الآن که این سطور را می نویسم، چند ساعت تا لحظه ی تحویل سال مانده. سال نود و پنج با تمام تلخ و شیرینش رو به پایان است و بهار نود و شش در حال سفره گستردن است.
یک) گفتنی ها در مورد سالی که گذشت فراوان است، فراز و فرودهایی که گاه باعث درخشش برق خوشحالی در چشمان ایرانیان شد و گاه ایران را به عزا نشاند. حادثه ی پلاسکو و شهادت جمعی از بهترین فرزندان ایران، نقض چندین باره ی برجام و نشانه های زوال آن به ویژه با تغییر دولت در آمریکا، مظلومیت بیش از پیش مردم بحرین و یمن، پیروزی های پی در پی جریان مقاومت در عراق و سوریه و وفات آقای هاشمی رفسنجانی، قطعا در زمره ی مسایلی هستند که دامنه ی تاثیرشان از نود و پنج فراتر خواهد رفت و تا سال ها بر سر زبان ها خواهند بود.
دو) سالی که گذشت، سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» بود. شعاری که با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در پایان سال و هچنین با عنایت به وضع موجود اقتصادی، به نظر نمی آید که چندان محقق شده باشد. آن طور که پیداست پاشنه ی آشیل و نقطه ی اصلی آسیب پذیری کشورمان در دهه ی گذشته و در سال های پیش رو اقتصاد است، چه این که در ده سال گذشته، هفت بار پیام نوروزی مقام معظم رهبری و متعاقبا شعار آن سال، معطوف به مسایل اقتصادی بوده است.
سه) سال 96، از جهات بسیاری، اهمیتی ویژه دارد. برگزاری دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر، تعیین کننده ی سکانداران و برنامه ریزان دولت مرکزی و دولت های محلی یعنی همان شهرداری ها برای چهار سال آینده است. سال به سال، زمام امور بیش از پیش از نسل های اول و دوم انقلاب به دست نسل بعد می رسد. کسی چه می داند، شاید سال آینده سال برآمدن جدی تر نسل سوم باشد.
چهار و پایانی) سال آینده را به فضل الهی بهتر و روشن تر از گذشته می بینم. باید منتظر ماند و دید. منتظر ماندن بخشی از فرهنگ ناب شیعه است و انتظار بهار و سال نو، تمرینی است برای انتظار بهار بشریت و ظهور انسان کامل.
نوروزتان فرخنده و سال جدیدتان قرین سعادت باد.