کاش در اهواز می‌ماندی گواردیولا!

 «از عرش به فرش»،‌ این بهترین جمله برای توصیف شرایط این روزهای عبدالله ویسی است. سرمربی موفق استقلال خوزستان که فصل گذشته با این تیم کاری کرد کارستان و قهرمان ایران شد، در ابتدای فصل جاری و با هزار امید و آرزو از اهواز به اصفهان آمد تا اینبار در قامت ناجی سپاهان ظاهر شود ولی نشد که بشود!

 

از همان روز اول مشخص بود که «کت سپاهان» به تن عبدالله گشاد است، از همان ابتدا معلوم بود که سپاهان لقمه دندان‌گیری برای ویسی نیست اما سرمربی تیم قهرمان چشمانش را بسته بود و فقط می‌خواست به اصفهان برود. مشکلات مالی استقلال خوزستان بهانه خوبی برای ویسی بود تا به پیشنهاد وسوسه برانگیز سپاهان بله بگوید اما ...

 

برای گواردیولای وطنی سپاهان لقمه بزرگی بود، حاشیه‌های بی پایان و عجیب این تیم، نفوذ بیش از حد برخی بازیکنان و البته صبر کم هواداران نفس ویسی را گرفت. جوانگرایی بیش از حد ویسی و البته نتایج ضعیف سپاهان باعث شد تا از همان ابتدا کار برای سرمربی جوان زردپوشان سخت شود. برای هواداران سپاهان که سال‌هاست به قهرمانی عادت کرده‌اند سخت بود شکست‌های پیاپی تیمشان را آن هم با کلی بازیکن جوان ببینند.

 

روزگار برای ویسی آنقدر تیره و تار شد که سرمربی جوان سپاهان حتی کنار زمین «غش»‌ کرد اما این غش کردن هم دردی را دوا نکرد، حتی ویسی در بیمارستان هم بستری شد اما گوش هوادار سپاهان به این حرف‌ها بدهکار نبود تا شعار « حیا کن، رها کن» خیلی زود روی سکوها شنیده شود و حتی کار به جاهای باریک بکشد.

 

هرچه بود سپاهان و اصفهان برای ویسی تمام شد؛ حالا شاید «گواردیولا» به این فکر کند که کاش اول فصل از استقلال خوزستان جدا نمی‌شد، کاش در قامت یک قهرمان در این تیم می‌ماند و برای خودش آقایی می‌کرد، کاش زرق و برق سپاهان چشمانش را کور نمی‌کرد، کاش در دیار خودش و با جوان‌های همشهری‌اش در ایران و آسیا « تُرک‌تازی » می‌کرد. کاش «عبدالله» در اهواز می‌ماند و هیچ‌وقت گذرش به اصفهان نمی‌افتاد تا هم خودش از عرش به فرش نرسد و هم سپاهان بزرگ روزهای تاریکی را سپری نکند.

 

باید دید ویسی می‌تواند بعد از این ناکامی بزرگ دوباره به فوتبال ایران برگردد، باید دید بازهم روزگار با ویسی کنار می‌آید، باید دید ویسی می‌تواند دوباره درنقش یک قهرمان ظاهر شود، باید دید.