اتابک وثوقی درباره مشکلات در عرصه «توانبخشی» کشور اظهار داشت: بر اساس استانداردهای جهانی نظام سلامت، پیشگیری باید قبل از بیماری، حین بیماری و پس از دوران بیماری اجرایی شود. اگر هر کدام از سطوح پیشگیری حذف یا نادیده انگاشته شود، فرآیند پیشگیری دچار آسیب میشود. سطح سوم پیشگیری همان توانبخشی است که متاسفانه به دلیل بیتوجهی همگام با دو سطح دیگر پیشگیری رشد و توسعه نیافته و مورد بیمهری قرار گرفته است. جالب است بدانیم که توانبخشی در بسیاری از کشورهای موفق سلامت جسم و روان، در سطح اول یعنی پیشگیری هم وارد شده است!
وی اظهار داشت: با پیشرفت در حوزههای پزشکی و سلامت، نگاه از زنده ماندن بیماران و کاهش مرگ و میر به سطوح بالاتری رسیده است. امروزه میدانیم که فقط زنده نگهداشتن بیمار یا جراحی چاره کار نیست. حتی برای بعضی اختلالات و بیماریها نه تنها جراحی بلکه درمان دارویی نیز جوابگو نیست و حوزه مهم و تاثیرگذاری به نام توانبخشی تکمیل کننده اقدامات پزشکی و دارویی است.
عضو کمیته مشورتی وزارت بهداشت تصریح کرد: با توجه به روند روبه رشد پیر شدن جمعیت کشور، نیاز به توانبخشی و توانمندسازی سالمندان روزبهروز افزایش مییابد. اما به دلیل کم توجهی به توانبخشی شاهد برخی کاستی ها در روند درمان افراد سالمند هستیم، هر چند با رویکرد فعلی که نظام سلامت به حوزه توانبخشی دارد، شرایط برای دهه آینده که کشور سالمندی هستیم، خوشبینانه نیست. نیاز به توانبخشی و حتی توانمندسازی سالمند نیاز مطرح و مهم چند سال آینده است که به زودی فرا میرسد!
این متخصص گفتار درمانی افزود: پس از احیای جان یک بیمار سکته مغزی، مجموعه اقدامات درمان اختلالات تنفسی، حرکتی، ارتباط و بلع فرد به عهده توانبخشی است.
وثوقی گفت: متاسفانه، امروزه شاهد افزایش ام اس، ای ال اس، آلزایمر، پارکینسون و دیگر اختلالات اکتسابی مغز در کشور هستیم که نیازمند درمان اختلالات حرکتی، شناختی، اجتماعی،حسی، بلع و ارتباط دارند. برای بهبود شرایط بیماران مبتلا به این بیماریها و اختلالات این توانبخشی است که تکمیل کننده درمان آنهاست.
وی اظهار داشت: در مبحث اختلالات رشدی منجمله اختلالات جسمی-حرکتی، حسی، شناختی، ارتباطی، بلع، بینایی و شنوایی چطورِ آیا جایگاه توانبخشی کمتر از درمان پزشکی است!؟ آیا میدانید که در جوامع پیشرفته 35 درصد مردم حداقل یک دوره درمانی به توانبخشی نیاز پیدا میکنند؟ آیا می دانید 15 درصد مردم جهان اختلالات ذهنی یا جسمی دارند؟ نیاز مبرم به توانبخشی در حوزه سلامت از نان شب هم واجب تر است اما فعلا خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد!
عضو هیئت مدیره انجمن گفتار درمانی تصریح کرد: رشتههای توانبخشی در حال حاضر در کشور ما عبارتند از اورتز پروتز(اعضای مصنوعی)، بیناییسنجی، شنواییشناسی، فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی (آسیب شناسی گفتار وزبان) که امروزه بالغ بر 16هزار دانش آموخته دارای شماره نظام پزشکی دارد.
وثوقی افزود: برخی رشتههای توانبخشی تا حدی رشد کرده و هم اکنون کمترین مشکلات صنفی را دارند. اما اکثر رشتههای توانبخشی حتی ردیف استخدامی در بیمارستانها ندارند. این شرایط باعث شده تا دانش آموختگان توانبخشی به ناچار تغییر شغل داده و از حوزه توانبخشی و سلامت خارج شوند!
وی گفت: مهمترین مشکل صنفی این گروه پزشکی، حمایت نشدن توسط سازمانهای بیمهگر است. تحت پوشش بیمه نبودن خدمات توانبخشی، بزرگترین دلیل ارجاعات نامناسب و گاهی عدم مراجعه توانخواهان به توانبخشی است.
عضو هیئت مدیره انجمن گفتار درمانی افزود: به دلیل مغفول ماندن جایگاه توانبخشی در حوزه سلامت، مشکلات علمی، آموزشی، صنفی و حقوقی همچنان پابرجاست و حتی دوچندان شده است. وقتی تعرفهها اعلام میشود این تعرفه جامعه توانبخشی است که یا مغفول میماند یا ناقص ارائه میشود. وقتی تحت پوشش بیمه قرار گرفتن در دستور کار قرار میگیرد، علیرغم پیگیری انجمنهای توانبخشی و سایر همکاران حوزه توانبخشی؛ این تلاشها به جایی نمیرسد در حالیکه خدمات کم اولویت پزشکی به راحتی تحت پوشش قرار میگیرد. وقتی سخن از درمان است بیمار آنقدر دیر ارجاع میشود که یا نمیتوان کاری کرد یا به سختی میشود کمک کرد!
وی اظهار داشت: میزان آشنایی متخصصان و پزشکان با توانبخشی و خدمات آن خود بحث مفصل و جدایی را میطلبد. اما افزایش میزان آگاهی و برگزاری جلسات مشترک یک نیاز ضروری است.
وثوقی تصریح کرد: خوشبختانه وزیر بهداشت با اطلاع از شرایط، مشاور توانبخشی تعیین کرده و نیز با حمایت وی، اتاق توانبخشی در وزارت بهداشت تشکیل و شروع به فعالیت کرده است، هر چند این وجود مشاور و تشکیل اتاق توانبخشی مرهون دید باز و روشن وزیر بهداشت و زحمات پیشکسوتان رشتههای یاد شده است؛ اما در مقابل حیطه وسیع فعالیتی و این همه افراد جامعه توانبخشی بسیار ناچیز است!
وی با انتقاد از بی عدالتی در ساختار هئیت مدیره نظام پزشکی گفت: وجود یک نماینده مشترک بین توانبخشی و تغذیه در هیئت مدیره نظام پزشکی که نماینده جامعه ای به وسعت بیش از 22 هزار نفر را شامل میشود، جای تاسف و شگفتی دارد، وقتی متوجه میشویم برخی گروههای پزشکی 7 هزار نفری حتی دو نماینده و برای گروههای 5 هزار نفره نیز یک نماینده در هیئت مدیره انتخاب میشوند، متوجه بیعدالتی و ظلم به متخصصان توانبخشی میشویم.
وثوقی اظهار داشت: از طرفی شاهد دخالتهای بیمورد و گاهی عمدی تخصصها در وظایف سایر رشتهها هستیم که نیاز به استاندارد سازی و نظارت بیشتر است، مثلاً متخصصان چشم پزشکی به حیطه فعالیت بینایی سنجی وارد میشوند! پرستاران، ماماها و متخصصان گوش و حلق و بینی و طب کار وظایف شنوایی شناس را انجام میدهند و روانشناسان نیز در امور تخصصی گفتار درمانی و کار درمانی دخالت میکنند. این رویه نیاز به نظارت و برخورد قاطع دارد اما کسی پاسخگو نیست و به یک معضل تبدیل شده است.
عضو هیئت مدیره انجمن گفتار درمانی افزود: سوال اینجاست که جایگاه توانبخشی در نظام سلامت کشور چیست؟ متولی حوزه توانبخشی چه نهاد و سازمانی است؟! چرا بیمه توانبخشی هنوز قانون ندارد و بخشنامهای اداره میشود!
وی اظهار داشت: به نظر میرسد باید معاونت توانبخشی در وزارت بهداشت شکل بگیرد و متولی امورات شود! جایگاه توانبخشی در نظام سلامت باید احصا و احیا شود، توانبخشی جای هیچ گروه دیگری را تنگ نخواهد کرد بلکه باعث بهبود عملکرد و بهتر شدن شرایط نیز خواهد شد.
وثوقی افزود: علت به نتیجه نرسیدن اقدامات در حوزه بیمه، این موضوع است که قانون مدونی وجود ندارد و به دلیل نبود متولی خاص برای توانبخشی، احساس نیاز برای تدوین قانون بیمه توانبخشی شکل نگرفته و تلاش های همکاران نیز به نتیجه نمیرسد!
عضو کمیته مشورتی وزارت بهداشت خاطرنشان کرد: باید برای بهبود شرایط، فارغ از رشتهها، با نگاه توانبخشی وارد میدان شد و به مثابه رویکرد تیمی که در توانبخشی خوانده ایم، اعتبار و جایگاه مان را بدست آوریم.