دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در یک لحظه حساس جهان را تحت فشار قرار داده است تا با سوالاتی رو به رو شود که در واقع نباید آنها را بپرسد؛ اینکه ترامپ قابل اعتماد است؟ مهمتر اینکه، میتوان به آمریکا اعتماد کرد؟ تهدیدات وی برای از بین بردن توافق هستهای با ایران اعتبار آمریکا به عنوان یک طرف مذاکره تضعیف میکند و به توانایی آمریکا برای هدایت جهان لطمه میزند.
ترامپ در تلاشهای شتابزدهاش برای نابود کردن دستاوردهای رئیسجمهور اوباما، تا کنون از چندین قرارداد و توافق خارج شده؛ دست چین را برای تعیین قوانین تجارت در آسیا بازتر گذاشته، نسبت به تعهدش در قبال ناتو نگرانیهای عمیقی ابراز کرده و توافق آب و هوایی پاریس را کنار گذاشته است.
اکنون آقای ترامپ تهدید میکند که از توافق هستهای با ایران خارج میشود که موجب محدودیت برنامه هستهای این کشور در برابر رفع تحریمهای بینالمللی علیه تهران شد. وی گفته است که در ضربالاجل بعدی پایبندی ایران به این توافق را تایید نمیکند، هر چند که همه تایید میکنند ایران پایبند است. رئیسجمهور آمریکا موظف است هر 90 روز یکبار گزارشی از پایبندی ایران به تعهداتش ارائه دهد و عدم تایید میتواند به وضع مجدد تحریمهای آمریکا علیه تهران و نابودی توافق بینجامد.
شاید اولین پیامد عدول از توافق هستهای این است که کار رئیسجمهور برای مذاکره یک قطعنامه صلحآمیز بر سر برنامه هستهای تسلیحاتی کره شمالی را سختتر میکند. کیم جونگ اون رهبر کره شمالی، عجیب و غریب و ترسناک است، اما چرا باید وی به صحبتهای ترامپ اعتماد کند.
نیویورک تایمز در ادامه نوشت: چنین انتخاب بیملاحظهای در خصوص توافق هستهای به علاوه به ایران اجازه میدهد فعالیتهای هستهایاش را از سر بگیرد که یک سیلی به صورت قدرتهای بزرگ، شامل انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین محسوب میشود که با همکاری آمریکا و ایران به مدت دو سال برای حصول توافق و اجرایش مذاکره کردند. این کشورها در حال حاضر تلاش میکنند تا ترامپ را ملزم کنند به تعهد آمریکا پایبند بماند.
یک سوالی که تا کنون بیپاسخ مانده، این است که آمریکا در صورت وضع مجدد تحریمها علیه ایران بدون دلیل، حقوق بینالملل را نقض خواهد کرد یا اینکه توافق را تضعیف میکند. در آمریکا توافقات بینالمللی که از بیشترین الزام قانونی برخوردارند، به شکل قراردادهایی هستند که نیازمند تایید دو سوم مجلس سنای است و توافقهای اجرایی نیز به اقدام سنا نیازی ندارند. توافق با ایران یک تعهد سیاسی است که از لحاظ قانونی الزامآور نیست، هر چند برخی کارشناسان معتقدند که آمریکا از آنجایی که در یک قطعنامه به تایید شورای امنیت سازمان ملل رسیده، ملزم است به این توافق پایبند بماند.
آمریکا و رهبرانش، فارغ از اینکه چه شکستهایی داشتهاند به میزان زیادی تعهدات بینالمللیشان را جدی میگرفتند و میدانستند که با پایبندی به قوانین الزامات قانونی و تعهدات سیاسی که متحدان را مطمئن میکند، دشمنان را باز میدارد، ثبات را حفظ میکند و دموکراسی و حقوق بشر را ارتقاء میدهد و ارزش و امنیت به دست میآورند. اگر ترامپ بدون دلیلی مشخص به تعهدات قبلی بیاعتنایی کند، شاهد خواهد بود که روسای جمهور بعدی همانگونه که وی با قراردادهای نفرات قبلی برخورد کرده، رفتار خواهند کرد.
با توجه به استانداردی که آقای ترامپ در حال تعیین کردن برای سیاست خارجی است، تصمیمات وی نیز ممکن است توسط نفرات بعدی لغو شوند، اما آسیبی که به جایگاه و اعتبار آمریکا وارد میشود به راحتی قابل ترمیم نخواهد بود.