امام علی (ع) در بخشی از نامه 53 کتاب شریف نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر در مورد هم سان بودن یک رهبر در امور عمومی با سایر مردم می فرماید:بپرهیز از اینکه به خود اختصاص دهى چیزى را که همگان را در آن حقى است یا خود را به نادانى زنى در آنچه توجه تو به آن ضرورى است و همه از آن آگاه اند . زیرا بزودى آن را از تو مى ستانند و به دیگرى مى دهند . زودا که حجاب از برابر دیدگانت برداشته خواهد شد و بینى که داد مظلومان را از تو مى ستانند .
امام همچنین به صبور بودن یک رهبر اشاره دارد و می فرماید:به هنگام
خشم خویشتندار باش و از شدت تندى و تیزى خود بکاه و دست به روى کس بر مدار و سخن زشت بر زبان میاور و از این همه ، خود را در امان دار باز ایستادن از دشنام گویى و به تأخیرافکندن قهر خصم ، تا خشمت فرو نشیند و زمام اختیارت به دستت آید . و تو بر خود مسلط نشوى مگر آنگاه که بیشتر همّت یاد بازگشت به سوى پروردگارت شود .
امیرالمومنین علی (ع) در مورد عبرت گرفتن از گذشتگان به مالک اشتر نخعی می فرماید:بر تو واجب آمد که همواره به یاد داشته باشى آنچه که بر والیان پیش از تو رفته است ، از حکومت عادلانه اى که داشته اند یا سنت نیکویى که نهاده اند یا چیزى از پیامبر (ص) که آورده اند یا فریضه اى که در کتاب خداست و آن را برپاى داشته اند . پس اقتدا کنى به آنچه ما بدان عمل مى کرده ایم و بکوشى تا از هر چه در این عهدنامه بر عهده تو نهاده ام و حجت خود در آن بر تو استوار کرده ام ، پیروى کنى ، تا هنگامى که نفست به هوا و هوس شتاب آرد ، بهانه اى نداشته باشى . و جز خداى کس نیست که از بدى نگهدارد و به نیکى توفیق دهد .
امام در انتهای این نامه کع سراسر پندهای حکیمانه است می فرماید:از وصایا و عهود رسول الله (ص) با من ترغیب به نماز بود و دادن زکات و مهربانى با غلامانتان . و من این عهدنامه را که براى تو نوشته ام به وصیت او پایان مى دهم و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم .