فیلم سینمایی نگار یکی از آثار متفاوتی بود که در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم با وجود ساختار متفاوت در جلب نظر داوران و برخی از منتقدان موفق عمل کرد. همین نگاه متفاوت و دنیایی که جوان به دنبال ترسیم آن در فیلم بود بهانهای شد برای گفتوگو.
بعد از نمایش فیلم نگار در جشنواره فجر اغلب افراد اعتقاد داشتند که رامبد جوان فیلمی متفاوت ساخته است. بازخوردها بعد از گذشت زمان چگونه بود؟ از نظر شما مخاطبان با این فیلم به خوبی ارتباط برقرار کردند؟
با این توضیحی که دادید یعنی موافق بودید که این فیلم، معمولی نبود. تصور می کردم که واکنش های تندی نسبت به فیلم شکل بگیرد. یعنی این چیزی را که اکنون بعد از جشنواره می بینم و می شنوم انتظار نداشتم. جالب بود که واکنش های مثبت زیادی دریافت کردم. منتقدان نیز نگاه خوبی نسبت به فیلم داشتند. قبل از نمایش فیلم با مانی حقیقی کلی گپ زدیم و او گفت رامبد منتظر باش که این فیلم کلی فحش بخورد. من هم گفتم اره امکان دارد که کسانی فیلم را دوست نداشته باشند و واکنش خیلی تندی نسبت به آن ارائه دهند. اما خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر می کردم اتفاقات خوب برای «نگار » افتاد. البته فیلم ما در نه رشته کاندید شد و این موضوع نیز در نوع خود قابل قبول بود.
کسانی که این فیلم را دیدند عموما معتقد بودند که ما با یک فیلم نو در سینمای ایران طرف هستیم. آیا به این فکر کرده اید که «نگار» را خارج از ایران و در جشنوراه های بین المملی نمایش دهید؟
زمانی که فیلم را می ساختم به این موضوعات فکر نمی کردم. برای ساخت یک فیلم شما از ابتدا اعلام نمی کنید که قصد دارید یک فیلم ناتورالیستی بسازید و باید پلان های خاصی را تهیه کنید. ابتدا کارگردان سعی می کنه که با فیلم و روایتی که به تصویر می کشد ارتباط برقرار کند و بعد سواد و اندوخته های ذهنی نیز این میان تاثیر می گذارند. برای همین هم نمی گویم که فیلمی می سازم که در خارج از کشور دیده شود.من یک فیلمی ساختم که همه با هم بشینیم و آن را نگاه کنیم. البته به شخصه من معترض هستم به فیلم هایی که اکنون شبیه هم هستند فیلم هایی که جسارت در آنها کمتر دیده می شود. فیلم هایی که همه می روند و پشت آن قایم می شوند. فیلم «نگار» یک کار بسیار غیر منتظره است.
یعنی هدفتان این بود که مخاطب را شوکه کنید؟
نه اصلا این گونه نیست.
چندین سال است که فیلم های ما حول محور آسیب های اجتماعی میچرخد. اما جرات و تفاوت فیلم «نگار» و «خفگی» در این جشنواره نمود بارزی داشت. این جسارت از کجا شکل می گیرد؟
این جسارت از نوع زندگی ما به وجود می آید. من فکر می کنم موضوع همین است. سعی می کنم در زندگی جسور باشم. از اینکه مردم پشت من چه چیزهایی می گویند ترسی ندارم. خیلی هم حوصله ندارم شبیه دیگران زندگی کنم یا رفتارم شبیه کسان دیگر باشد. چون وقتی یک چیزی را تکان می دهید ناخوداگاه اتفاقاتی رخ می دهد. به عنوان انسانی که در این دنیا زندگی می کند دوست دارم تغییراتی را به وجود بیاورم. حتی به اندازه تغییر در یک مولکول. از اینکه یک کاری انجام دهیم و هیچ تغییری به وجود نیاد ناراحت می شوم.
بازیگران خوب ما در سالهای اخیر به شدت به ورطه تکرار افتاده اند. این موضوع چرا در سینمای ما به یک اپیدمی شبیه شده است؟
وقتی فیلمهای ما تکراری است انتظار دارید که بازیگران ما تکراری بازی نکنند.
اما نگار جواهریان در فیلم «نگار» یکی بازی متفاوت از خود به نمایش گذاشت. آن چیزی که انتظار داشتید با بازی نگار جواهریان به عنوان نقش اول فیلم شکل گرفت؟
این سئوالات را باید از خود نگار بپرسید. زیرا من به عنوان کارگردان یک تماشاچی هستم. یک کارگردان می تواند یک تماشاچی خیلی خوب باشد. این گونه نیست که شما به بازیگر سر صحنه بگویید که فلان کار را بکن یا نکن. این اضافه کاری است.
یعنی شما از آن کارگردانانی نیستید که به بازیگر بگویید چه کاری را باید انجام دهد یا نباید انجا دهد؟
معلوم است که ما سر صحنه خیلی با هم صحبت می کنیم. در ضمن وقتی که نگار جواهریان برای شما بازی می کند نمی توانید بگویید که تو فلان کار را انجام بده یا نده. همین قدر که راجع به موقعیت و نقش صحبت می کنیدو ساعتها و ماهها در باره آن توضیح می دهید. خود بازیگر ناخوداگاه نقش را می سازد. و وقتی که اجرا می کند آن زمان به عنوان یک تماشاچی خوب می توانم نظراتم را انتقال دهم. پیشنهادات را به بازیگر می دهید؛ و او هم آن را اجرا می کند . کارگردانی که بازیگرش را می کشد کنار و می گوید باید این گونه بازی کنی قطعا عامل و کسی را که برای آن نقش انتخاب کرده به درد نمی خورد. کارگردان قرار است بگوید چه چیزی را در فیلم می خواهد.
در فیلم «نگار» همه چی درست چیده شده بود؟
اره خیلی . من سالها است که در این حرفه کار می کنم هم هم بازیگر بوده ام و هم کارگردان . تمام عوامل این فیلم از حضور در این پروژه لذت بردند. فرد بی ربطی که نداند چه کاری باید انجام دهد وجود نداشت. ما افراد جالبی را در این فیلم داشتیم. مانی حقیقی خودش یکی از آن کسانی بود که بخشی از جنون فیلم بود. فیلم ما خیلی دیوانه بود.
چقدر با بازی محمد رضا فروتن در این فیلم ارتباط برقرار کردید؟
الان که اینجا ایستادهام خیلی دوستش دارم. فروتن یک اجرای تکمیل شده و امروزی داشت که بر گرفته از همان نقش های عاشقانه های دیوانه وارش بود؛ او در فیلم حاضر است پدر نگار را بکشد حتی خودش را بکشد و عاشقی نیست که بیاد وسط بگوید من فلان چیز را می خواهم. شبیه عاشقهای دروغگوی امروز است. پلانی که نگار در حال رانندگی است و مادرش به سمت شیشیه ماشین می آید را نگاه کنید . وقعا این چه تصویری است.کلا این ایده را احسان گودرزی داد یعنی این پلان را نوشته بود.
چقدر فیلم «نگار» را عاشقانه می دانید؟
تا حدودی هست.به شدت عاشقانه است. به دلیل عشق پدر و دختر.