در سال 1996 رؤسای جمهور چین، روسیه، قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان در بندر شانگهای قراردادی را امضا کردند که مبنای آن همکاریهای نظامی، مرزی و تقویت اعتماد میان طرفین بود.
بعدها با پیوستن ازبکستان، این سازمان از شانگهای-5 به سازمان همکاری شانگهای تغییر نام داد. در تیرماه 95 نیز عضویت هند و پاکستان قطعی شد.
اساس کار این سازمان مقابله با گسترش نا امنیها، جرائم سازمان یافته و تهدیدات ناشی از فعالیت گروههای تروریستی است. بعدها برخی مؤلفههای مشارکت اقتصادی نیز در دستور کار این سازمان قرار گرفت.
وجود دو قدرت چین و روسیه با هدف مشترک یعنی جلوگیری از نفوذ و گسترش نا آرامیها به کشور و نزدیکی مرزهای خود، فعالیتهای این سازمان را مهمتر کرده است. سایر کشورهای عضو نیز با استفاده از این ظرفیت به دنبال ایجاد ثبات در داخل و بالا بردن ضریب امنیت خود هستند.
البته این سازمان جذابیتهای دیگری هم دارد که آن استفاده چین از بازار مصرف کشورهای منطقه آسیای مرکزی، اهمیت تجاری مانند حمل و نقل از این مسیر به سایر نقاط (اتصال طرح جاده ابریشم به اتحادیه اقتصادی اوراسیا)، منابع نفتی دریای خزر و ضرورت بهره برداری از آن، همچنین بهرهگیری روسیه برای ایجاد اتحادی در برابر غرب و اعمال نفوذ آنها در منطقه و کنترل اوضاع آسیای میانه در چارچوب سازمان برای کمرنگ کردن نقش پیمانهایی مانند ناتو در حوزه سی آی اس است.
با این حال مسئله اصلی، فرایند عضویت کامل ایران در این سازمان است. ایران در چند سال اخیر فعالیتهای گسترده و مثبتی را برای مبارزه با تروریسم انجام داده و در ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی پیشینه مثبتی از مناسبات با این کشورها دارد. بنابراین موضع ایران در این زمینه با اهداف سازمان شانگهای کاملاً مطابقت دارد.
افزون بر آن، عضویت ایران منفعتهایی نیز در پی دارد، چراکه ایران در هیچکدام از سازمانهای مؤثر در منطقه حضور ندارد. در جنوب، اتحادیه کشورهای عرب و شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد که با مخالفتهای عربستان عضویت ایران در این شورا رد شد. اکو نیز همکاری مؤثر و قابلیت چندانی ندارد و فقط دیدارهای حاشیهای آن مهم است. بقیه سازمانها نیز ظرفیت تاثیرگذاری بالایی ندارند و با کارشکنی کشورهای مختلف روند مشارکت و همکاری در آنها با مشکلات مختلفی روبروست. بنابراین عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای:
* در عرصه مبارزه با افراطگرایی، تروریسم و قاچاق مواد مخدر هزینه سیاسی و اقتصادی ایران را کاهش میدهد.
* سطح همکاریهای منطقهای ایران با کشورهای آسیای میانه، سیاست تنش زدایی و اعتماد فیمابین را افزایش میدهد.
* مشارکت اقتصادی میان کشورها، افزایش حجم تبادلات تجاری و پیوستن به بازار جهانی برای کشورهای عضو با پیوستن ایران تسهیل شده و ایران از این فرایند سود متقابل خواهد برد.
* در نهایت، حجم تهدیدات از نواحی مختلف با همگرایی کشورهای عضو کاهش مییابد و از بین بردن آن با هزینه کمتری صورت میگیرد.
با این حال در گذشته نزدیک عضویت ایران در این سازمان پذیرفته نشد، دلیل آن را مخالفت کشورهای تاجیکستان و چین بیان کردند:
* تاجیکستان کشوری است با دولت سکولار که شدیداً در تقابل با گروههای اسلامی قرار دارد و آنها را خطری برای حکومت خود میداند. البته در این میان گروههای افراطی هم هستند اما دولت تاجیکستان آنها را از اسلامگرایان واقعی جدا نکرده است. با این حال دوشنبه جهت تامین منافع اقتصادی خود، با منشاء تروریسم و افراطگرایی یعنی عربستان رابطه نزدیک برقرار کرده که این تناقض عجیبی در سیاست خارجی تاجیکستان محسوب میشود.
با این وجود یکی از دلایل مخالفت تاجیکستان با عضویت ایران را حضور "محیالدین کبیری" رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در اجلاس کنفرانس اسلامی تهران میدانند!
ناگفته نماند که ایران مناسبات گسترده و خوبی با تاجیکستان داشته و در حل جنگ داخلی تاجیکستان به عنوان میانجی تلاشهای مؤثری انجام داده است. ایران همیشه به دنبال حل مسالمتآمیز اختلافات داخلی این کشور بوده و روابط خود را در عرصههای مختلف با توجه به اشتراکات فرهنگی، زبانی و... بیشتر کرده است، اما در حال حاضر سوءتفاهمهایی به وجود آمده که یا در اثر رویکرد اشتباه دوشنبه ایجاد شده یا با یک توطئه سعودی و آمریکایی.
* چین منافع اقتصادی زیادی از کانال سازمان همکاری شانگهای به دست میآورد و بخش اقتصادی اهمیت ویژهای برای آنها دارد. بیشترین نگرانی چین از ناحیه گروههای تروریستی از دست رفتن امنیتی است که شیرازه رشد و توسعه اقتصادی کشورش را میسازد. آتشی پنهان در شرق چین(سین کیانگ) وجود دارد که در صورت انتقال ناامنیها به مرزهای شرقی این کشور، شعله ور خواهد شد و سیاستهای پکن را میسوزاند.
اما دلیل مخالفت چین با ایران محافظه کاری این کشور برای پابرجا نگه داشتن همین عامل مهم یعنی "رشد اقتصادی" است. زیرا چین نمیخواهد با اینکه سیاست "ضد غربی" را دنبال میکند، در تقابل آشکار با سیاستهای ایالات متحده و غرب قرار گیرد و میکوشد از سیاسی سازی سازمان شانگهای جلوگیری کند. از سوی دیگر عربستان نیز شریک مهم پکن در زمینه صادرات منابع انرژی به چین میباشد و همیشه سعی داشته تعادلی را در رابطه با تهران و ریاض حفظ کند و از مزایای اقتصادی آن بهره ببرد. شاید در رویکرد سیاسی پکن عضویت ایران سنگینی این معادله به نفع ایران باشد و آنها را در تقابل با سعودیها قرار دهد.
روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان با عضویت ایران موافقند. اخیراً، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه طی دیدار با وزرای امور خارجه کشورهای عضو، ایران را دارای تمامی شرایط و معیارهای عضویت در این سازمان دانست و از آنها خواست تا فرایند عضویت ایران از ماه ژوئن آغاز شود.
روسیه تلاشهای قابل توجهی را برای عضویت ایران انجام داده و هر بار در مواضع خود این مهم را اعلام کرده است. با این حال باید دید که مخالفان چه رویکردی برای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای اتخاذ خواهند کرد.