1- ترامپ هفتمین رئیسجمهور آمریکاست که ایران را تهدید میکند و ژستهای ابرقدرتی و الهامبخشی میگیرد. اما کسی که با مرتجعترین حاکمان دنیا در ریاض رقصید، غلط میکند از موضع مدعی دموکراسی حرف بزند. کسی که گفت «داعش را اوباما و کلینتون درست کردند»، شکر زیادی میخورد درباره تروریسم حرف بزند و ایران را متهم کند. کسی که میگوید «به توافق موجود با ایران پایبند نمیمانیم»، بیجا میکند به توافق جدید یا تکمیل توافق قبلی دعوت کند. کابارهداری که اشتباها رئیسجمهور شد و میگوید «۷۰۰ میلیارد دلار برای ارتش و دفاع خود هزینه خواهیم کرد، ارتش ما قویترین ارتش خواهد بود»، غلط میکند درباره «موشک دوربرد» کشوری دیگر نظر بدهد.
2- توماس فریدمن تحلیلگر آمریکایی آبان 1391 به روزنامه ملیت ترکیه گفت «ما دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت توان مداخله نظامی در بحرانهایی مانند سوریه نداریم. آمریکا وارد دورهای شده که باید کمی هم به مشکلات داخلی خود بپردازد. اکنون بیتلحم پنسیلوانیا برای ما مهمتر از بیتلحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر بهای بیشتری میپردازند و بیش از هر دورهای میپرسند که نیروهای ما در فلان منطقه جهان چه میکنند؟... ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد». خود ترامپ، 23 آبان 95 به سیبیاس گفت «سیاستمداران ما برای مدتی طولانی، مردم را در زمینه اشتغال و جنگ مأیوس کردهاند. با 6 تریلیون دلاری که از 15 سال پیش در خاورمیانه هزینه کردهایم. میتوانستیم آمریکا را 2 بار بازسازی کنیم. به وضع جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههایمان نگاه کنید که شبیه مکانهای از رده خارج است».
3- باید بیانات صریح رهبر انقلاب در تاریخ 27 تیرماه 94 را به ترامپ یادآور شد که فرمودند: «جمهوری اسلامی، در زمینه حفظ قابلیّتهای دفاعی و امنیّتی خود هرگز تسلیم زیادهخواهی دشمن نخواهد شد... حضرات مسئولین آمریکایی- دولتمردانشان، دولتزنانشان- مشغول رجزخوانیاند. البتّه ما ایرادی به این کار آنها نداریم؛ مشکلات داخلیِ آنها، آنها را ناچار میکند که این رجزخوانیها را بکنند
... تسلیم ایران را مگر به خواب ببینند. پنج رئیسجمهور دیگر از اوّل انقلاب تا امروز، در این آرزو که جمهوری اسلامی را تسلیم کنند یا مُردند یا در تاریخ گم شدند، شما هم مثل آنها؛ شما هم این آرزو را هرگز به دست نخواهید آورد که ایران اسلامی را تسلیم کنید... این آقا (اوباما) گفته است که میتواند ارتش ایران را نابود کند. قدیمىهاى ما اینجور حرفها را لاف در غریبى میگفتند».
4- نشست بیخاصیت وزرای خارجه 5+1 با ایران در نیویورک در حالی برگزار شد که هر چند آقای ظریف میگفت «موارد نقض مواد ۲۶،۲۸ و 29 برجام و کوتاهی آمریکا در اجرای تعهداتش را مطرح کردیم»، اما اعتراض جدی یا تصمیمی درباره عهدشکنی آمریکا از سوی طرفهای غربی عنوان نشد. خانم موگرینی پس از نشست کمیسیون برجام مدعی شده «تمامی طرفها توافق داشتند که تمامی اعضا به تعهدات خود در برجام پایبند بودهاند»! رئیسجمهور فرانسه نیز گفته است «باید توافق با ایران را حفظ کنیم چرا که یک توافق خوب با نظارت قوی است اما باید چند شرط جدید شامل کنترل بهتر موشکهای بالستیک، ادامه توافق پس از 2025، و رایزنی درباره وضعیت کنونی منطقه به آن اضافه کنیم»!
5- به موازات این بیچشم و روییها، آقای روحانی در نیویورک گفت «از برخی دوستان در اروپا گله داریم که هنوز برخی گرههای بانکی آنطور که باید برطرف نشده است». این یک اشاره تلخ اما واقعی به میزان پایبندی طرف غربی است. ضربه اصلی را از اعتماد و اتکا به دشمن خوردیم. به تعبیر رهبر انقلاب «ما پای قدرتمند و طبیعیِ خودمان را با عصای بیگانه عوض نکنیم. اینکه بهجای اینکه روی پای خودمان بِایستیم و به پای خودمان تکیه کنیم، به عصای بیگانه تکیه کنیم، خطا است... مذاکره اشکالی نداشت منتها در این مذاکره بایستی دقّت و مراقبت لازم انجام میگرفت تا اینجور نباشد که طرفِ مقابل، هر غلطی خواست بکند، نقض برجام محسوب نشود، ما اگر یک مختصر تکانی بخوریم، نقض برجام محسوب بشود! این خطا نباید اتّفاق میافتاد؛ این بهخاطر عدم اتّکا و اعتنای به قدرت داخلی و اتّکا به عنصر خارجی به وجود میآید».
6- مقامات سابق و فعلی آمریکا، پس از گرفتن امتیازات یکطرفه، مصمم به زیر پا نهادن توافق بوده و برای دور زدن برجام تدارک کردهاند. این طرف اما یک چک بلامحل دست دولت ماست که نمیداند چگونه باید نقدش کند. حتی شرخرهای اروپایی هم پای تعهدات خود برای حفظ برجام نمیآیند. اشکال از کجاست؟ اوباما و کری میگفتند «توافق، به معنای اعتماد به ایران نیست» و «عدم توافق، بهتر از توافق بد است»؛ اما این طرف دولتمردانی مدعی بودند «امضای کری تضمین است»، «ما به توافق با آمریکا خوشبین هستیم»، «آمریکا به خاطر اعتبارش، نقض عهد نمیکند» و «میتوانیم الگوی برجام را با آمریکا توسعه دهیم»!
7- مواضع هیئت ایرانی پیشرفت کرده اما تکافوی صیانت از حقوق ملی را نمیکند. آقای ظریف چندی پیش گفت «هدیه خروج از برجام را تقدیم ترامپ نمیکنیم». این جمله بدتر از اظهارات 4 سال قبل وی بود که از سر بیاطلاعی گفت «آمریکا ظرف 5 دقیقه میتواند توان دفاعی و نظامی ما را نابود کند(!) این تعبیر، درباره رژیمی بود که در عراق و افغانستان درمانده شد و با سرافکندگی و خسارتهای هنگفت عقبنشینی کرد. آقای روحانی نیز تا همین چند وقت قبل به دولت ترامپ پالس میفرستاد که «میشود در مسائل غیرهستهای هم مذاکره کرد»، اما اکنون به درستی میگوید «چه شما بخواهید و چه نخواهید ما از مردم مظلوم سوریه، یمن و فلسطین دفاع خواهیم کرد و آنچه را لازم است برای بازدارندگی تقویت خواهیم کرد. ما نیروهای نظامی و موشکهای خود را تقویت خواهیم کرد و از کسی اجازه نخواهیم گرفت».
8- در فهم نقشه حریف نباید دچار بدفهمی شد. مجددا با بازی فریبکارانه پلیس خوب و پلیس بد روبرو هستیم. نباید در مناقشه بر سر طلبکاریهای بیمورد آمریکا و تهدیدش به خروج از برجام معطل بمانیم. این فریب، برای سلب فرصت و ابتکار عمل از ایران است. سیاست آمریکا، ارعاب برای تشدید بیهزینه تحریمهاست نه لغو برجام؛ چنانکه مک مستر مشاور امنیت ملی آمریکا گفت «برجام باید به صورت سختگیرانهتری اجرا شود».
9- امیرمومنان در حکمت 314 از کلمات قصار نهجالبلاغه و درباره بازدارندگی فرمود «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ. سنگ را به همان جایى که از آنجا پرتاب شده، بازگردانید؛ که همانا شرارت را جز شرّ باز نمیدارد». متقارن و نامتقارن، باید پاسخ پشیمانکننده به دشمن داد وگرنه خباثتها بیشتر خواهد شد. تنها چاره، قدرتمند شدن و صیانت از منابع قدرت موجود است. در مقابل، دشمن به واسطه عوامل جنگ روانی نیابتی خود در داخل کوشیده تا منابع قدرت ملی (فناوریهای روز از جمله هستهای، نفوذ تعیینکننده منطقهای، قدرت موشکی) را به عنوان اسباب هزینه و دردسر جا بیندازد تا خود را خلع قدرت کنیم. این عوامل نیابتی را باید شدیدا مواخذه کرد.
10- 37 سال پیش در چنین روزهایی (31 شهریور59) در حالی از شبیخون دشمن غافلگیرشدیم که برخی دولتمردان و احزاب حامی، اصرار داشتند دو قطبیهای سرگرمکننده در داخل بسازند. با همان تجربه آموختیم دشمنان قسمخورده داریم و نباید برای مهار دشمنی، به دشمنان پناه ببریم یا چشم امید به یاری آنها داشته باشیم. جنگ تحمیلی با مختصاتی دیگر ادامه دارد. با این تفاوت که به مرور، از لاک دفاع در داخل مرزهای خود بیرون آمده و به پیروزیهای بزرگ در قلمروهای نامشروع دشمن دست یافتهایم.
11- این پیروزیهای معجزهآسا، حاصل پایبندی به راهبرد «انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن» در حوزههای فناوری و دیپلماتیک و فرهنگی و نظامی است. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب «هر جا انقلابی عمل کردیم، پیش رفتیم و هرجا انقلابی عمل نکردیم، عقب ماندیم».
رهبری به ویژه در چند سال اخیر، یک مطالبه مشترک را خطاب به عوام و خواص (دانشجویان و دانشگاهیان و علما و خبرگان و دولت و مجلس و قوه قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت) مطرح کردهاند؛ «انقلابی بمانید و انقلابی عمل کنید». این همان موتور پیشران اصلی است که باقی مطالبات را پیش میبرد و اگر نبود، هیچ آرمانی تامین نخواهد شد. رهبری در دیدار اخیر خبرگان فرمودند «شرط دوام حیات جمهوری اسلامی، وجود انگیزههای انقلابی و روحیه انقلابی است. اگر روحیه انقلابی نباشد، جمهوری اسلامی نخواهد بود؛ بله، یک حکومتی سر کار خواهد بود، امّا آن حکومت، دیگر جمهوری اسلامی نیست».
12- راهبرد «انقلابی بمانید و انقلابی عمل کنید»، ناسازگار با رویکرد محافظهکارانه برخی مراکز تصمیمگیر(حتی در میان نیروهای انقلابی) است که صرفا رویکرد ترمزگونه به نیروهای کف میدان دارند. مطالبه اصول انقلاب در سیاست خارجی و داخلی یا مباحث مربوط به اقتصاد مقاومتی و محیط فرهنگی، حداقل کاری است که از خود دریغ میکنیم حال آن که قطعا تاثیر اصلاحی دارد. باید یک پرسش مهم را با نوع این مدیران مطرح کرد و پاسخ گرفت: در کنار همه مصلحتاندیشیها و نهیها و اقدام نکردنها، تدبیر شما برای اجرای مطالبه « انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن» چیست؟ بیلان کار مجموعههای تحت نظر شما در این عرصه کدام است؟ و برمبنای همین اولویت، کدام برنامهها را طراحی کردهاید؟
13- فرا رسیدن محرّم حسینی علیهالسلام، فرصت تامل در ابعاد این پرسش مهم است که آیا انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن و مطالبه آرمانها و امر به معروف و نهی از منکر، مشروط به «نتیجه دمِ دست و پیروزی بدون هزینه» «است؛ و اگر چنین نبود، عرصه تکلیف را رها کنیم؟ یا اینکه تکلیف در هیچ شرایطی ولو به دشواری کربلا، تعطیل نمیشود؟ اگر بنابر محاسبات محدود به نوک بینی بود، هیچ پیامبر و امام و مصلحی نباید در طول تاریخ برای اقامه امر الهی و حقوق پایمال مردم قیام میکرد.
1۴- این عبارات سرشار از شرافت و عزت، از امام حسین(ع) است که فرمود«انی لا اریالموت الاسعادهًْ و الحیاهًْ معالظالمین الا برما» و«زنازاده پسر زنازاده مرا بین دو چیز قرار داده؛ میان شمشیر و ذلت. و هیهات مناالذّله و ما آخذ الدّنیّهًْ. خداوند پذیرش ذلت را برما و بر پیامبر و مؤمنین روا نداشته است». آیا امام حسین(ع) بلد نبود سازش کند و قهرمان صلح شود و از اردوگاه یزید مدال بگیرد؟ چرا شب عاشورا فرمود «فاعلموا ان الله انّما یهب المنازل الشّریفهًْ لعباده باحتمال المکاره... بدانید همانا خداوند جایگاههای بلند و با شرافت را منحصراً به بندگانی میبخشد که ناگواریها و ناملایمات را تحمل کنند»؟ امام حسین(ع) سالها پیش از ماجرای کربلا، آن هنگام که امیر مؤمنان(ع) او را مأمور کرد در بحبوحه جنگ صفین با لشکریان سخن بگوید و روحیه جهاد را در آنها را تقویت نماید، این عبارت را بیان فرمود «بدانید که گزند جنگ و جهاد گذراست و طعمی تلخ و ناگوار دارد که باید آن را جرعه جرعه نوشید. پس هر کس برای آن مهیا شود و از زخمهای آن نهراسد، پیروز است».
محمد ایمانی