با نزدیک شدن به روز رای گیری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به نظر نمی رسید مسئولان دولتی از اینکه بعد از چهار سال می بایست در چند راند جدی مبارزه به سوالات صریح و واقعی مردم پاسخ دهند تا این حد هراس داشته باشند.
آیا روحانی به خود اطمینان ندارد؟ آیا او در طول این چهارسال هیچ دستاوردی که از آن دفاع کند نتوانسته مهیا سازد؟ آیا برجامی که دولت یازدهم آن را با تعطیل کردن کل مملکت و آن هم به بدترین شکل ممکن حاصل نمود، دیگر کارایی برای تطمیع افکار عمومی را ندارد؟ و صدها سوال جدی دیگر که تیم مشاوران روحانی در مقابل آن پاسخ های روشن و قانع کننده ای ندارند.
یکی از مهمترین محاسن مردم سالاری دینی این است که روسای جمهور را بعد از 4 سال دوباره برای گرفتن رای اعتماد از مردم مجبور می سازد تا در رقابت ها حضور یابند و به دفاع از عملکرد خود بپردازند.
حسن روحانی که چهار سال قبل در همین ماه ها بود که در نقش مهاجم ظاهر شده بود اینک مجبور است تا در رقابت های جدید ریاست جمهوری در نقش مدافع حضور یابد و مورد چالش جدی قرار گیرد.
مورد چالش قرار گرفتن برای حسن روحانی خطرناک ترین زهر است که ممکن است به قمیت باخت سنگین او تمام شود. یکی از ویژگی های بارز رئیس جمهور کشور که در چهار سال اخیر و ماههای منتهی به انتخابات آشکار شده، زود عصبانی شدن و کم تاب بودن وی در مقابل سوالات جدی و نقدهای واقعی است.
شاید بسیاری این موضوع را از به خوبی به یاد دارند که روحانی در برابر سوال چالشی یکی از خبرنگاران در آخرین کنفراس خبری با رسانه ها چه گاف سنگینی داد و با عصبانیت و کنایه زیر وعده 100 روزه خود زد!
همین خصیصه یعنی عصبانی شدن و به گاف افتادن از نگاه مشاوران و یاران تیزبین روحانی به دور نمانده و برهمین اساس به تلاش مذبوحانه ای دست زده اند تا روحانی را از زیر بار مناظرات و چالش های جدی خارج سازند.
در اولین گام وزیر کشور مامور حذف پخش زنده مناظرات شد که با فشار افکار عمومی دولت مجبور به عقب نشینی شد. هرچند در ادامه نیز بهانه گیری های دیگر از سوی آشنا، حسین فریدون و رحمانی فضلی نصیب این مناظرات شده است.
رحمانی فضلی با وجود آنکه اعلام کرد که از مناظرات مرده عقب نشسته ولی زنده شدن آن با ملاحظات و سازو کارهایی صورت خواهد گرفت.
این به آن معناست که ممکن است مناظره ها به یک نمایش بی مزه و بدون چالش تبدیل شود و نامزدها را با سوالات کلی و بی محتوا روبه رو سازند تا زمان و وقت به نقد جدی دولت نرسد!
در سوی دیگر حسام الدین آشنا قائل به تقلب در مناظره شده و عنوان کرده معنا ندارد سوالات قبل از مناظره در اختیار نامزدها قرار نگیرد!! و در نهایت نیز دو نامزد دولتی یعنی جهانگیری و روحانی در حالیکه برنامه مناظرات چیده شده به ناگهان عنوان کردند که به خاطر سفر نمی توانند در مناظره اول شرکت کنند هرچند در نهایت مجبور شدن به این بازی های سخیف پایان دهند و با ناز و کرشمه در روز جمعه در مقابل دیدگان 80 میلیون ایرانی حضور یابند.
این بازی ها و سنگ اندازی های دولتمردان درمقابل پاسخگویی و مناظره همچنان ادامه خواهد داشت ولی این تیم بعد از مناظرات آیا بازهم خواهند توانست شعارها و وعده هایی مربوط به مسئولیت پذیری، پاسخگویی، دموکراسی و حقوق شهروندی سر دهند.
با اقداماتی که حامیان روحانی در قبال مناظرات کردند تا همین جا نیز خیلی از چیزها مشخص شده که شعار آنها در زمینه دموکراسی و مسئولیت پذیری پوچ و بی محتواست و صرفا برای خالی نبودن عریضه و انحراف افکار عمومی از ذات و ماهیت امنیتی و انحصار طلب شان است.
بهتر بود تیم های مشاوره و حامی روحانی قبل از اینکه تصمیم جدی برای ورود وی به رقابت های انتخاباتی بگیرند و در حال حاضر از مناظرات ترس و واهمه شدید داشته باشند، روی رئیس جمهور بیشتر اقدامات روانشناسانه انجام می دادند تا زود عصبانی نشود و در مقابل نقد و سوال جدی زود ازکوره درنرود تا به گاف دادن بیافتد.
باید عنوان کرد زمانیکه از حسین فریدون یا حسام الدین آشنا از امنیتی ترین و اطلاعاتی ترین مشاوران روحانی به هر دری زدند تا مناظرات زنده را متوقف سازند، باید تا ته داستان را خواند!
فریدون بدون شک از اینکه پرونده اش در زمینه تدریس در مقطع دکترا با لابی و تقلب و همچنین رانت ها اقتصادی و چیدن حلقه نجومی بگیران اقتصادی در بانک ها و موسسات مالی و بیمه ای، به اطلاع افکار عمومی برسد هراس شدیدی دارد و در سوی دیگر آشنا نیز دیگر نمی تواند گاف های روحانی را در مناظرات زنده در برابر بینندگان میلیونی از شهرها و روستاهای کل ایران، با توییت درمانی ماست مالی کند!
حال این مسائل را برای سایر یاران پیر و ناکارآمد روحانی با سرمایه های کلان اقتصادی و صدها شرکت ریز و درشت که از رانت حاصل شده اند، نیز ضرب کنید تا مشخص شود آنها از چه می ترسند و از چه چیزی فراری اند!