براساس اطلاعات سرشماری سال 1395، تعداد مردان دارای همسر به میزان 118 هزار نفر از تعداد زنان دارای همسر بیشتر است. این در حالیست که با توجه به چندهمسری مردان در کشور، در سالهای مختلف سرشماری، همواره میزان زنان دارای همسر از مردان دارای همسر بیشتر بوده است. اما چه عواملی موجب بروز این اتفاق در سرشماری سال 95 شده است؟
براساس اطلاعات سرشماری سال 1395، تعداد مردان دارای همسر به میزان 118 هزار نفر از تعداد زنان دارای همسر بیشتر هستند. این در حالیست که با توجه به چندهمسری مردان در کشور، در سالهای مختلف سرشماری، همواره میزان زنان دارای همسر از مردان دارای همسر بیشتر بوده است. جدول زیر این اطلاعات را از سال 65 تا 95 نشان میدهد:
سال |
تعداد مردان دارای همسر |
تعداد زنان دارای همسر |
1355 |
6 میلیون و 468 هزار |
6 میلیون و 555 |
1365 |
9 میلیون و 170 هزار |
9 میلیون و 353 |
1375 |
11 میلیون و 832 هزار |
11 میلیون و 911 هزار |
1385 |
16 میلیون و 516 هزار |
16 میلیون و 596 هزار |
1395 |
21 میلیون و 259 هزار |
21 میلیون و 140 هزار |
علیرضا نائینی با اشاره به وجود برخی مشکلات در اطلاعات سرشماری اظهار کرد: در کشور ما افراد دارای همسر قاعدتاً تعدادشان برابر نیست و همیشه این تعداد به نفع زنان بیشتر است که علت آن تعدد زوجات در ایران است. در سال 1345 در بین افراد بالای 10 سال حدود 4 میلیون و 830 هزار مرد و 4 میلیون و 877 هزار زن دارای همسر داریم. به جز بحث تعدد زوجات، میتوان به مهاجرت اشاره کرد؛ بهطوری که زن مهاجرت کرده و در سرشماری حضور نداشته است. البته این مورد نمیتواند چندان مورد توجه باشد زیرا در زمان سرشماری، سرپرست خانواده به نیابت از سایر افراد خانواده اطلاعات را میدهد. در این شرایط حتی اگر همسرش مهاجرت کرده باشد، اطلاعات او را میدهد. علاوه بر آن برخی از مأموران سرشماری شناسنامهها را چک میکنند که در این صورت نیز زن در صورت مهاجرت، شمارش میشود. درواقع تنها علت بالاتر بودن زنان دارای همسر، تعدد زوجات یا مهاجرت است که مهاجرت چندان تأثیری ندارد.
در تمام سالها تعداد زنان دارای همسر بیشتر از مردان بود
او با ارایه آمارهای سالهای گذشته ادامه داد: در سال 1355، 6 میلیون و 468 هزار مرد دارای همسر در ازای 6 میلیون و 555 هزار زن دارای همسر وجود داشت که همچنان تعداد زنان بیشتر بود. سال 1365، 9 میلیون و 170 هزار مرد و 9 میلیون و 353 هزار زن دارای همسر بودند. سال 1375، 11 میلیون و 832 هزار مرد و 11 میلیون و 911 هزار زن دارای همسر بودند. سال 1385، 16 میلیون و 516 هزار مرد و 16 میلیون و 596 هزار زن بودند. یعنی در سال 85 حدود 80 هزار نفر تفاضل وجود دارد. در سال 1390 نیز به همین شکل بود. اما در سال 1395، 21 میلیون و 259 هزار مرد و 21 میلیون و 140 هزار زن دارای همسر اعلام شدهاند.
تعداد مردان دارای همسر حدود 118 هزار نفر بیشتر از زنان دارای همسر است
این پژوهشگر افزود: براساس آمارهای سال 1395 تعداد مردان دارای همسر حدود 118 هزار نفر بیشتر از زنان دارای همسر است. حتی اگر بخواهیم این موضوع را که به لحاظ امکان چندهمسری برای مردان همواره در کشور تعداد زنان دارای همسر بیشتر از مردان بوده، نادیده بگیریم، باید گفت در حال حاضر در کشور 118 هزار مرد دارای همسر وجود دارد که در ازای آنها هیچ زنی نیست. تفسیر دیگر این است که چندهمسری زنان وجود دارد که شرایط شرعی و عرفی ما چنین موضوعی را نمیپذیرد. پس میتوان گفت شاید این مشکل به دلیل خطای آماری مرکز آمار در جمعهایش باشد. در این زمینه، اطلاعات را جمع هم زدیم که نشان داد در شهرهای مختلف این تفاضل به نفع مردان است.
طلاقهای به سرانجام نرسیده یکی از دلایل این اتفاق است
نائینی درباره احتمالات دیگری که منجر به ارایه چنین آماری شده است، گفت: ممکن است زنان یا مردان درخواست طلاق داده باشند اما در فرآیند طلاق، طلاقشان ثبت نشده است. زن خود را بدون همسر و مرد خود را دارای همسر معرفی کردهاند که در نهایت باعث شده تفاضل به نفع مردان بهوجود آید. اگر چنین چیزی در آمار اطلاعات شخصی یک باگ، اتفاق یا پدیده اجتماعی و عمومی باشد و بتواند تا این حد اختلاف ایجاد کند، باید در سرشماریهای گذشته نیز تکرار میشد. چرا فقط در این سرشماری دیده میشود؟ یعنی به یکباره طی پنج سال تصور مردم تغییر کرده است؟
ورود اینترنی اطلاعات مشکلآفرین شده است
او ورود اینترنتی اطلاعات را عامل اصلی بروز چنین مشکلی عنوان و بیان کرد: فارغ از اینکه آیا اطلاعات به شکل صحیحی به مرکز آمار رسیده است، میتوانیم بگوییم به دلیل اینترنتی انجامشدن سرشماری، افرادی که اطلاعات خود را وارد میکردند، توجیه نبودند و اطلاعات شخصی را اشتباه وارد کردهاند. یکی از مواردی که مطرح میشود این است که مردی زنی را صیغه و خودش را دارای همسر معرفی کرده است اما در مقابل زن خود را بدون همسر معرفی کرده است. البته اگر بخواهیم این موضوعات را بهعنوان دلیل در نظر بگیریم، باید در سرشماریهای قبلی هم خود را نشان میداد. مگر اینکه در سرشماریهای قبلی که پرسشگر به در منزل میرفت، گزینه "دارای همسر" را کاملاً توضیح میداد. با این تصور میتوان نتیجهگیری کرد که در ورود اطلاعات به شکل اینترنتی، برخی افراد متوجه توضیحات نشدهاند و به متغیرها توجه نکردهاند که این موضوع کاملاً طبیعی است. یا اینکه افرادی که اطلاعات را پر میکردند صرفاً گزینههایی را پشت هم زدهاند و پایین آمدهاند.
درصد دارای همسر مهم نیست
این پژوهشگر در پاسخ به اینکه درصدهای ارایهشده در اطلاعات سرشماری نشان میدهد زنان دارای همسر درصد بیشتری دارند، تصریح کرد: درصد، نسبت به جمعیت گرفته میشود. به نسبت جمعیتشان زنان دارای همسر بیشتر هستند که این درصد نسبت به جمعیت خودشان مطرح میشود و مهم نیست. سؤال اصلی، فراوانی آنهاست. یعنی 118 هزار نفر که در ازایشان زنی نیست، ارتباطی با کمتر یا بیشتر بودن جمعیت کل زنان ندارد؛ بلکه فراوانی مهم است. در ازای هر مرد دارای همسر در کشور باید حداقل یک زن دارای همسر وجود داشته باشد.
بعید میدانم مشکل از کدگذاری باشد
نائینی درباره زیر سؤال رفتن سایر اطلاعات سرشماری گفت: این اتفاق یعنی خطای آماری با این سطح گسترده، اعتماد ما را به بخشهای دیگر سرشماری خدشهدار میکند؛ به خصوص اگر ثابت شود که این نقص از مرحله ورود اطلاعات و به دلیل اینترنتی بودن ثبت اطلاعات بوده است. گاهی ممکن است بگویند در ثبت اینترنتی تجمیع نداشتیم و طبق نرمافزار تجمیعشده به مرکز آمار رسیده است. اگر خود نرمافزار اشتباه کرده باشد یا در تجمیع اشتباه شده باشد، میتوان گفت قابل سرایت به دیگر بخشها نیست و میتوانند یکبار دیگر کامل چک کنند تا ببینند کجا اشتباه شده است. یعنی به سراغ اطلاعات خام بروند و دوباره کدگذاری کنند و جلو بیایند. البته بعید میدانم مشکل کدگذاری بوده باشد زیرا نرمافزار تمام این کارها را انجام میدهند. اگر در مرحله ثبت اطلاعات دچار چنین خطایی شده باشند، میتوان گفت که در سایر قسمتهای سرشماری نیز مشکل وجود دارد.
احتمالاً در این سرشماری زنان کمشماری شدهاند
او با بیان اینکه احتمالاً در این سرشماری زنان کمشماری شدهاند، افزود: در حال حاضر یا 118 هزار مرد زیاد شمرده شدهاند یا زنان کمشماری شدهاند که احتمالاً زنان کمشماری شدهاند که علت آن خطای مردان بوده است. زیرا عمومیت ازدواج ما در کشور همواره تقریباً چیزی بین 98 تا 99 درصد بود. با توجه به تغییرات اجتماعی در ایران در سن ازدواج زنان و مردان، بهترین حالت این است که 50 سالگی را سن تجرد قطعی بگیریم؛ یعنی سنی که مطمئن هستیم که امکان ازدواج و باروری کم میشود. بر این اساس از سال 1345 تا 1385 همواره حدود 98 درصد مردان تا سن تجرد قطعی ازدواج کردند. این رقم در زنان نیز از حدود 99 درصد در سال 1345 به حدود 98 درصد در سال 1385 رسیده و طی 10 سال در سال 1395 به یکباره 2 واحد کم شده و حدود 96 درصد شده است. برای مردان نیز حدود 97.7 درصد شده است. البته این نزول در مردان جای سؤال نیست اما کاهشی که در عمومیت ازدواج زنان رخ داده، میتواند متأثر از این 118 هزار نفر باشد. در هر حال این اطلاعات تأثیرات خود را روی شاخصهای دیگر در حوزه خانواده نیز میگذارد.
نبود اطلاعات دقیق، منجر به برنامهریزی اجتماعی برمبنای قضاوتهای شخصی میشود
این پژوهشگر در مورد تبعات این وضعیت تصریح کرد: زمانی که اطلاعات دقیق و درستی پیش روی ما نباشد، امکان داشتن توصیفی دقیق از وضعیت از بین میرود. امکان برنامهریزی براساس یک وضعیتشناسی دقیق از بین میرود و یک حالت سردرگمی برای همه ایجاد میکند. ما نیازمند اطلاعات سرشماری و ثبت احوال هستیم تا بتوانیم دورههایی از تغییرات ساختار خانواده را بهواسطه شاخصهایش سنجش کنیم. زمانی که اطلاعی از تعداد افراد دارای همسر و هرگز ازدواج نکرده نداشته باشیم یا ندانیم نسبت به 10 سال گذشته چه تغییراتی کردهاند و آهنگ تغییرات به چه صورت بوده، برنامهریزی غیرممکن خواهد شد. کمترین آسیب چنین خطایی این است که اعتماد عمومی به این اطلاعات و آمارها از بین برود. در نتیجه براساس قضاوتهای شخصی از آسیبهای اجتماعی، برنامهریزیها انجام میشود.
جمعیتشناسان چه میگویند؟
بهمنظور شفافتر شدن این اتفاق و شناخت تبعات احتمالی آن به سراغ دکتر شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه رفتیم. کاظمیپور با بیان اینکه معمولاً در زمان سرشماری وضعیت زناشویی جمعیت 10 سال به بالا را سؤال میکنند، خاطرنشان کرد: چهار گزینه برای وضعیت زناشویی در نظر میگیرند؛ همسردار، بدون همسر در اثر فوت، بدون همسر در اثر طلاق و هرگز ازدواج نکرده. در تمام سالهای سرشماری هم این گزینهها اعلام میشود. در سالهای قبل که بررسی میکردیم، تعداد مردان همسردار تاحدودی از زنان همسردار کمتر بود و توجیه آن این بود که ممکن است چندهمسری وجود داشته باشد ولی آمار سرشماری 1395 را که بررسی کردیم، دیدیم که تعداد مردان همسردار 118 هزار نفر از زنان همسردار بیشتر است.
زنان همسردار یا پاسخ ندادهاند یا برآورد درست نبوده است
او به دلایل این اتفاق اشاره کرد و گفت: یکی از دلایلی که به نظرم میتواند مترتب باشد این است که بهطور کلی کمشماری زنان داشته باشیم. یعنی زنان همسردار یا پاسخ ندادهاند یا برآورد درست نبوده است. یک حالت این است که مردان بهتر جواب دادهاند و زنان از قلم افتادهاند. از نظر ما جمعیتشناسان این یک احتمال است. احتمال دیگر مربوط به چندهمسری است. از آنجایی که چندهمسری زنان در ایران وجود ندارد، اگر فرض بگیریم در مردان هم چندهمسری نباشد، باید تعداد همسرداران زن و مرد مساوی باشند. حال که بیشتر است، احتمال میدهم زنانی که تقاضای طلاق کردهاند و پروندهشان در جریان است، زمان سرشماری خود را بدون همسر در اثر طلاق معرفی کرده باشند ولی مردان این پاسخ را نداده باشند.
همباشی و تغییراتی در سرشماری سال 95
این جمعیتشناس ادامه داد: در گزینه بدون همسر در اثر طلاق میبینیم که 700 هزار زن داریم؛ در صورتیکه در مورد مردان بیش از 200 هزار نفر نیست. حدود 500 هزار نفر فاصله وجود دارد؛ البته احتمال ازدواج مجدد مردان مطرح است ولی تنها حالتی که این 118 هزار نفر را میتواند پوشش دهد، موضوعی است که در بالا به آن اشاره شد. حالت دیگر مربوط به همباشی است؛ مرد اعلام کرده همسر دارد و زن به دلیل رعایت موازینی نگفته همسر دارد؛ البته رقم این نوع ازدواج نمیتواند 118 هزار مورد باشد.
شاید در سرجمعها اشتباهاتی رخ داده باشد
کاظمیپور درباره احتمال اشتباه بودن کدگذاری تصریح کرد: بعید میدانم کدگذاری اشتباه باشد زیرا چندینبار آن را تصحیح میکنند. شاید در سرجمعها اشتباهاتی رخ داده باشد و در ورود این دادهها اعداد بالا و پایین شده است. اگر در بحثهای کامپیوتری و ورود داده باشد، میتوان مشکل را پیدا کرد.
به هیچوجه نمیتوان اطلاعات ثبت احوال را جایگزین اطلاعات سرشماری کرد
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در مورد امکان جایگزینی اطلاعات ثبت احوال در زمینه ازدواج با اطلات سرشماری گفت: به هیچوجه نمیتوان اطلاعات ثبت احوال را جایگزین اطلاعات سرشماری کرد؛ زیرا اطلاعات ثبت احوال بهصورت مقطعی و برای یکسال است اما سرشماری تجمیع میشود و کسی که 10 سال پیش ازدواج کرده باشد نیز در این آمار قرار دارد. نمیتوان این دو را جایگزین کرد.
باید ریشهیابی کنیم
او افزود: در سرشماری نمیتوانیم به واقعیت امر دست بزنیم. واقعیت امر این بوده که منتشر شده است. آنچه مسلم است در ایران چندهمسری برای زنان وجود ندارد. مثلاً ممکن است ازدواجی بهصورت متعه باشد؛ زن اعلام همسردار بودن نمیکند و مرد خود را دارای همسر اعلام میکند. چنین موضوعاتی وجود دارد. به نظرم این اتفاق نمیتواند تبعاتی داشته باشد زیرا آن موقعیتها وجود دارد و آمارگیری نیز انجام شده است. مهم این است که ریشهیابی کنیم که این فزونی تعداد مردان متأهل نسبت به زنان ناشی از چیست و اگر یک مسأله اجتماعی است، باید روی آن کار کرد.