مرد ناشناس که راز جا به جا شدن 30 ساله نوزادی را در دل داشت، پس از جستجوهای فراوان، سرانجام خانه پدر فرد گمشده را پیدا کرد و بدون اینکه خود را نشان دهد، جزییات ماجرا را فاش کرد. بهدنبال افشای این ماجرا، بازپرس جنایی تهران دستور شناسایی هویتتمام کودکان پسری را داد که روز به دنیا آمدن نوزاد موردنظر متولد شده بودند.
در ساعت 11 صبح 29 تیر سال 66، زن جوانی که دومین فرزندش را باردار بود برای وضع حمل به یکی از بیمارستانهای شرق تهران انتقال یافت. زن جوان پس از بهدنیا آمدن پسر اولش، همان موقع او را علی نامید. ساعاتی بعد هم پدر نوزاد با خوشحالی از کارکنان بیمارستان خواست فرزندش را نشان دهند.اما آنها اعلام کردند بهدلیل شرایط ویژه نوازد تا پس از بهبودیاش چنین امکانی میسر نیست.
مرد جوان هم در اوج ناراحتی بیمارستان را به امید اینکه فردا همسر و بچهاش را به خانه میبرد، ترک کرد. بعد از رفتن او بود که علی را به مادرش دادند و نوزاد تمام شب از سینه مادر شیر خورد. اما ساعت 10 صبح وقتی مرد جوان برای ترخیص بچهاش راهی بیمارستان شد، به او گفتند که علی حال خوبی ندارد و ساعتی بعد هم خبر مرگش را دادند. اما مرد جوان و همسرش که از شنیدن این خبر شوکه شده بودند، نمیتوانستند باور کنند که چنین حادثهای برای پسرشان رخ داده است. اما چارهای نبود و در نهایت 31 تیر، نوزادی بهخاک سپرده شد. این در حالی بود که مادر علی در دلش به شدت مشکوک بود و مدام به همسرش میگفت که پسرش زنده است. با گذشت چندین سال از این واقعه دلخراش، والدین علی خبردار شدند در بیمارستانی که مادر علی زایمان کرده بود، چندین بچه طی سالهای گذشته جا به جاشده یا فروخته شده بودند، به همین خاطر پدر علی سال 85 شکایتی را مطرح کرد اما دستش به جایی نرسید.
زنگ مرد ناشناس
پدر و مادر علی با آن که بعد از علی صاحب 4 دختر و یک پسر دیگر هم شده بودند، اما هرگز نتوانستند از فکر پسرگمشدهشان بیرون بیایند. بلاتکلیفی آنها ادامه داشت تا اینکه 20 شهریور امسال اتفاق عجیبی رخ داد.
زمانی که پدر علی در مغازهاش مشغول کار بود، مرد ناشناسی زنگ خانه آنها را به صدا درآورد. همسرش گوشی را برداشت تا ببیند چه کسی پشت در است که ناگهان صدای مرد ناشناسی را شنید. مرد ناشناس گفت: بچهتان که 30 سال پیش در بیمارستان به دنیا آمده بود، زنده است. مادر علی که با شنیدن این حرف شوکه شده بود از مرد ناشناس خواست تا خود را معرفی کند یا بایستد تا حضوری صحبت کنند.اما وقتی با عجله خود را به مقابل در رساند، خبری از مرد ناشناس نبود. با این حال موضوع را بلافاصله با همسرش در میان گذاشت تا اینکه متوجه شدند مرد ناشناس به نشانی خانه قبلی آنها رفته و پس از دریافت آدرس جدید محل سکونتشان، به آنجا آمده و این راز را فاش کرده است.
تعیین جایزه برای پایان 30 سال چشم انتظاری
تماس مرد ناشناس باعث شد پدر و مادر علی، مطمئن شوند که پسرشان زنده است. به همین خاطر برای پیدا کردن بچهشان و رازگشایی از این ماجرا به دادسرای امور جنایی تهران رفته و شکایتی در رابطه با جا به جا کردن فرزندشان مطرح کردند.
پدر علی گفت: «به ما گفتهاند که بچه در رحم مادرش فوت کرده است، در حالی که از روزی که به دنیا آمده تا فردا صبح بچه پیش مادرش بوده است. 16 ساعت همسرم نزد بچه بوده است، چه طور میگویند که در رحم فوت کرده است. از طرفی صبح روز زایمان که برای ترخیص رفتم به من گفتند که بچه مریض است. برای دفن هم از من مقداری پول گرفتند، اما مدرکی در این رابطه ارائه نکردند. آنها حتی اجازه ندادند که من بچهام را ببینم. من و مادرش دلمان میخواهد بچهمان را که حالا مرد جوانی شده است پس از سالها پیدا کنیم و از این چشم انتظاری مرگبار رها شویم. حتی یک فیش حج برای کسی که بچهام را به من برگرداند بهعنوان مژدگانی در نظر گرفتهام.»
با شکایت مرد میانسال و همسرش، به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران رسیدگی به این پرونده در دستورکار قرار گرفت.
در نخستین گام بازپرس محسن مدیر روستا دستور تحقیقات لازم را به پزشکی قانونی و مسئولان بهشت زهرا صادر کرد. پس از تحقیقات صورت گرفته، پزشکی قانونی اعلام کرد چنین موردی به آنها گزارش نشده است. اما بهشت زهرا اعلام کرد نوزاد پسر با نام پدر و مادر شاکیهای پرونده، روز مورد نظر به علت مرگ نوزاد در رحم، در بهشت زهرا دفن شده است.
با افشای این موضوع از آنجا که 30 سال از ماجرا گذشته است، امکان نبش قبر و آزمایش «دی ان ای» برای تعیین اینکه نوزاد دفن شده علی بوده است یا خیر، امکان ندارد. اما بازپرس جنایی دستور بررسی هویت نوزادان پسری که همزمان با علی در همان بیمارستان به دنیا آمده را صادر کرد تا پس از بررسیهای تخصصی ابهامهای موجود در پرونده برطرف شود.