برانکو معترض است، به خبرچینی از درون باشگاه پرسپولیس معترض است، به عدم پرداخت مطالبات و پاداش های بازیکنان در باشگاه معترض است، به عدم پرداخت مالیات خودش معترض است، به هیات مدیره برای داشتن حداکثر امکانات معترض است، به هم زمانی برنامه های آماده سازی تیمش با تیم ملی ایران معترض است، او کاملا معترض است. در واقع برانکو ایوانکوویچ را هر گز اینهمه معترض ندیده بودیم.
او با وجود آنکه تیم خوبی دارد و بازیکنانش قرارداد ها را تا حد بالایی تمدید کرده اند اما اعتراض دارد. او حتی معترض است که چرا در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس کسی نمی داند که عالیشان و نورالهی قراردادشان تمام شده یا نه؟ این مربی جنتلمن را هرگز اینهمه معترض ندیده بودیم. با این حال باید تاکید کرد که اعتراض های وی که پی در پی به سوی باشگاه پرتاب می شوند تا حدودی درست هستند.
برنامه های برانکو را نگاه کنید، او دقیقا می داند چه زمانی تمریناتش را با تیم شروع می کند، او دقیقا می داند که سه بازیکن برای دفاع لازم دارد، چهار بازیکن برای هافبک و یک مهاجم. برانکو دقیقا می داند که هر روز آینده چه برنامه ای دارد اما حتی دقیقا نمی داند که خواسته هایش را رو به کدام یک از اعضای هیات مدیره باید عنوان کند چون آنها هم در حال تغییر از سوی وزارت ورزش هستند. او حق دارد چون خودش برنامه دقیقی دارد اما باشگاه کسی را در حوزه نظام وظیفه ندارد که ببیند فلان بازیکن چه زمانی سربازی اش تمام می شود.
او حق دارد چون برای رسیدن به آرزوهایش بلند پرواز است اما باشگاه حتی مطالبات بازیکنان فعلی و حتی خود برانکو را هم هنوز پرداخت نکرده و برانکو باید هر روز آنها را آرام کند. این همه در حالی رخ می دهد که برخی می گویند پرونده بزرگ ژوزه در راه است. پرونده ای که روی کمر پرسپولیس سنگینی می کند.
در واقع برای پرسپولیس آنچه به برانکو مربوط می شود آنجا در ورزشگاه خیریه عمل کاملا منظم و برنامه ریزی شده است اما آنچه در وزارت ورزش هست و ساختمان شیخ بهایی برنامه ریزی نشده است، منظم نیست. دقت کرده اید که چقدر اعتراض های برانکو شبیه به اعتراض های کی روش است؟ او از بی نظمی، عدم اجرای تعهدات، از بی برنامگی و ... دلخور است و حق دارد چون خودش برنامه هایش را می داند اما باشگاه پرسپولیس نمی داند یک ماه دیگر دقیقا کجا ایستاده است؟