استراتژی آبی ترکیه علیه ایران

درحالی‌که پیش از این هم نسبت به احداث سدهای مختلف روی رودهای مادر ی مثل دجله و فرات، بارها و بارها هشدار داده شده بود، روند سدسازی ترکیه بی‌توجه به اوضاع کشورهای پایین‌دستی مثل ایران و عراق ادامه دارد تا میزان آب در تالاب هورالعظیم به حداقل خود برسد و خشک شود.

البته خسارات احداث این سد به هورالعظیم محدود نمی‌شود و خسارات جبران‌ناپذیری برای کشورهای‌ پایین‌دست به بار خواهد آورد. از مشکلات معیشتی که برای ساکنان منطقه توسط ریزگردها پیش خواهد آمد، گرفته تا ایجاد فرآیندهایی نظیر بیابان‌زایی و خشکسالی در عراق و حتی ایران.

بزرگترین تهدید زیست محیطی علیه ایران/ حالا نوبت وزارت خارجه است

محمدحسین کریمی‌پور، رئیس سابق کمیسیون کشاورزی اتاق ایران به شهروند، می‌گوید: نزدیک ٤ دهه است که ترک‌ها با شروع طرح‌های برنامه‌ریزی شده تصمیم به مهار آب‌های سرچشمه‌ کوهستان‌های ترکیه در داخل کشور خودشان گرفته‌اند تا زمین‌های بی‌آب‌شان را نجات دهند. ترکیه با اقداماتی که در پیش گرفته، ٣٠‌میلیارد از ٨٠‌ میلیارد متر مکعب آبی که به کشورهای پایین‌دست سرازیر می‌شود را قطع می‌کند.

ترکیه با به پایان رساندن این اقدام، بزرگترین تهدید محیط زیستی علیه ایران را انجام داده و استاندارد زندگی ایرانی‌ها را تا‌ سال ١٤٠٥ تا مرز قابل توجهی کاهش می‌دهد. به گفته او، حاکمیت‌ها در کشورهای مختلف، توان و منابع محدودی دارند و تا مادامی که محیط‌ زیست جزو اولویت عملکردی حاکمیت ایران نباشد، روند پایین آمدن استاندارد زندگی ایرانی‌ها ادامه خواهد داشت.

محسن رشید فرخی، نایب‌رئیس دوم اتاق بازرگانی ایران اما معتقد است که وزارت نیرو هشدارهای لازم را داده و حالا نوبت وزارت خارجه است که پیگیر موضوع سدسازی‌های ترکیه باشد.

داستان از چه قرار است؟

در‌ سال ١٩٩٢ دولت ترکیه با افتتاح سد بزرگ آتاتورک روی رود فرات که ظرفیت آن معادل ٦٥٠ سد ایرانی بود، عملا آغاز شکل‌گیری ریزگردها در غرب ایران و تشدید بیابان‌زایی در عراق را رقم زد. دولت ترکیه همچنان مصمم است این‌بار سد ایلیسو را روی رود دجله بسازد و با این کار از ورود ٥٦‌درصد منابع آب دجله به خاک عراق جلوگیری کند.

سد ایلیسو، یکی از سدهای بزرگ در حال احداث در کشور ترکیه است که ساخت آن از‌ سال ٢٠٠٦ شروع شد و در‌ سال ٢٠١٩ به پایان خواهد رسید. با توجه به مرزی بودن این سد در جنوب شرق ترکیه و احداث آن روی رود دجله که به خاک عراق سرازیر می‌شود و محیط‌ زیست کشور ایران را نیز به خود وابسته کرده است، این سد نیازمند مجوزهای قانونی بین‌المللی و جلب رضایت کشورهای ایران و عراق است که دولت ترکیه بدون اخذ مجوزهای قانونی از مجامع بین‌المللی درحال ساخت آن است.

آشفتگی عراق و سوریه؛ سوءاستفاده ترکیه

بزرگترین اتفاق زیست‌محیطی منطقه ما در ٤٠ سال اخیر، تلاش ترکیه برای تسلط کامل بر آب دجله و فرات است. کریمی‌پور ضمن اعلام این موضوع ادامه می‌دهد: سرزمین‌های عراق و روسیه توسط دجله و فرات سیراب می‌شوند که بخش اعظم مصرف آب انسانی این دو کشور، توسط این دو رود تأمین می‌شود.

در سال‌های اخیر هر دو کشور عراق و سوریه درگیر تنش‌های مختلف بودند و ترکیه از این نابسامانی نهایت سوءاستفاده را کرده است. به گفته این کارشناس، صدام در دوره‌هایی که قدرت کافی داشت همه تلاش خود را کرد تا از آب‌های ورودی عراق محافظت کند اما این دوره قدرت بسیار کوتاه بود.

پرداخت صورتحساب حماقت ترکیه با ماست

حالا برداشت بی‌رویه ترکیه از سرچشمه و افزایش بی‌رویه جمعیت و به تبع آن افزایش سرانه آب توسط انسان مزید بر علت شده است. کریمی‌پور می‌گوید: امروز کشورهای همسایه مشغول پرداخت بهای حماقت و خودخواهی ترکیه هستند. سیکل‌های موضعی آب، خشک شدن حوزه‌ها، پدیده گردوغبار و ریزگردها و افزایش فاضلاب در دهانه اروند رود بهایی است که کشورهای همسایه و البته ایران امروزه می‌پردازند. به عقیده من در بازه زمانی ‌سال ١٣٩٠ تا ١٤٠٥، هیچ چیز به اندازه ریزگرد‌ها باعث کاهش استاندارد زندگی ایرانی‌ها نشده است.

فاجعه زیست‌محیطی در انتظار کشورهای اطراف دجله 

فاجعه ‌ زیست‌محیطی در انتظار کشورهای اطراف دجله است. بهرام طاهری، مشاور وزیر نیرو در این‌باره به ایلنا گفته است: کشوری که آبی را سهم خودش فرض می‌کند، وقتی می‌خواهد به کشور دیگری بدهد، امتیازاتی را از کشور پایین‌دست طلب می‌کند؛ همانند آنچه اکنون بین ترکیه با عراق و سوریه رخ می‌دهد.او با اشاره به این‌که برای مهار ریزگردها باید با کشورهای همسایه نیز به توافق برسیم، گفت: کشورها باید بر سر حوضه‌های آبریز و رودخانه‌های مشترک به توافق برسند، چرا که در برخی موارد شاهدیم که اکنون کشورها دچار عدم توافق سیاسی شده‌اند و این مسائل برای حل شدن نیاز به فشار بین‌المللی و تداوم مذاکرات دارد. طاهری با بیان این‌که منشأ بسیاری از ریزگردهای ایران از کشورهای سوریه، عراق، اردن، اسراییل، عربستان و الجزایر است، افزود: این ریزگردها هرچه از مناطق دورتر می‌آیند، ریزتر و خطرناک‌ترند.

تابناک به نقل از محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط ‌زیست می نویسد: سدهای ساخته شده روی دجله و فرات، تمام آب این دو رودخانه را می‌گیرند. به گفته او، خشک شدن تالاب‌های مرکزی عراق و سوریه، تبدیل تالاب هورالعظیم به بزرگترین کانون بحرانی ریزگرد در منطقه، درگیری ٢٥ استان غربی و مرکزی کشورمان با معضل ریزگردها و افزایش چشمگیر این مسأله، نمونه‌ای از ارمغان حذف حقابه دجله و فرات است. نابودی بیش از ٦ و نیم‌میلیون هکتار از اراضی کشاورزی عراق و سوریه، ایجاد کانون‌های فرسایش بادی و تولید گردوخاک، خشکی عراق و گردوغبار برخاسته از این کشور بر روی ایران، از دیگر آسیب‌های جبران‌‌ناپذیر اقدام دولت ترکیه با احداث سدهای گاپ است.

چرا حالا؟

بیست ‌سال است که متفکران و کارشناسان ایرانی نسبت به پیامدهای خشک شدن دجله و فرات و سدسازی روی آنها هشدارهای لازم را به وزارتخانه‌های مربوطه داده‌اند اما حاکمیت در ایران همواره دغدغه‌های مهمتری از مسائلی مثل آب و محیط‌ زیست داشته است. این را رئیس سابق کمیسیون کشاورزی اتاق ایران در گفت‌وگو با «شهروند» اعلام کرده و توضیح می‌دهد: حاکمیت‌ها در سراسر دنیا توان و منابع محدودی دارند و به قول گاندی این عملکرد است که اولویت‌ها را مشخص می‌کند.

او با انتقاد از عملکرد مسئولان کشورمان در حوزه محیط‌ زیست می‌گوید: تمام چالش‌‌هایی که مردم کشور ما امروزه با آن مواجه هستند زاییده کیفیت پایین حکمرانی در تعیین اولویت‌هاست. حتی زمانی که اهمیت اولویت‌ها را متوجه می‌شویم، دولت‌ها به‌عنوان مجری، فربه و گران هستند. او شاهد مثال این ادعا را مقایسه تعداد کارمندان ایرانی با ژاپنی گرفته و می‌گوید به ازای هر ١٥ کارمند ایرانی، یک نفر در ژاپن از دولت حقوق می‌گیرد.

از کمپین‌های مردمی تا اطلاع‌رسانی

رشید فرخی به «شهروند» می‌گوید که دولت یازدهم و دولت دوازدهم یکی از پیگیرترین مجریان موضوع سدسازی‌های غیرقانونی بوده و هستند. این روند باید با مسالمت و دوستی جلو رود. نایب‌رئیس اتاق ایران نسبت به حل این موضوع خوش‌بین است و می‌گوید تعداد قابل توجهی کمپین مردمی برای موضوعات این‌چنینی راه‌اندازی شده که در یک نمونه آن توانستیم مناطق حفاظت‌شده‌مان را نجات دهیم.

اما باید پرسید آیا درباره این فاجعه محیط ‌زیستی که بیخ گوش‌مان است، چقدر به مردم اطلاع‌رسانی کرده‌ایم؟ چند ‌درصد مردم از علت واقعی ریزگردها و بحران‌های احتمالی مطلعند و برای راه‌اندازی کمپین‌های مردمی متحد شده‌اند؟