محسن رجبپور - مدیرعامل مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار شنیداری - در مطلبی که در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است: تلویزیون هیچگاه با عام و بدنه جامعه ایران همگام نبوده و علتی که علیرغم بودجه بسیار بالا، هرگز در دل مردم جای بیشتری ندارد، همین موضوعات است. صداوسیمای ایران هیچگاه به خواسته جامعه ایران نپرداخته و هیچوقت جامعه ایران را در نظر نگرفته و بنابر صلاحدید خودش کارهایش را پیش برده است.
هدف صداوسیما در شرایط کنونی، زدن و تخریب دولت است و شاید از سهمخواهی دولت شکست خوردهاند که اکنون میخواهند زوایای مختلف دولت را زیرسوال ببرند. من برای بسیاری از هنرمندان متاسفم که اگر قرار باشد واقعیتهای اجرایی برنامههایشان بیان شود، نه جایی بین مردم دارند و نه اجازه کنسرت به آنها داده میشود. ما نمیخواهیم خودزنی کنیم، ولی برای آن بخش از هنرمندانی متاسفم که خواسته یا ناخواسته اسیر سیاسیبازی میشوند که با اصل هنر منافات دارد و در این قبیل گزارشها خواسته و ناخواسته از آنها سوءاستفاده میشود.
هرکاری الزاماتی دارد. در کنسرتهای سنتی از دیوار صدا درمیآید، ولی از حاضران در سالن صدایی درنمیآید. در آن کنسرت شرایط عرف باید اینگونه باشد؛ اما در کنسرتهای پاپ مردم میآیند که انرژی خود را تخلیه کنند و هیجان داشته باشند. در کنسرت پاپ باید این اتفاقها بیفتد. هرچند ما در این تصاویر چیزی ندیدیم که خارج از عرف باشد. اگر ما در زندگیمان احتمال را قبول داشته باشیم و کمترین احتمال را یک درصد در نظر بگیریم، این احتمال وجود دارد که در هر ۱۰۰ نفر، یک نفر قاعده را رعایت نکند. مثلا مشابهاش میتواند این باشد که ما در مسوولانمان بیشتر از همین درصد را داریم که هیچوقت قوانین را رعایت نمیکنند. صداوسیما به جای این کارها به بحثهای جامعهشناسانه بپردازد و ریشهیابی کند که چرا در دل مردم جایی ندارد و مردم ترجیح میدهند، یک سریال بیمحتوا و شاید منحرفکننده از یک شبکه ماهواراهای را نگاه کنند، ولی تلویزیون را که فاقد برنامههای آموزشی و خوشساخت است، تماشا نکنند. چقدر جالب است که مردم جامعه ما حتی با مواردی که اینها برای جنجالسازی میخواهند انجام دهند، مخالفت میکنند.
روزی کمپین سلامت تشکیل دادم و از آقایان کامکارها خواستم به تلویزیون برویم و بهعنوان سفیر سلامت در برنامه خندوانه شرکت کنیم و کمپین «قلیانها را گلدان کنیم» را معرفی کنیم. هوشنگ کامکار گفت، تلویزیون در سالهای گذشته به ما توهین کرده و به شرطی به تلویزیون میآییم که ابتدا به آن توهین پاسخ بدهیم. امروز میفهمم که تلویزیون با آنها چه کرده بود و از این تاریخ به بعد نمیخواهم هم خودم و هم هنرمندان تحت پوشش خودم در تلویزیون حضور پیدا کنند. خواهش میکنم هنرمندان کشورم اجازه ندهند تلویزیون بهمانند دستمالی از آنها استفاده کند و در اعیاد و تاریخهایی که احتیاج دارد، از ما برنامه بخواهد و حضور هنرمندانمان را به ابزاری برای جلب توجه در شرایط مهم تبدیل کند، ولی در کل تنها به فکر تخریب یک جریان هنری باشد و ریشه ما و موسیقی را بزند.»
این تهیهکننده حوزه موسیقی در ادامه افزوده است: «به تلویزیون توصیه کنیم، اگر مملکتتان را دوست دارید، مردم آن را هم دوست داشته باشید و به خواستههای آنها احترام بگذارید. وقتی هر شب در تهران در چهار سالن دو سانس کنسرت اجرا میشود و بلیتش از مدتها قبل تمام میشود، یعنی این خواست جامعه است. دوران آن گذشته که شما یک مطلب کذب برای ما بنویسید و پخش کنید و در بین هزاران نفری که به برنامهتان میآیند، گزینش کنید تا هرکس را پرچم کنید تا جریانی را که همه جامعه آن را دوست دارند، برهم بزنید.
همه کنسرتها در ایران طبق مجوز قانونی از ارشاد و با نظارت ارشاد و نیروی انتظامی است و هیچکدام از آنها فاقد نظارت نیست. همه رفتارهای هنرمندان دارای مجوز است و ما از آنها پشتیبانی میکنیم. مردم ما فقط گوشت و پوست و استخوان بیروح نیستند و احتیاج به سلامت روحی و تخلیه هیجان دارند. آن زمان گذشته که ما رفتار گزینشی داشته باشیم و برویم و بگردیم و از هزار نفر یک نفر را پیدا کنیم.
ابتدای گزارش توهینآمیزی که از تلویزیون پخش شد با چند نفر مصاحبه شده و تعجب آنها بازتاب داده شده است. مشخص نیست تصویری که پخش کردهاند چه بوده، حتی اگر تصویر کنسرت هم بوده باشد، باید گفت که شما از صد نفر گزارش گرفتهاید تا آن دو نفر را که مطابق میل شما باشند، پیدا کنید. آن چند نفر اسیر یک نگاه منحرف و انحصارطلب و کوچک شدهاند. همه مردم فقط دو نفر که در این گزارش بودهاند، نیستند و اگر ما از مردم بخواهیم که برای شما ویدئو بفرستند که چقدر با کنسرت و اتفاقاتی که در کنسرت میافتد، موافق هستند شما دیگر هیچوقت دیده نمیشوید.
من از ادارههای اماکن و وزارت ارشاد و مدیرکل دفتر موسیقی و نیروی انتظامی قدردانی میکنم که خواستههای مردم را میبینند و مجوزهای لازم را به ما میدهند.»