موافقت آمریکایی ها برای بکارگیری یک بمب اتمی دیگر

 اسکات ساگان از پژوهشگران مرکز امنیت و همکاری‌های بین‌المللیِ مؤسسه مطالعات بین‌المللی دانشگاه استنفود و بنجامین والنتینو پرفسور کالج دُرتموث در پیمایش اخیر خود دریافته اگر چه تعداد بسیار کمتری از مردم آمریکا (نسبت به پیمایش سال ۱۹۴۵ میلادی) بمباران شیمیایی ژاپن را توسط ترومن رئیس‌جمهور آمریکا تأیید می‌کنند، اما همچنان اکثریت مردم آمریکا موافقند اگر اکنون جنگی میان آمریکا و ایران در گیرد، بهتر است با انداختن یک بمب هسته‌ای بر سر مردم ایران پایان یابد.

عنوان مقاله آنها که ۲ اوت سال جاری به صورت آنلاین در اختیار همه قرار گرفته است، عبارت است از: «دیدار دوباره با هیروشیما در ایران: واقعاً آمریکایی‌ها پیرامون بکارگیری تسلیحات هسته‌ای و کشتار غیرنظامیان چه نظری دارند». این مقاله در شماره ۴۲ نشریه «امنیت بین‌المللی» به چاپ رسیده است.

۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵ بود که دو بمب اتمی شهرهای ناکازاکی و هیروشیما را نابود کرد. دلیل ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، حمله مشکوک ارتش ژاپن به کشتی‌های آمریکایی در پرل‌هاربور بود. از آن کشتار، ۷۲ سال می‌گذرد. در حالی که در آن سال، ۸۵% از مردم آمریکا موافق اقدام ترومن بودند، اما در پاسخ به یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۵ میلادی، تنها ۴۶% از شهروندان ایالات متحده سخن‌های چند نسل قبل خود را تکرار کردند. با این حال ساگان و همکارانش برای آنکه دست آمریکاییان را رو کنند، یک پرسش خاص می‌پرسند و همان شرایط ۱۹۴۵ میلادی را برای آنها به‌روزرسانی می‌کنند:

«اگر ایران در پاسخ به تحریم‌های اقتصادی واشینگتن علیه تهران، به ناوهای آمریکایی در خلیج فارس حمله کند و کنگره مجوز جنگ را صادر کند، ترامپ می‌تواند نیروهای آمریکایی را به تهران بفرستد که احتمالاً  تا پیش از تسلیم ایران، حدود ۲۰ هزار سرباز آمریکایی کشته خواهند شد یا می‌تواند یک بمب هسته‌ای را در یکی از شهرهای ایران بیاندازد تا با کشته‌شدن حدود ۲ میلیون ایرانی غیرنظامی، تهران مجبور به تسلیم زودهنگام شود. کدام یک درست‌تر است؟»

 ساگان و والنتینو با موضوع افکار عمومی آمریکاییان برای بکارگیری مجدد بمب اتمی

 

نتایج این پیمایش نشان داد ۶۰% از مردم آمریکا گزینه دوم را انتخاب کردند و ترجیح دادند به جای ۲۰ هزار نظامی آمریکایی، دو میلیون غیرنظامی ایرانی قربانی شود! تازه این در شرایطی است که صرفاً یک سوال مطرح شده است. ساگان می‌نویسد تصور کنید اگر واقعاً چنین جنگی شروع شود و مردم دائماً از رسانه‌ها در مورد آن بشنوند و احساس خطر کنند، چه درصدی از آنها گزینه دوم را انتخاب خواهند کرد؟

قطعاً چنین واکنش تندی از سوی مردم آمریکا، صرفاً به خاطر روحیات خشونت‌آمیز آنها نیست. بله. بسیاری از آنها فرزند همان غاصبانی هستند که با کشتار سرخ‌پوستان بومی کشور خود را بنا کردند، اما یک عامل مؤثر دیگر را نباید فراموش کرد: تصویرسازی رسانه‌های جریان غالب از ایرانِ پس از انقلاب، یعنی رسانه‌هایی که به دست باند سیاسی-اقتصادی-نظامیِ حاکم بر آمریکا هدایت می‌شوند و ذهنیت مردم آن کشور را شکل می‌دهند.» اگر پیمایش دیگری صورت گیرد و در مورد منازعه احتمالی مثلاً بین آمریکا و هند از شهروندان ایالات متحده پرسش شود، احتمالاً با تأییدی به مراتب پایین‌تر از ۶۰% برای بکارگیری بمب اتم مواجه خواهیم شد.

یکی دیگر از یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد خلاف تصور اولیه، جنسیت افراد ارتباطی با انتخاب آنها برای بکارگیری بمب اتمی ندارد، یعنی حمایت زنان از کشتار ایرانیان با بمب اتم، لزوماً کمتر از مردان آمریکایی نیست. ساگان می‌نویسد «بسیاری از پیمایش‌ها حاکی از این است که زنان بیش از مردان طرفدار صلح هستند اما این بدان دلیل است که آنها نزدیکان خود را دوست دارند. در واقع به همین دلیل، آنها ترجیح می‌دهند شهروندان خارجی کشته شوند تا سربازان آمریکایی، حتی به وسیله بمب اتم.»

یافته دیگر ساگان و همکارانش بسیار جالب است. او می‌گوید بسیاری از پاسخ‌دهندگان در توجیه انتخاب خود سخنانی می‌گفتند که نشان می‌دهد «تلافی‌کردن» ‌ نوعی توجیه برای استفاده از بمب اتم است. برای مثال، آنها می‌گفتند «بخشی از مسئولیت بکارگیری بمب اتم از سوی واشینگتن بر عهده مردم ایران است زیرا آنها حکومت خود را سرنگون نکردند.» (!)

جمع‌بندی

نتیجه‌گیری ساگان و والنتینو گویای همه چیز است: «این یافته‌ها یادآوری می‌کند مقبولیت گفتمان جنگ منصفانه در افکار عمومی ایالات متحده، محدود است و بر این اساس به نظر می‌رسد احتمال اینکه افکار عمومی آمریکا مانعی جدی برابر تصمیم هر رئیس‌جمهوری در این کشور برای استفاده از بمب اتم در شرایط جنگی باشد، وجود ندارد.»

ساگان پیش‌تر در نوشته‌ها و مصاحبه‌هایش خواستار تعیین قاعده «لزوم هسته‌ای» شده است به این معنا که هیچ‌رئیس‌جمهوری نتواند از بمب اتم در شرایطی استفاده کند که به کشتار غیرنظامیان می‌انجامد یا هدف عملیاتی آن با بکارگیری از تسلیحات پیشرفته متعارف، قابل نابودی باشد.