سید فاطمه حسینی که به واسطه پدرش صفدرحسینی، مدیرنجومی و رئیس سابق سازمان صندوق توسعه ملی در لیست امید (اصلاحطلبان) قرار گرفت در وعدههای انتخاباتیاش بیان کرده بود: « من میخواهم نماینده نسلی باشم که زندگی شاد و پر امید حق مسلم آنان است نه بیکاری، تبعیض و بیعدالتی ... »
لیستی که به قول برخی از جمله الهه کولایی «برخی با رانت و پول وارد فهرست «امید» شدند.»
اما بعد از وارد شدن وی در مجلس دهم وقتی موضوع فیشهای نجومی مدیران دولتی از جمله پدرش مطرح شد، در مقابل این موضوع سکوت کرد و نسبت به تسهیلات نجومی از جمله «حق اوقات فراغت» فرزندان در فیش نجومی پدرش و تبعیض و بیعدالتی موجود در آن انتقادی نکرد.
اما موضوع نادری در مجلس شورای اسلامی بهوجود آمد. فاطمه حسینی در زمانی که وزیر ارتباطات در مجلس حضور داشت به پشت تریبون رفت و وقت مجلس شورای اسلامی را به حمایت از خانواده خود اختصاص داد.
دولتیها هم برای پدرش کم نگذاشتند و در مراسم تودیع و معارفه روسای جدید و قدیم صندوق توسعه ملی او را «ذخیره انقلاب» نامیدند.
اینک موضوع واردات غیرضروری توسط دختر فخرالدین احمدی دانشآشتیانی وزیر آموزش و پرورش از کشور ایتالیا مطرح شده است که بر خلاف تولید ملی و اقتصاد مقاومتی است اما اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی در مناظره دوم در حمایت از دختر وزیر با مظلوم خواند وی گفت:«یک دختری این وزیر دارد فوق لیسانس داشته، بیکار بوده و کار واردات انجام داده است؛ فقط ۲۰۰ میلیون تومان کل ارزش این لباسهای بوده که وارد کرده است.»
به نظر میرسد که از این پدر و دخترها در دولت یازدهم کم نیستند و عملکردشان یک به یک در رسانهها آشکار میشود. جالب اینجاست که رویه دولت یازدهم نیز به جای مقابله با تبعیض و برخورد با چنین مواردی توجیه و حمایت از آنهاست که رویهای بسیار مخرب و خطرناک و منافی عدالتگستری است.