امر به معروف و نهی از منکر درجامعه ازجمله واجباتی است که همه افراد جامعه با حفظ شرائط موظف به انجام این فریضه هستند، اگر امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر می داند که امر و نهی وی سبب نمی شود که گنهکار از اصل گناه خود دست بردارد؛ ولی می داند یا احتمال می دهد که امر و نهی او سبب می شود که شخص عاصی، گناه بزرگتر را رها کرده، به گناه کوچکتر مشغول می شود؛ در این صورت امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب است.
اگر انجام دهنده منکر به گونه ای است که اگر او را از منکر نهی کنند، بر آن اصرار می ورزد و اگر او را به منکر امر کنند، ترکش می کند، باید به آن منکر امرش کنند به شرط آنکه محذور دیگری نباشد؛ همینگونه است در مورد معروف.» (تحریرالوسیله/1/468) البته اینگونه امر به معروف و نهی از منکرآدم لجباز مشروط به این است که محذور دیگری در بین نباشد؛ یعنی مثلاً مطلب برای سایر مردم مشتبه نشود که حرام را واجب یا واجب را حرام تلقی نمایند.
تقلیل معصیت
چنانچه آمر و ناهی میداند که امر و نهی او در اصل معصیت گنهکار اثر نداشته و او بهطور کلی گناه را کنار نمیگذارد؛ ولی میداند یا احتمال میدهد که امر و نهی وی سبب میشود عاصی گناه خود را کمتر کند؛ در این صورت نیز امر به معروف و نهی از منکر واجب است تا گناه کمتری از عاصی سر بزند.
و همینطور است اگر امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر میداند که امر و نهی وی سبب نمیشود که گنهکار از اصل گناه خود دست بردارد؛ ولی میداند یا احتمال میدهد که امر و نهی او سبب میشود که شخص عاصی گناه بزرگتر را رها کرده، به گناه کوچکتر مشغول میشود؛ در این صورت امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب است. بهخصوص که گناه بزرگتر شخص عاصی از گناهانی باشد که شارع مقدس بههیچوجه راضی به تحقق آن نیست، مانند فتنه و قتل. (تحریرالوسیله/1/469)
موافقت قطعی یا احتمالی
چنانچه اصل تکلیف، معلوم است؛ ولی مشخص نیست کدام یک از دو مورد بر انسان واجب است، باید هر دو مورد را بجا آورد تا مطمئن شود به تکلیف خود عمل کرده است. مثلاً شخصی که نمیداند در روز جمعه وظیفه او خواندن نماز ظهر است یا نماز جمعه، هم باید در نماز جمعه شرکت کند و هم نماز ظهر را بخواند. به این عمل «موافقت قطعیه» میگویند؛ زیرا بهطور قطع به وظیفه واقعی خود عمل کرده است.
حال، اگر انسان هر دو مورد را بجا نیاورد؛ بلکه به یکی از دو چیزی که نمیداند کدام یک واجب است، بسنده کند، به آن «موافقت احتمالیه» گفته می شود.
پس از ذکر این مقدمه، اگر شخصی تصمیم بر معصیت گرفت، و نمیخواهد هیچ یک از دو مورد را انجام دهد؛ و یقین داریم یا احتمال میرود که چنانچه امر به معروف و نهی از منکر صورت پذیرد، یکی از دو مورد را انجام خواهد داد؛ در این صورت امر به معروف و نهی از منکر واجب است تا موافقت احتمالیه صورت پذیرد و حداقل یکی از آن دو چیزی که نمیداند کدام واجب است، انجام دهد.
در مورد حرام نیز قضیه از همین قرار است؛ یعنی اگر انسان نمیداند کدام یک از این دو لیوان شراب و کدام آب است، باید از هر دو اجتناب کند. حال اگر شخصی تصمیم بر معصیت گرفت که از هر دو لیوان بنوشد؛ ولی یقین داریم یا احتمال میرود که چنانچه امر به معروف و نهی از منکر صورت پذیرد، فقط به یکی از آنها بسنده میکند؛ در این صورت امر به معروف و نهی از منکر واجب است تا موافقت احتمالیه صورت پذیرد و حداقل یکی از آن دو چیزی را که نمیداند کدام حرام است، کنار بگذارد.
امام خمینی قدسسره در این زمینه مینویسد: «لو احتمل أن إنکاره مؤثر فی ترک المخالفة القطعیة لأطراف العلم لا الموافقة القطعیة، وجب؛ (همان/469) اگر احتمال دهد که انکارش مؤثر است در ترک مخالفت قطعیه با جوانب علم؛ نه موافقت قطعیه، واجب است انکار.»
احتمال تأثیر و عکس آن
نکته دیگری که در زمینه تأثیرگذاری امر به معروف و نهی از منکر در خور دقت میباشد این است که اگر احتمال میرود امر به معروف و نهی از منکر تأثیر میکند و نیز احتمال می رود که عکس نتیجه دهد؛ یعنی معصیتکار گناه خود را شدیدتر یا بیشتر میکند؛ در این صورت امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست. (همان/469)