مسلمبن عقیل در پانزدهم ماه مبارک رمضان به عنوان سفیر امام حسین (ع) به سمت کوفه حرکت کرد. فضای رعبآور و جاسوسی بنیامیه باعث شد که او مخفیانه و در نهایت پوشیدگی و پنهانکاری، در شب حرکت کند.
امام حسین (ع) مسلم را به پرهیزکاری، پنهانکاری (مراقبت)، نرمش و مدارا و منزل کردن نزد مطمئنترین افراد سفارش کردند. ایشان به مسلم سفارش کردند که در صورت اتحاد و همدلی مردم کوفه به آنها اطلاع بدهد که امام حسین (ع) به کوفه خواهد آمد.
مسلم در شبانگاه اول ذیالحجه یا پنجم شوال به منزل مسلمبنمسیب (مشهور به خانه مختاربنابیعبید ثقفی) درآمد. برنامه وی در کوفه خواندن نامه امام حسین (ع)، بیعت گرفتن از مردم و روشنگری و بیان مفاسد بنیامیه و فضائل اهل بیت بود. عکسالعمل کوفیان در مقابل مسلم اعلام وفاداری اشخاصی، چون مسلمبنعوسجه اسدی وعابسبنابیشبیب شاکری بود. این اشخاص از بزرگان کوفه بودند؛ بنابراین گزارش، والی کوفه، از ورود مسلمبن عقیل مطلع شد. وی اعلام کرد:من جز با کسی که سر پیکار داشته باشد جنگ نخواهم کرد و کسی را به سوءظن و تهمت دستگیر نمیکنم. نعمان در مسجد سخنرانی کرد. عبیداللهبن مسلم حضر می(از وابستگان بنیامیه)او را به ضعف متهم کرد.
عمربنسعدبنابیوقاص، محمدبناشعث، مسلمبنسعید الحضرمی و عمارةبنعقبهبنابیمعیط به یزید نامه نوشتند و وضعیت کوفه و برخورد مسالمتآمیز نعمانبنبشیر با مسلمبنعقیل را گزارش دادند. مسلم در چنین وضعیتی با نامهنگاری، وفاداری مردم کوفه به اباعبداللهالحسین (ع) را اعلام کرد.
یزید نیز به عبیداللهبنزیاد-حاکم بصره-با حفظ سمت مأموریت حکوفت کوفه داد و به او گوشزد کرد که مسلم را به قتل برسان، یا از کوفه و بصره دور کن. عبیدالله مأموریت داشت سریع و بیدرنگ این کار را انجام دهد و نعمانبنبشیر را به شام بفرستد. قصد عبیدالله رسیدن به کوفه، قبل از ورود امام حسین (ع) بود. برنامه عبیداللهزیاد در کوفه با ارعاب و تهدید و تطمیع سران قبایل آغاز شد.
مسلمبنعقیل پس از آمدن عبیداللهبن زیاد به کوفه، از منزل مختار بیرون آمد و به منزل هانیبنعروهمرادی رفت. هانی نگران پذیرش مسلم بود، اما او را پناه داد و خود را ملزم به دفاع از او کرد. از برنامههای دیگر مسلم در این زمان میتوان به پنهانکاری و مراقبت در روابط و رفتوآمدها اشاره کرد.
در این میان معقل، جاسوس ویژه عبیدالله با فریب مسلمبنعوسجه و طاهرالصلاح نشان دادن خود به مخفیگاه مسلم راه یافت و همه اطلاعات را در طول روز دریافت میکرد و شبانگاه به عبیدالله گزارش میداد. ابن زیاد دستور داد که هانی را زندانی کنند و مسلم در واکنش به این دستور با حدود چهار هزار تن قیام کرد.
هشتم ذیالحجه (یومالترویه)، همان روزی است که مسلم در کوفه قیام کرد. کاروان امام حسین (ع) در همین روز در سکوت، با حفظ همه جوانب و با استفاده از تاریکی صبحگاهان از مکه خارج شد. از همراهان کوفی امام از مکه به سمت عراق میتوان به بریربنخضیر همدانی، عابسبنابیشبیب شاکری، شوذببنعبدالله همدانی شاکری، قیسبنمسهر صیداوی، عبدالرحمنبنعبدالله ارحبی، حجاجبنمسروق جعفی و یزیدبنمغفل جعفی اشاره کرد. حجاجبنبدر تمیمی سعدی، قعنببنعمر نمری، یزیدبنئبسیط عبدی، ادهمبنامیه عبدی، سیفبنمالک عبدی و عامربنمسلم عبدی از همراهان بصری امام حسین (ع) بودند.
از همراهان دیگر این امام بزرگوار میتوان به زینب کبری (دختر امیرالمؤمنین علی (ع))، زینب صغری (ام کلثوم)، خدیجه، رقیه کبری (همسر مسلمبنعقیل)، عاتکه، رقیه مادر عاتکه، زینب صغری (همسر محمدبنعقیل)، رملةالکبری (همسر عبدالرحمن اوسطبنعقیل)، رقیه صغری (همسر صلتبنعبداللهبننوفل)، فاطمه، خدیجه صغری، ام سلمه و جمانه (ام جعفر) اشاره کرد. از همسران امام علی (ع) هشت تن را در کربلا ذکر کردهاند که از آن میان میتوان از صهباء صلبیه، ام مسعود، لیلی دختر مسعود داریه، ام زینب صغری، ام خدیجه، ام رقیه صغری، ام فاطمه و امامه دختر ابیالعاص عبشمیه نام برد.
۹ تن از برادران امام حسین (ع) نیز همراه او بودند. این افراد در تاریخ با نامهای عباسبنعلی (ع)، عثمانبنعلی (ع)، جعفربن علی (ع)، عبداللهبن علی (ع)، محمدالاصغربنعلیبن ابیطالب (ع)، ابوبکربنعلیبنابیطالب (ع)، عمربنعلی (ع)، عونبنعلیبنابیطالب (ع) و محمدالاوسطبنعلیبنابیطالب (ع) شناخته میشوند. پنج تن از همراهان امام حسین (ع) فرزندان عمویش جعفربنابیطالب بودند. از نسل عقیل نیز دوازده تن با نامهای جعفربنعقیلبنابیطالب، عبداللهبنمسلمبنعقیل، محمدبنمسلمبنعقیل، محمدبنابیسعیدبنعقیلالاحول، عبدالله اصغربنعقیلبنابیطالب، موسیبنعقیل، علیبنعقیل، احمدبنعقیل، محمدالاصغربنمسلمبنعقیل، ابراهیمبنمسلمبنعقیل و مسلمبنعقیل در کربلا شرکت کردند.
شایان ذکر است از همسران حسنبنعلی (ع) پنج تن در کربلا بودند و از فرزندان دختر و پسر وی ۱۶ تن همچون حسنبنحسن مثنی، عمروبنالحسن (ع)، قاسمبن حسن (ع)، عبداللهبنحسن (ع)، احمدبنحسن (ع) و محمدبنالحسن (ع) همراه شدند. از فرزندان امام حسین (ع) که در سفر به عراق همراه ایشان بودند میتوان به علی اکبر، امام سجاد (ع)، جعفربنالحسین (ع)، محمد، عبدالله، علی اصغر، زینب، فاطمه، سکینه و رقیه اشاره کرد.
با این آمار هنگام حرکت امام حسین (ع) به سمت کوفه ۱۲۴ نفر با وی همراهی کردند.
یزید به محض اطلاع از حرکت امام حسین (ع)، به عبداللهزیاد نوشت:شنیدهام از مکه قصد سرزمین تو کرده است.۱. در راه نگهبانان قرار بده.۲. جاسوسان بگمار تا مسائل را اطلاع بدهند.۳. همه روزه اخبار را برای من بنویس. و ۴. هر کس با تو جنگ کند با او بجنگ.
مناطقی که امام حسین (ع) و کاروانش از آنها گذشته و یا از آن حدود گذر کردهاند به ترتیب عبور عبارتند از:۱. بستان بنیعامر (ابوعامر) ۲. التنعیم ۳. الصفاح ۴. ذاتالعرق ۵. غمره ۶. مسلخ ۷. افیعیه ۸. معدنبنسلیم ۹. عمق ۱۰. ماءالسلیلیه ۱۱. مغیثةالماوان ۱۲. النقره ۱۳. الحاجز من بطن الرمه ۱۴. سمیراء ۱۵. نوز ۱۶. فید ۱۷. الاجفر ۱۸. الخزیمیه ۱۹. زرود ۲۰. الثعلبیه ۲۱. بطان ۲۲. الشقوق ۲۳. زباله ۲۴. القاع ۲۵. بطنالعقبه ۲۶. واقصه ۲۷. القرعاء ۲۸. مغیثه ۲۹. شراف ۳۰. ذو حُسم ۳۱. البیضه ۳۲. عذیبالهجانات ۳۳. عینالرهیمه ۳۴. قصر بنیمقاتل ۳۵. نینوا و ۳۶. کربلا.
بنابرآنچه در اسناد تاریخی آمده کاروان امام حسین (ع) در هشتم ذیالحجه سال ۶۰ قمری درنگ کوتاهی در بستان ابنمعمر (ابنعامر) مشهور به بطن نخله داشتند. این منطقه میان دو دره بوده است که به نخل یمنی و نخل شاهی مشهور بودهاند. در این منزل فرزدق شاعر، همراه با مادرش امام حسین (ع) را ملاقات کرد. امام و یارانش شمشیر و نیزه در دست داشتند. اباعبدالله (ع) از فرزدق پرسید:پشت سر (کوفه) چه خبر؟
جواب داد:دلها با توست و شمشیرها با بنیامیه و تقدیر به دست خداست.
فرزدق پرسید:برای چه با شتاب میروی و اعمال حج وا میگذاری؟
فرمود::اگر شتاب نمیکردم گرفتار میشدم.
فرزدق پرسشهایی درباره مناسک حج از امام حسین (ع) پرسید و پس از دریافت پاسخ با شتاب دور شد تا خود را به حج برساند.
به نظر میرسد کاروان امام حسین (ع) در همان روز هشتم ذیالحجه به منزل دومشان که با عنوان ابطح شناخته شده، رسیدند. امام حسین (ع) به مقدار ساعتی در این منزل درنگ داشته است. منزل ابطح ابتدای وادی منا قرار داشته است. انتهای این منزل به مقبره معلی وصل میشده است.
در این منزل به امام حسین (ع) اطلاع دادند که یزیدبنثبیط بصری به دیدنش آمده است. امام سوم شیعیان برخاست تا زودتر به دیدار یزید و فرزندانش برود. یزید نیز با اشتیاق به دیدار امام حسین (ع) رفته بود. وقتی یزید برگشت، امام حسین (ع) را در محل خویش نشسته دید و گفت:بفضلالله و برحمةفلیفرحوا. یزید شادمان شد و با دو فرزندش هم سفر امام شد. امام حسین (ع) در حق او دعا کرد. پیوستن شخص دیگر را که همراه یزیدبنثبیط بوده نیز در این محل ذکر کردهاند. نام او را عامر گفتهاند.
کاروان امام حسین (ع) در همان روز هشتم ذیالحجه به مدت چند ساعت در منزل تنعیم توقف کردند. این منزل در حدود دو فرسخی یا چهار فرسخی مکه است. اهل مکه از این محل محرم میشوند.
امام حسین (ع) در منزل تنعیم با کاروان بحیربنریسان که کالاهایی را برای تبریک آغاز حکومت یزید به شام میفرستاد برخورد کرد. امام سوم شیعیان دستور مصادره کالاها را صادر کرد. بار این شتران زعفران و حله و لباس بود. امام به شترداران فرمود: هر کس بخواهد به یمن بازگردد به اندازه مسیر طی شده کرایهاش را خواهیم پرداخت.
گفتهاند در منزل تنعیم عبداللهبنعمر (فرزند خلیفه دوم) با امام حسین (ع) ملاقات کرد و امام سوم شیعیان را از رفتن به کوفه برحذر داشت و به امام گفت:به خدا میسپارمت. تو در این راه کشته میشوی و سه بار ناف امام را بوسید! احتمال است که دیدارکننده عبدالله مطیع باشد نه عبدالله عمر. در این دیدار اشاره به طومارها و نامههای همراه امام حسین (ع) شده است.
منابع:
۱. الفتوح
۲. مقتلالحسین خوارزمی
۳. کامل ابن اثیر
۴. بحارالانوار
۵. تاریخ طبری
۶. الاصابه
۷. الشهید مسلمبنعقیل
۸. ابصارالعین
۹. لبابالانساب
۱۰. المعارف
۱۱. الامامةو السیاسة
۱۲. ارشاد
۱۳. اعیانالشیعه
۱۴. مقتلالحسین بحرالعلوم
۱۵. البدایةو النهایه
۱۶. وسیلةالدارین
۱۷. مقتل ابی مخنف
۱۸. معالیالسبطین
۱۹. مقتلالحسین مقرم
۲۰. المنتخب
۲۱. اللهوف
۲۲. تاریخ ابن خلدون
۲۳. بحار
۲۴. شرحالاخبار