سالها است که از مشهور شدن بر پرده تئاتر و سینما، مصاحبههای تلویزیونی و رادیویی و صفهای طولانی امضا گرفتنها میگذرد.
انگار تعداد آدمهای مشهور در چارچوب چرتکههای دکان قدیمی هم جایی ندارد و ماشین حسابهای امروزی را به کمک میطلبد. در روزگاری که زندگی ماشینی به سرعت برق و باد در جریان است، تکنولوژیهای نوین، شهرتهای کوتاه مدت را جهانی کرده و راه هزار ساله را در یک شب با نردبان میپیماید.
ارزشهای وجودی افراد در چرخه تغییر نسل ها، دگرگون شده و گنجایش درک واقعیتهای امروز را ندارد. واقعیت هایی که فرهنگ و آدمیت را در زیر رادیکالی از شهرت میسنجد. شهرتهای اینترنتی و سود جوییهای پشت پرده، موضوعی است که مدت هاست پای هر کسی را به شبکههای اجتماعی باز کرده و حتی هنرمندان را به بازی گرفته است تا ارزش واقعی هنر را به تراژدیهای تلخ تبدیل کرده و پولهای بسیاری را راهی حسابهای بی انتهای صاحبان معروف کند.
خیلی وقت است جامعه به استند آپهای بی سرو ته جوانان کم و سن سال میخندد. آدماهای لمینتی که واضختر از همیشه واقعیتها را سفید جلوه میدهند. کمی چاشنی خلاقیت، در آش شله قلمکار فرهنگهای غلط کافی است تا نامی جهانی را بر هویت فرد ایرانی مهر و موم کند.
واژهها از رقم نیافتاده اند و آشنا تر از هر چیزی، مخفف شنیده میشود و تهاجمات فرهنگی را برای نسلهای امروز دیکته میکند. در این بین "ددی" گفتنهای بچه یک ساله هم دیگر بعید نیست و ادا و اصولهای رایج این روزهای را یادآوری میکند.
حاصل بی فرهنگیهای اجتماعی، به این حد محدود نشده و قشر کم سن و سال را به خود گریزی رسانده است. سود جوییها و کلاهبرداریهای شبکههای اجتماعی، طرفداران زیادی از قشر جوان را به خود اختصاص داده و در کمال ناباوری انگیزه شهرت را در آنها پرورش میدهد.
کافی است کمی خلاقیت در ترغیب کاربران شبکههای اجتماعی خرج شود تا آدمهای اینستایی در تاریخ زاییده شوند. آدمهایی از جنس فردی که سازنده معروف کلیپهای طنز و دابسمش این روزهای صفحههای مجازی است که به خیال خود با ۲۳۶ هزار فالور، قصد شاد کردن مردم را دارد و چه بسا آرزوی مشهوریت و جلب توجه را سرمشق کاربران اینترنت میکند.
علی ۳۴ ساله یکی از فعالین اینستاگرامی است که با رفاقتهای داش مشتی خود، مورد قبول ۱۸ هزار کاربر قرار گرفته است. او خوب میداند که با شلوارهای مولکولی، کتونیهای زرنگی و تی شرتهای سوزنی اش، ترس از شرارت را در دل مردم میاندازد، ولی معتقد است با انتشار عکس دورهمیهای دوستانه و ظاهرهای رعب انگیزشان، قلبی مهربان دارند و در روزهای تعطیل با دیدار از سالمندان، محبت به بزرگان را فرهنگسازی میکند.
رد پای طالبان شهرت در فضای مجازی به اینجا محدود نشده و برخی از هنرمندان تلویزیون را هم به پیش قدمی در ثروت اندوزی کشانده است. از دستمزدهای الکی بابت حضورشان در برنامهها و همایشهای فرهنگی هم که بگذریم، از جذب فالورهای اینستاگرامی و دریافت مبالغ جهت انتشار عکس دو یا چند نفره با هواداران در صفحه اینستاگرامیشان نمی شود که گذشت.
جعفر بای، روان شناس و آسیب شناس اجتماعی، علت این رفتارهای ضد فرهنگی و شهرت طلبی افراد را سرکوب شخصیت و ایجاد عقدههای درونی دانست و گفت: غفلت والدین از توجه به فرزندان و کم بینی آنها، منجر به احساس حقارت و کوچک انگاری فرزندان شده است و عقدههای درونی و میل به شهرت را در آنها ایجاد کرده است.
بای شهرت را عامل کسب قدرت و در قبال آن کسب ثروت معرفی کرد و افزود: شهرت، احساس قدرت را به افراد تزریق میکند و به دنبال ان ثروت را به ارمغان میآورد. صفحات مجازی به بستری برای شهرت تبدیل شده است. کلاهبرداریهای اینترنتی نیز در نتیجه کسب شهرت، رواج پیدا کرده و سودجوییهای زیادی رابه همراه داشته است.
وی رواج شیوههای درآمد زایی کاذب را، مرگ خلاقیتهای کارآمد و نوآوریهای اصولی میداند تنها درمان مشکلات رفتاری در افراد علاقهمند به شهرت را، در ایجاد شرایط برابر برای کسب شهرت در فضای مناسب رقابتی دانست تا از سو استفادههای شخصی جلوگیری شود.
خودنمایی و کسب درآمدهای کاذب، این چنین نسلهای آینده کشور را در تلاطمات فرهنگی عوض کرد و استعدادهای غیر اخلاقی را در کالبدی فرهنگی، بر هنر ما کوک میزند. اینجاست که ذهن میرود به این که شاید فردوسی میدانست، هنر نزد ایرانیان است و بس...