بود، اما به دلیل ملاحظهکاری داوران فجر هیچ جایزهای به آن تعلق نگرفت. زمانی که فیلم در جشنواره ناکام ماند، صحبتی از توقیف آن در میان نبود. صحبتهایی به میان آمد که فیلم با سانسور و ممیزی میتواند اکران شود، اما خبری از توقیف آن نبود. حتی قرارداد اکران فیلم در شهریور سال ۹۳ در گروه سینما آفریقا ثبت شد، اما بهیکباره به دلیل مخالفت مجلس و با ارسال نامهای به وزارت ارشاد اکران «عصبانی نیستم» تا مدتها لغو شد. وضعیت اکران «عصبانی نیستم» طی این سالها همچنان در ابهام قرار داشت، تا اینکه نسخه بازبینی فیلم بهصورت قاچاق در بازار منتشر شد و سرنوشت آن را از اینرو به آنرو کرد. پس از این اتفاق، «عصبانی نیستم» شرایطی مشابه با «سنتوری» پیدا کرد؛ از یک طرف رضا درمیشیان به هر دری میزد که فیلم اکران عمومی شود و از طرف دیگر، فیلمی که هنوز به نمایش عمومی درنیامده بود، دیویدیاش در میان بساط دستفروشها قرار گرفته بود و مردم بهراحتی میتوانستند آن را تهیه کنند و ببینند.
«عصبانی نیستم» چندی پیش با شروع فعالیت دولت دوازدهم، در جریان بررسی سیستم نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی قرار گرفت و با اینکه ابراهیم داروغهزاده اعلام کرد که فیلم مشکل آنچنانی برای اکران ندارد، اما هنوز هم خبری از اکران آن نیست.
زادبوم
مدت توقیف: 12 سال
«زادبوم» یکی از مهمترین آثار توقیفی سالهای اخیر است؛ فیلمی ساخته ابوالحسن داوودی که سال ٨٧ در جشنواره فجر نمایش داده شد و جوایز مهمی دریافت کرد، اما بعد به دلایلی به بایگانی سپرده شد.
این فیلم روایتگر زندگی کنونی سه نسل از یک خانواده ایرانی است که در سه کشور متفاوت زندگی میکنند و هرکدام با مشکلی روبهرو هستند. در فیلم ارجاعاتی به چشم میخورد که در نگاه اول ممکن است مخاطب را به سمت سیاسی بودن نگاه فیلمساز هدایت کند، اما فیلمساز در بستر اصلی فیلمش تاکید دارد که تنها به انگیزه و دغدغه بحران فرار مغزها در کشور پرداخته است.
هیچگاه بهطور دقیق اعلام نشد که چرا این فیلم اینهمه سال اجازه نمایش نداشته است؛ اما آنچه بعضی از مسئولان وقت وزارت ارشاد اعلام کردند، نمادین بودن فیلم و امکان ارجاعات فیلمساز به مسائل سیاسی بود.
فیلم در دولت نهم ۱۷ مورد اصلاحیه خورد. بعد از آن، با روی کار آمدن دولت دهم، معاونت سینمایی وزارت ارشاد تلاش کرد تا مشکل «زادبوم» را با اصلاح حلوفصل کند، اما بازهم فیلم اکران نشد، تا اینکه در دولت جدید امکان نمایش پیدا کرد. «زادبوم» اخیرا در سینماهای محدود به دلیل تحریم حوزه هنری به نمایش درآمده است، اما نه آنچنان باقوت. فیلم محصول زمانهای است که مهاجرت یکی از مهمترین دغدغههای جامعه بوده و شاید این دغدغه در دوره کنونی برای مخاطب کمی کهنه و تاریخمصرف گذشته باشد.
پریناز
مدت توقیف: 7 سال
«پریناز» دومین فیلم بهرام بهرامیان پس از فیلم «آل» است. او در این فیلم به سراغ زندگی یک زنِ بسیار مومن و مذهبی رفته که زمینههای وسواس فکری دارد و این اختلالات شخصیتی مشکلات زیادی برای اطرافیانش ایجاد میکند. هرچند که در پایان فیلم تمامی ایرادهای او برطرف میشود، اما مدیران سازمان سینمایی دولت دهم معتقد بودند که یک زن چادری بههیچوجه نباید دارای عیب و ایرادهای اخلاقی و اختلالات روانی و شخصیتی باشد و این موضوع را دلیل اصلی توقیف آن دانسته بودند.
محمد نجیبی، تهیهکننده این فیلم که در این سالها همچنان پیگیر اکران آن بوده، پس از انتخابات دوازدهم و تغییر ساختارهای سازمان سینمایی و روی کار آمدن مدیران جدید، مجددا برای دریافت پروانه نمایش «پریناز» اقدام کرد. این بار بدون هیچگونه مشکل، پروانه نمایش آن صادر شد و این فیلم بنا به تصمیمات سازمان سینمایی و در جریان ساماندهی به فیلمهای توقیفی در گروه هنر و تجربه با اکران محدود و تبلیغات بسیار پایین آنهم با شرط سنی بالای 16 سال اکران شد.
«پریناز» ازجمله فیلمهای پربازیگر سینمای ایران است که بسیاری از کسانی که فیلم را دیدهاند، بازی پرقدرت و تاثیرگذار فاطمه معتمدآریا را نقطه قوت آن میدانند.
نسخه اکرانشده اما همانطور که بسیاری از مخاطبان پس از تماشای آن متوجه شدهاند، دچار یکسری ممیزیها شده است. یکی از ممیزیها به شخصیتپردازی یکی از کاراکترهای اصلی فیلم به نام داوود دیوانه با بازی مصطفی زمانی برمیگردد. این در حالی است که تهیهکننده فیلم یکی از دلایل جذب مخاطبان به این فیلم را جدا از داستان غیرمتعارف و بازی متفاوت فاطمه معتمدآریا، ایفای نقش مصطفی زمانی میدانست. اما حالا این نقش دچار جرح و تعدیل شده و بخشهای پایانی فیلم که به این شخصیت باید بیشتر اختصاص داده شود، برای مخاطب ابهامبرانگیز شده است.