در این راستا «شهر امید» به سراغ سینا شفیعزاده بنیانگذار و مدیر توسعه کسب و کار «نظربازار» رفته است. شفیعزاده بهعنوان شخصیتی که کسب و کاری آنلاین را برای اشتغالزایی و کارآفرینی برگزیده به سؤالات مختلفی در ادامه پاسخ داده که میخوانید.
درباره حوزه کارآفرینی و فعالیت خود توضیح بفرمایید؟
نظربازار، بستر آنلاین تحقیقات بازار است که کمک میکند تا صاحبان کسب و کارهای مختلف در تصمیمگیریهای روزانه در کنار تجربههای شخصی و پیشنهاد مشاوران خود، نظر مصرفکنندگان را نیز در اختیار داشته باشند تا بتوانند هوشمندانهتر تصمیمگیری کنند. گروه ما در نظربازار در حال حاضر یک مجموعه 5 نفره است که در آیندهای نزدیک 3 نفر دیگر نیز به ما اضافه خواهند شد. بنابراین با اینکه این کسب و کار اعضای کمی دارد اما خدمات گستردهای را ارائه و روز به روز در حال گسترش است.
چگونه به این حوزه علاقهمند شدید؟
با توجه به رشته تحصیلیام در علم شناختی، همواره «تصمیمگیری» یکی از موضوعات جذاب و البته بسیار پیچیده برای من بوده است. یکی از دغدغههایم همواره تبدیل و استفاده از مفاهیم نهفته این رشته در حوزههای مختلف کسب و کار بود. یکی از نزدیکترین حوزهها برای پوشش دادن این دغدغه حوزه تحقیقات بازاریابی است. تحقیقات بازار بهعنوان یک ابزار در بازاریابی تسهیلکننده فرآیند تصمیمگیری است. من در کنار ابراهیم اسکندریپور و احسان احمدی قراچه بنیانگذاران نظربازار، با تمرکز بر نیاز امروز بازار که تصمیمهای سریعتر و مقرون بهصرفهتر برای صاحبان کسب و کارها است به راهاندازی بستری جدید برای تحقیقات بازار در ایران علاقهمند شدیم.
آیا در حوزه امور خیریه نیز فعالیتی را انجام دادهاید؟
بله، نظربازار برای ایجاد انگیزه در پاسخگویان خود در ازای زمانی که کاربران برای پاسخگویی به پرسشنامهها میگذارند امتیازی را بهعنوان مشوق در اختیار آنها قرار میدهد. این امتیازها قابل تبدیل به موارد مختلف هستند که یکی از این موارد کمک به خیریههای مختلف است. در حال حاضر امکان کمک به خیریه محک، جمعیت امام علی و مجموعه رعد روی سیستم نظربازار قرار دارد. لازم به ذکر است بهصورت فصلی میزان کمکی که توسط کاربران به خیریههای مختلف صورت میپذیرد در اختیار آنها قرار میگیرد. همچنین نظربازار متناسب با میزان هزینه کمک شده توسط کاربران خود، مبلغی را بهعنوان رسالت اجتماعی به آن اضافه کرده تا کمکی هر چند کوچک به موسسههای خیریه کرده باشد.
درباره مشکلات این حوزه از کارآفرینی برایمان بگویید؟
به نظرم در حال حاضر دو مشکل فراگیر در حوزه کارآفرینی وجود دارد: اول اینکه یک کارآفرین باید آگاه باشد که فضای مبهم و پرخطری که در ابتدای راه احساس میکند قرار نیست لزوما از بین برود. حتی اگر قدری بخواهیم جسورانهتر صحبت کنیم باید بگویم که هیچوقت از بین نمیرود. شما در کارآفرینی همواره در بین مسیرها و راهحلهای مختلف در حال چرخیدن هستید. حس وسوسهبرانگیزی وجود دارد که بالاخره به پایان این سردرگمی میرسید و بهترین مسیر را انتخاب میکنید و موفق میشوید اما در عمل میبینید که با پیشرفت کسب و کارتان تنها کیفیت مسائل تغییر میکند نه اینکه بهطورکلی از بین برود. بنابراین نیاز است تا کارآفرین صبر زیاد و دائمی داشته باشد. دوم کارآفرینها مخصوصا در فضای استارتاپی گاهی دچار این اشتباه محاسباتی میشوند که میخواهند کار و تلاش شبانهروزی را جایگزین استفاده از روشهای اصولی و نیروهای باتجربه کنند. پشتکار داشتن و پرتلاش بودن حتما از ویژگیهای یک کارآفرین هست اما توصیه جدی من این است که در کنار اینها حتما از اصول کسب و کار و تجربه دیگران استفاده کنند. این توجیه که ما کسب و کار نوپا یا کوچک هستیم اصلا قابل پذیرش نیست که با تمسک به آن رعایت اصول را زیر پا بگذاریم.
آیا پیشنهادی برای بهتر شدن وضعیت این حوزه دارید؟
اگر بخواهم سه پیشنهاد کلیدی به کارآفرینان جدیدی که قصد ورود به این حوزه را دارند بدهم اول این است که حتما قبل از هر اقدام اجرایی برنامهریزی داشته باشند. نیازی نیست وسواس خیلی زیادی برای برنامهریزی نشان دهند البته حداقلها را باید رعایت کنند اما بدون برنامهریزی بسیار دشوار است که بتوانند رصد کنند در کدام فاز کسب و کار خود قرار دارند و این باعث سردرگمی و دلسردی خواهد شد. این را هم باید بدانند که در عرصه کارآفرینی شاید بتوان یک چشمانداز سه ساله یا یک ساله داشت اما برنامه اجرایی معمولا بیشتر از یک ماه جواب نمیدهد. در واقع شما در برنامه اجرایی خود نمیتوانید یک سال آینده را با جزییات اجرا بکنید چون تجربههای شما در هر ماه از شما یک آدم جدید میسازد که این آدم جدید تفکرات جدیدی نیز دارد و احتمالا مسیرهای جدیدی نیز برایش باز خواهد شد. پیشنهاد دوم من این است که هر موضوع یا ایدهای که در کسب و کارشان به ذهنشان میرسد تست کنند. البته این تستها نباید هزینه هنگفت یا جبرانناپذیر داشته باشد. بلکه با برنامهریزی و کنترل شده انجام شود و حتما سنجههایی برای اندازهگیری آن وجود داشته باشد. تنها با تجربه یا الگو گرفتن از یک کسب و کار موفق دیگر نمیتوان همان را در کسب و کار خودمان پیادهسازی بکنیم و انتظار داشته باشیم که حتما موفق باشد. برای همین قبل از اجرای هر برنامه یا ایدهای باید قسمتی از آن را بهعنوان تست پیادهسازی و بر اساس شواهد به دست آمده برای ادامه تصمیمگیری کرد. در تست کردن هم باید شجاع بود. گاهی تستهایی موفقیت میآفرینند که قبل از پیادهسازی شاید خیلی احمقانه به نظر میرسیدند. نکته سوم اینکه، هیچوقت روی کسب و کار خودتان متعصب نشوید. چرا که با این کار قدم در راه انجماد و مرگ کسب و کار گذاشتهاید. تشبیه من این است که کسب و کار مانند بادکنک باد کردهای که رها میشود، باید توانایی این را داشته باشد در هر لحظهای منطبق بر نیاز بازار تغییر جهت دهد.