در حالی که چند روزی پس از فاش شدن پنهانکاری 9 ماهه اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان در رابطه با مرگ هیرکان، اسماعیل مهاجر، مدیرکل حفاظت محیط زیست گلستان در نشستی خبری ادعا کرده بود در رهاسازی هیرکان از متخصصان و اساتیدی چون رمضانعلی قائمی و بهرام حسنزاده کیابی مشورت گرفته است، رمضانعلی قائمی، کارشناس و پژوهشگر محیط زیست، اظهار نظر موافق با رهاسازی هیرکان را تکذیب کرد و پنهانکاری اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان را مورد انتقاد قرار داد.
گفتنی است، ادعای مهاجر مبنی بر استفاده از مشاوره این دو کارشناس در رهاسازی هیرکان، ساعاتی پس از مطرح شدن، از سوی بهرام حسنزاده کیابی، استاد دانشکده علوم زیستی دانشگاه شهید بهشتی هم تکذیب شده بود.
اما رمضانعلی قائمی، از روسای پیشین پارک ملی گلستان ضمن تکذیب اظهار نظر موافق با رهاسازی هیرکان میگوید: رهاسازی مقدماتی دارد. حیوان پیش از رهاسازی باید مدتی با محیط طبیعی سازگار شود. شنیدهام که جایگاهی فنسکشی شده که برای ببر آماده شده بوده برای نگهداری موقت و آماده کردن هیرکان و ورکان برای رهاسازی پیشنهاد شده بود اما نمیدانم چرا این اقدام محقق نشد.
وی ضمن انتقاد از پنهانکاری خبر مرگ هیرکان و از بین بردن لاشه میگوید: هرچند رهاسازی هیرکان عجولانه و بدون فراهم کردن شرایط لازم انجام شد اما از جنبه تحقیقاتی میتوانست بسیار ارزشمند باشد. البته در صورتی که علت مرگ و سایر جزئیات مشخص میشد. متاسفانه با از بین بردن لاشه هیرکان، تمام نتایجی که این رهاسازی میتوانست دستکم برای محققان به همراه داشته باشد هم از بین رفت. این پنهانکاری به هر دلیل مردود است. مرگ هیرکان میبایست بلافاصله اعلام شده و لاشه مورد کالبدگشایی و آزمایشهای لازم قرار میگرفت.
قائمی یادآور میشود: گهگاه وضعیت هیرکان پس از رهاسازی را از مسئولان محیط زیست پیگیری میکردم. میگفتند زنده و فعال است اما به تازگی متوجه شدم که اینطور نبوده. با این حال اینکه پلنگ حتی تنها 35 روز هم در پارک ملی گلستان زنده بوده باشد به معنی آن است که توانسته شکار کند و این از لحاظ تحقیقاتی میتوانست بسیار ارزشمند باشد. اما متاسفانه علاوه بر اینکه اکنون به لاشه دسترسی نداریم تا علت مرگ، تغذیه و اطلاعاتی دیگر را درباره آنچه به هیرکان گذشته به دست بیاوریم، حتی یک عکس یا گزارشی مبسوط از روزهایی که هیرکان در طبیعت گذرانده نداریم. چرا که تنها به نصب یک فرستنده ردیاب اکتفا شده در حالی که یک تیم حتی دو نفره میتوانست با نظارت دورادور، اطلاعات مفیدی ثبت کند. اینکه چند نقطه را با خطوطی به هم وصل کنند و بگویند این مسیر حرکت پلنگ است برای محققان قابل قبول نیست.
وی با ابراز امیدواری از اینکه در مورد ورکان شاهد رهاسازی شتابزده نباشیم میگوید: در رهاسازی هیرکان نه تنها سازگار شدن حیوان با محیط طبیعی لحاظ نشد بلکه محدوده مرتفعی که هیرکان در آن رهاسازی شد هم به لحاظ امنیت، آب و طعمه، برای رهاسازی چندان مناسب نبود.
لازم به ذکر است، اسماعیل مهاجر که در نشست خبری چهارشنبه 10 خرداد اعلام کرده بود، هیرکان آخرین بار در اواخر اردیبهشت در تصاویر رصد شده اما زمان مرگش مشخص نیست و لاشهاش هنوز پیدا نشده، چند روز بعد به رسانهها گفت: سیگنالهایی که طی ماههای اولیه رهاسازی هیرکان، اطلاعاتی از مسیر حرکت، قلمرو و شکار حیوان در اختیارمان میگذاشتند در اوایل زمستان قطع شدند و متوجه شدیم اتفاقی برای حیوان افتاده، عازم منطقهای شدیم که سیگنالها قطع شده بود و قلاده را پیدا کردیم. مدتی بعد لاشه یک پلنگ را پیدا کردیم که مشخص نبود مربوط به کدام حیوان است، برای آنکه بدانیم مربوط به هیرکان است یا نه باید آزمایش DNA انجام میشد.
با گذشت بیش از دو هفته از فاش شدن پنهانکاریهای 9 ماهه اداره کل حفاظت محیط زیست استان گلستان درباره مرگ هیرکان، علیرغم در دسترس بودن اسناد و وجود شاهدان عینی، سازمان حفاظت محیط زیست، همچنان از زیر بار معرفی خاطیان این پرونده شانه خالی کرده و اعلام نتیجه بررسیهای خود را به تعویق میاندازد. اما ظاهرا به تعویق انداختن اعلام نتیجه بررسیها بنا نیست به فراموش شدن این رسوایی بینجامد چرا که هر از گاه با افشاگریهای یک محیطبان، اظهارات یک مقام مسئول، مستندات یک منبع آگاه و یا تکذیبه متخصصانی که نامشان مورد سوء استفاده قرار گرفته شبهاتی جدید در پرونده این رسوایی باز میشود.