همان زمان هایی که تب درست کردن وبلاگ و وبلاگ نویسی در کشور بسیار داغ بود، با کامپیوتر آشنا میشود.
او نیز همانند خیلیهای دیگر شیفته وبلاگ نویسی و اطلاع رسانی شده و به این خاطر که در شهر کوچکی روزگار میگذراند وبلاگش به سرعت در سطح شهر شهرت پیدا میکند.
در سال ۸۱ که وبلاگ نویسی را آغاز میکند بازدید کنندگانش بیشتر از سطح شهر و استان خود بوده، اما بنا به دلایلی، فعالیت خود را متوقف میکند. در نهایت سال ۸۹ برای بار دیگر و این بار با قدرت هر چه بیشتر، وبلاگ نویسی را آغاز میکند.
از وبلاگ او به عنوان پر بازدیدترین وبلاگ کشور یاد میشود و گفته شده که آمار بازدید کنندگان آن به ۱۷ میلیون نفر رسیده است.
اگر چه آمار بازدید کنندگان این وبلاگ رقمی بسیار قابل توجه است، اما آنچه مورد توجه بوده و نظرها را جلب میکند آمار بازدید کنندگان این وبلاگ نیست بلکه فعالیتهای خیر خواهانهای است که به همت نویسنده آن صورت میگیرد.
برای آشنایی با اقدامات صورت گرفته از سوی نویسنده این وبلاگ، خبرنگار ما گفت و گویی را با "فرهاد داوودوندی"، نویسنده این وبلاگ داشته است.
وی در رابطه با آغاز به کار فعالیتهای خیرخواهانه خود میگوید: در شهر بروجرد، وبلاگ نویسان زیادی فعالیت میکردند، اما زمانی که من نوشتن وبلاگ را آغاز کردم، تصمیم گرفتن به مباحثی بپردازم که پیشتر به آن توجه نمیشد. اکثر وبلاگ نویسان به نگارش موضوعاتی در رابطه با سیاست میپرداختند، اما من میخواستم در خصوص مشکلات و معضلات اجتماعی نقدهایی را داشته باشم.
این وبلاگ نویس میافزاید: همان زمانی که نوشتن در وبلاگ را آغاز کرده بودم و تقریبا تمام مردم بروجرد با وبلاگ من آشنا بودند، پیشنهادی را از پیش نماز مسجد محله مان دریافت کردم. او به من گفت: اکنون که بازدید کنندگان وبلاگی که داری زیاد است چرا نوشته هایت را به سمت و سوی کمک به شهروندان سوق نمیدهی و این نخستین تلنگر برای من بود که نوشتن برای کمک به دیگران را آغاز کنم.
داوودوندی با اشاره به نخستین خانوادهای که به همت بازدید کنندگان وبلاگ او مشکلاتشان تا حدودی برطرف شده است میگوید: خانوادهای به من معرفی شد که تمام اعضای آن مبتلا به تومور مغزی بودند. این بیماری اعضای خانواده را از پای درآورده بود و آنها برای هزینههای روزانه خود نیز با مشکل مواجه شده بودند.
وی میافزاید: با نگارش متنی، شرایط این خانواده را در وبلاگم به رشته تحریر در آوردم و از شهروندان درخواست کمک کردم. آن زمان بود که خیل کمکهای شهروندان برای ارائه به این خانواده روانه شد و من متوجه شدم که میتوان از این طریق به مشکلات شهروندان رسیدگی کرد.
این وبلاگ نویس در خصوص بازدید کنندگان وبلاگ خود میگوید: بازدید کنندگان وبلاگ من دیگر تنها شهروندان بروجردی نیستند بلکه از سراسر ایران و حتی کشورهای خارجی دیگر نیز بازدید کنندگانی را دارم.
داوودوندی میافزاید: یکی از خوانندگان پر و پا قرص وبلاگ من، سفیر ایران در مکزیک است و تاکنون راهنماییهای زیادی از وی دریافت کرده ام. علاوه بر این، کمکهای نقدی بسیاری از کشورهای دیگر به حسابی که برای کمک در نظر گرفته ام واریز شده است.
وی در رابطه با درخواستهای صورت گرفته از سوی خیرین ساکن در خارج از ایران برای کمک به مردم نیازمند کشور میگوید: در موارد متعددی بسیاری از هم وطنانی که در خارج از کشور حضور دارند از من درخواست کرده اند که پولی را صرف کمک به نیازمندان کرده و یا حتی برای آنها خیرات دهم. این نشان دهنده آن است که تا حدود زیادی در امر کمک گرفتن از خیرین برای ارائه به نیازمندان موفق بوده ام.
این وبلاگ نویس در پاسخ به این پرسش که افراد نیازمند را چه طور انتخاب میکنید؟، میگوید: بسیاری از این افراد از سوی شهروندان به من معرفی میشوند. پس از معرفی، در رابطه با وضعیتی که دارند تحقیق کرده و اگر متوجه شوم که نیاز آنها واقعی است، وضعیت آنها را در وبلاگم با شهروندان در میان میگذارم. پس از آن نیز هر کمکی که برای آن فرد نیازمند به حساب من واریز شود به روی سایت قرار داده و تمام روند کمک را برای خوانندگان شرح میدهم.
داوودوندی میافزاید: اطلاع رسانی دقیق از وضعیت صرف پول ها، سبب شده که شهروندان به فعالیتهای من اعتماد کرده و هر روز به میزان کمکهای آنها افزوده میشود.
وی در خصوص شغل کنونی خود و چگونگی تقسیم زمانش برای حل مشکلات شهروندان میگوید: ۵۴ ساله هستم و یک مغازه کوچک فروش لوازم یدکی را در بروجرد دارم. زمانی که در مغازه هستم و فرصت دارم به وبلاگم سرکشی میکنم و این کار مانع از فعالیت اصلی من نمیشود.
این وبلاگ نویس با اشاره به اجرای طرح جمع آوری درهای نوشابه و فروش آنها به منظور خرید ویلچر برای معلولان نیازمند میگوید: یکی از کارهای مهمی که اطلاع رسانی آن در وبلاگم انجام میشود جمع آوری درهای بطریهای نوشابه است. مردم شهر بروجرد اکنون اطلاع دارند که میتوانند درهای نوشابه خود را به مغازه من آورده تا پس از جمع آوری آنها، برای معلولان نیازمند ویلچر تهیه شود. این طرح نیز خوشبختانه اکنون مورد استقبال قرار گرفته و در مواردی موفق به خرید ویلچر شده ایم.