عملیات برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از خاک ایران در عمق خاک سوریه، اقتدار ملی جمهوری اسلامی را با برد منطقهای و پیام جهانی به نمایش گذاشت و همچنان به صورت گسترده در تمام سطوح رسانهای و امنیتی در جهان و بویژه در آمریکا و اسرائیل مورد بحث و تحلیل کارشناسان سیاسی - نظامی است. لذا این عملیات غرورآفرین و برخاسته از اعتماد به نفس جمهوری اسلامی دارای ابعاد و پیامدها و دستاوردهای متعددی بود. هرچند برخی از این موارد بیان شده است اما:
1- نکته مهم این است که عملیات «لیله القدر» تحت فرماندهی مستقیم رهبرمعظم انقلاب و کار جمعآوری اطلاعات و هماهنگی آن مستقیما توسط فرماندهی سپاه قدس انجام شد و کسانی که مردم را از سایه جنگ میترساندند و صبحِ بعد از شلیک موشکها از خواب بیدار و از ماجرا خبردار شدند، ادعا نکنند که ما اجازه داده بودیم!. لذا این عملیات نشان داد که سیاست جمهوری اسلامی در منطقه تحت فرماندهی مستقیم رهبرمعظم انقلاب، یک سیاست ثابت و غیرقابل تغییر است و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دفاع از کشور و انقلاب و امنیت مردم هرگاه و هرکجا که احساس کند باید ورود کند، با تایید شورای عالی امنیت ملی و دستور فرمانده کل قوا وارد عمل خواهد شد و قاطعانه هم عمل خواهد کرد و از یک سو تغییر مسئولیتهای اجرایی در نظام جمهوری اسلامی و از سوی دیگر تحریمها و برجام و موضع گیریهای غربیها و آمریکاییها و صهیونیستها وجریان لیبرال داخلی وابسته به آنها کوچکترین تاثیری بر انجام وظایفشان نخواهد گذاشت.
2- نکته مهمتر این است که این موشکها همان موشکهایی بودند که از شهرکهای زیرزمینی موشکی بیرون آورده شدند و روی آنها نوشته شده بود «مرگ بر اسرائیل»، در حالی که برخی در جریان رقابتهای انتخاباتی از قدرت بازدارندگی آنها غافل و اقتدار نیروهای مسلح را ناسپاسانه زیر سؤال بردند!. شلیک این موشکها همزمان شد با روز قدس که روز فریاد نابودی رژیم صهیونیستی و حضور مردم در راهپیمایی این روز جلوه دیگری از مولفههای قدرت جمهوری اسلامی، نه تنها در ایران بلکه در گستره امت اسلامی است.
3- آمریکاییها و صهیونیستها که بعد از امضاء برجام دچار توهم شده بودند، شلیک موشکهای سپاه موجب سکوت مرگبار آنها و زیر میز رفتن گزینه نظامیشان شد. بطوری که پس از گذشت چند روز هنوز جرات نکردهاند هیچگونه اظهار نظر صریحی کنند و در شوک بزرگی به سر میبرند. آمریکا و رژیم صهیونیستی که بویژه بعد از شروع مذاکرات هستهای و همچنین بعد از امضا برجام، بارها با تهدید ملت ایران از گزینه نظامی رویمیز سخن گفته بودند، اما از نیمه شب دوشنبه که موشکهای ذوالفقار در دیرالزور در فاصله اندکی با گنبد آهنین صهیونیستها (که در جنگ 33 روزه ابهت آن با موشکهای حزبالله فرو ریخت)، فرود آمدند، دیگر سخن از گزینه های روی میزشان نکردند. هرچند رسانههای آمریکایی- صهیونیستی تلاش زیادی کردند تا مقامات آمریکا را به موضع گیری علیه ایران وادارند اما تاثیر موشکها آنقدر عمیق و گسترده بود که مقامات آمریکایی از جمله شخص ترامپ نتوانستند به خود اجازه دهند، موضعگیری کنند. در این زمینه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا که پیش از این به هر بهانهای از جمله هرگونه «آزمایش موشکی» توسط ایران از گزینههای روی میز سخن میگفت و با سکوت دستگاه دیپلماسی گستاختر میشد، اما اینبار نه در مقابل «آزمایش موشکی» بلکه در مقابل «شلیک موشک در صحنه جنگ واقعی» در پاسخ به سؤالات بیشمار خبرنگاران فقط با گفتن این جمله که «نمی توانم چیزی بگویم»!، مجبور شد به بهانه کمبود وقت، کنفرانس خبری خود را زودتر از موعد خاتمه دهد.
4- سیلی محکم موشکی سپاه نشان دادن مصداق عینی آیه شریفه «واعدوا لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم» بود که بر سینه فرزندان ملت در سپاه پاسداران نقش بسته است . نشان دادن این اقتدار موجب شد سخنگوی پنتاگون که قبلا ایران را تهدید به برخورد در سوریه کرده بود در مواضعی از روی ترس تاکید کند «ما در سوریه در پی درگیری با هیچ یک از طرفها نیستیم.»! رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی هم در کنفرانس امنیتی هرتزیلیا نتوانست کتمان کند که «حمله موشکی ایران دارای پیام و نشان دهنده اراده و نفوذ ایران در منطقه است». الون بن دافید و اورهیلر کارشناسان نظامی صهیونیستی و همچنین ایال بن روئوین عضو پارلمان اسرائیل هم که نگران امنیت حیفا و تل آویو بودند، هم به شبکه ده اسرائیل و هم در مقالات خود میگویند «موضوع نگرانکننده در مورد موشکهای ذوالفقار این است که میتواند با دقت ساختمان ستاد مشترک ارتش اسرائیل را هدف قرار دهد و اگر این موشکها به دست حزب الله برسد، داستان متفاوت خواهد بود».
5- خبرگزاری رویترز در گزارشی اعلام کرد «برخی از اعضای مجلس سنای آمریکا روز سهشنبه (یک روز بعد از شلیک موشکهای سپاه)از کنگره خواستند اختیار ویژه خود در خصوص ورود این کشور به جنگ سوریه را از رئیسجمهور این کشور پس بگیرد». این واکنش سناتورهای آمریکایی به شلیک موشکهای ذوالفقار نشان میدهد زمانی که دستگاه دیپلماسی و اجرایی کشور دچار اختلال شده و از نشان دادن واکنش مناسب در برابر طرحها و فشارهای سنا و کنگره آمریکا علیه ملت ایران ناتوانند، باید عملیات دیرالزور را نمونه عینی آتش به اختیاری دانست که فرزندان ملت در سپاه به حسب وظیفه ذاتی و قانونی خود انجام دادند تا کم کاری و اختلال دستگاههای مسئول را جبران کنند.
6- سیلی ایران به آمریکاییها و صهیونیستها و متحدانشان در منطقه از جمله عربستان باردیگر به آنها فهماند فرماندهی کل قوای ایران هر تهدیدی را به زبان بیاورد، عملیاتی میشود و در حد شعار باقی نخواهد بود. و صد البته فهمیدند اگر دست از پا خطا کنند، تمام منافع آمریکا در سراسر جهان مورد هدف قرار خواهد گرفت و حیفا و تل آویو با خاک یکسان خواهد شد، چراکه در عمل و به چشم دیدند آنچه که دربارهاش تردید داشتند. اما آمریکاییها باید بدانند و حتما دانستند که این سیلی فقط بخش کوچکی از اقتدار ملت ایران بود. آمریکاییها به خوبی میدانند که برد موشک ذوالفقار 700 کیلومتر و دارای کلاهکی با 650 کیلوگرم مواد منفجره است در حالی که برد موشکهای سجیل و شهاب با حمل دو تن مواد منفجره به 2000 تا5000 کیلومتر با قابلیت شلیک ظرف چند دقیقه میرسد، و نه تنها سرتاسر فلسطین اشغالی، حتی برخی مناطق اروپا نیز در دسترس این نوع موشکها قرار دارد. لذا بیدلیل نیست که ترامپ رئیسجمهور آمریکا قبلا در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز تصریح کرده بود «من هرگز درباره اقدام نظامی علیه ایران حرف نمیزنم»!. و اکنون بعد از شلیک موشکهای سپاه، کسانی که در خارج از گزینه نظامی و در داخل از سایه جنگ علیه ملت ایران سخن میگفتند، به خوبی سخنان دکتر فرانس ژیرس رئیس اتاق جنگ ناتو دراتحادیه اروپا را درک میکنند که گفته بود: «در صورت هرگونه اقدام نظامی علیه ایران قدرت پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه با هجوم موشکهای نقطه زن ایران ظرف چند ساعت به نصف کاهش پیدا میکندو کل اقتصاد و بورسهای جهان سقوط نود درصدی خواهد کرد و این اتفاقات با شلیک موشک فقط از دو پایگاه موشکی ایران رخ خواهد داد و صد و ده پایگاه موشکی دیگر ایران اصلا نیاز به عملیاتی شدن ندارد».
7- همه، چه دوست و چه دشمن که باورشان نمیشد ایران این توانایی، و مهمتر اراده به کارگیری این توان را داشته باشد، متوجه شدند که معادله کاملا تغییر کرده است. به دلیل همین ترس است که کریس مورفی از اعضای کمیته روابط خارجی سنا یک روز بعد از شلیک موشکها،در برنامه نیو دی شبکه تلویزیونی سی ان ان میگوید «آمریکا باید درک کند که فقط با بشار اسد مبارزه نمی کند، بلکه علیه ایران باید وارد جنگ شود که شدیداً خطرناک است و به نفع آمریکا نخواهد بود». پایگاه اینترنتی نشنال اینترست هم در گزارشی هرگونه اقدام نظامی آمریکا در سوریه را «دیوانگی محض و اقدامی خطرناک و بزرگترین تراژدی» ارزیابی میکند.
8- جریان دچار ضعف تحلیل داخلی که در دنیای پرآشوب و تهدیدآمیز کنونی ادعا میکردند «دنیای فردا، دنیای گفتمان است نه دنیای موشک!» اکنون به خوبی دریافتند که هنوز دنیا، دنیای موشک است و برای تامین امنیت و تحقق صلح و تنش زدایی هم هنوز به موشک نیاز است. تا جایی که قطر بعداز شلیک موشکهای سپاه در پاسخ به پیش شرطهای ریاض برای کاهش تنشها گفته «رابطه با ایران یک مسئله داخلی است و ربطی به عربستان ندارد».لذا جریان لیبرال داخلی که مرعوب قدرت پوشالی آمریکا شدهاند و معتقد بودند «آمریکا با یک موشک میتواند ایران را نابود کند!» باید به خوبی فهمیده باشد که این ایران است که با شلیک چند موشک میتواند تمام منافع آمریکا و اروپا در سراسر جهان را تهدید کند.
9- نکته مهم دیگر این است که آمریکاییها فهمیدند نمیتوانند روی برخی عناصر نفوذی داخلی حساب باز کنند، چون سیاستهای اصلی نظام در جای دیگری اتخاذ و اجرا میشود، و به همین دلیل عناصر نفوذی داخلی هم فهمیدند که نمیتوانند روی آمریکا حسابی باز کنند.
10-آخرین سفیر واشنگتن در دمشق ساعتی پس از شلیک موشکهای سپاه در گفتوگو با روزنامه سعودی الشرق الاوسط تصریح کرد: «آمریکاییها بزودی خواهند فهمید که توان نظامی ایستادن مقابل ایران را ندارند و جمهوری اسلامی آمریکاییها را مجبور خواهد کرد که از سوریه عقبنشینی کنند؛ همانگونه که از بیروت در سال 1983 و از عراق در سالهای اخیر عقبنشینی کردند». فورد درباره نتیجه جنگ سوریه تاکید میکند «ترامپ نمیداند که بازی تمام شده است و بسیار دیر کردهاست».
11 - لذا برخی داخلیها نیز به خوبی باید درک کنند که پیام موشکهای تنش زدای سپاه به خوبی دریافت شده و نیاز نیست سر میز مذاکره با ترس نگران تنش زایی باشند و امید است از این به بعد به پشتوانه اقتدار نیروهای مسلح، قویتر در پای هر میز مذاکرهای حاضر شوند.
محمدحسین محترم