نامگذارى زهرا علیهالسلام است از طرف خداوند متعال مىباشد، همانند اسم گذارى محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم، و على و حسن و حسین علیهم السلام؛ و همین مطلب دلالت دارد بر اینکه این پنج نفر- در برابر پروردگار - از خود هیچگونه اختیارى ندارند، و تمام امورشان حتى انتخاب نامشان، مربوط به خداى متعال بوده، و به کسى در مورد آنان اجازهى دخالت داده نشده است.
حضرت محمد بن عبداللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم هرگز مجاز نیست که از جانب خود فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را نامگذارى کند. همچنین در اسم گذارى على بن ابىطالب که مولود کعبه و خانه زاد خداست، پیامبر گرامى صلى اللَّه علیه و آله و سلم و ابوطالب را اختیارى نیست. به گفته امام ششم شیعیان، جعفر صادق (ع)دارای ۹ نام مخصوص بود.
فاطمه
فاطمه وصفی است از مصدر فطم. و فطم در لغت عرب به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمدهاست. این صیغه که بر وزن فاعل معنی مفعولی میدهد، به معنی بریده و جدا شدهاست و به بچه شتر مادهای که از شیر مادر گرفته شده «فاطمه» می گویند.
ازحضرت امام محمد باقر (ع) ، امام پنجم شیعیان روایت شده: خداوند فاطمه زهراء را از جهل و پلیدی جدا نمودهاست، لذا «فاطمه» نام گرفتهاست. سپس ادامه دادند: به خدا قسم، خداوند در عالم پیمان و عهد (عالم ذر) فاطمه را از جهل و پلیدی جدا کردهاست.
صدیقه
به زنی صدیقه گویندکه بسیار راستگو باشد. زنی که هم در عمل، هم در گفتار و هم در اعتقادات و ایمان صادق باشد.
از امام رضا (ع )امام هشتم شیعه، روایت شده: فاطمه زهرا زنی «بسیار راستگو» بود و شهیده از این دنیا رفت.
طاهره
طاهرة یعنی زن پاکیزه از نجاست و نقص.
امام محمد باقر (ع) از پدران خود نقل کرد: فاطمه زهرا چون از هرگونه پلیدی و گناه پاک بود، «طاهره» نامیده شد.هرگز فاطمه زهرا خون حیض و یا خون نفاس ندید.
آیهٔ تطهیر که در وصف پاکی اهلبیت نازل شدهاست، این گونه میگوید: «إنّمإ؛ّ یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً»، همانا خدا چنین میخواهد که رجس و هر آلودگی را از شما خانوادهٔ نبوت ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند.
زکیه
زَکیّة در لغت پاکیزه بودن و رشد و نمو را معنی میدهد. پاکیزه بودن از هرگونه رجس، گناه و یا صفات رذیله، که در شرح نام «طاهره» آمده.
مباهات امام علی (ع) بر همسری با فاطمه زهرا «من شوهر بتول، سرور زنان عالم هستم. فاطمهای که اهل تقوا، پاکدامنی و نیکوکاریست، او که از طرف خداوند هدایت شدهاست، دوست، دوست خداست، بهترین دختر و فرزند پیامبر خداست، ریحانهٔ پیامبر اکرم است...» (16) «... درود بر تو ای زن با فضیلت! و ای زنی که از هر آلودگی خود را پاک نمودهای.
راضیه
فاطمه دارای صفت رضا بود، یعنی هر سختی و مصیبت و رنجی را که خداوند برای او مقدر کرده بود، تحمل میکرد و به آن راضی بود.
جابر بن عبداللَّه انصاری می گوید: پیامبر اسلام وارد منزل فاطمه زهرا شد در حالی که عبایی از پشم شتر بر دوش حضرت فاطمه بود و با دست آسیا میکرد. پیامبر نگاهی به فاطمه زهرا نمود و فرمود: عجله کن و تلخیهای دنیا را تحمل کن تا فردا (در بهشت) به نعمتهای آخرتی نائل گردی، چرا که خداوند بر من نازل کردهاست که آنقدر پروردگارت به تو میبخشد که تو راضی شوی، و لسوف یعطیک ربّک فترضی.»
مرضیه
فاطمه دارای صفت رضا بود، یعنی هر سختی و مصیبت و رنجی را که خداوند برای او مقدر کرده بود، تحمل میکرد و به آن راضی بود. «مرضیه» بود، یعنی در این مقام به درجهای رسیده بود که خداوند نیز اعمال او را تأیید میکرد و از تمامی اعمال او راضی بود.
عبدالرحمن بن المثنی گوید: به امام صادق(ع) گفتم: فدایتان شوم چرا فرزندان امام حسین بر فرزندان امام حسن برتری دارند (فرزندان امام حسین امام قرار گرفتند اما فرزندان امام حسن چنین نشدند) در حالی که هر دو از یک پدر و مادر هستند. جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت: خداوند فرزندی به شما خواهد داد که امتت پس از شما او را خواهند کشت. پیامبر اسلام به جبرئیل فرمود: به چنین فرزندی نیاز ندارم و سه مرتبه این کلام را تکرار فرمود و سپس علی را در جریان این سخن قرار داد که جبرئیل از طرف خداوند به او خبر دادهاست که پسری برای تو به دنیا میآید، امتم بعد از من او را میکشند حضرت علی عرضه داشت: ای رسول خدا! چنین فرزندی را نمیخواهیم. سه مرتبه این کلام را به حضرت علی فرمود و سپس افزود: امامت و وراثت باید از طریق فرزندان همین پسر شهید منتقل گردد پس به دنبال فاطمه فرستاده و به او پیام داد: خداوند بشارت پسری را میدهد که امتم پس از من او را میکشند فاطمه عرضه داشت: پدر جان! به چنین فرزندی احتیاجی ندارم سه مرتبه این سخن تکرار شد، پس از آن پیامبر به فاطمه خبر داد که امامت و وراثت باید از طریق همین فرزند منتقل گردد. فاطمه زهرا به پدر گفت: راضی به رضای خداوند هستم (اگر او چنین میخواهد من حرفی ندارم) پس فاطمهٔ زهرا به امام حسین باردار گردید و بعد از شش ماه به دنیا آمد (هیچ نوزادی شش ماهه زنده نمانده مگر امام حسین و حضرت عیسی.
محدثه
نام محدثه دارای دو تلفظ است:
«محدثه» به فتح دال، یعنی زنی که برای او حدیث گفته میشد. فرشتگان با فاطمه زهرا سخن میگفتند.
امام جعفر صادق (ع) فرمود: فاطمه را «محدثه» گویند، چون ملائکه از آسمان به پایین میآمدند و همانگونه که ملائکه با حضرت مریم سخن میگفتند، با حضرت زهرا نیز سخن میگفتند. شبی حضرت از فرشتگان سؤال نمود: آیا برترین زن عالم، حضرت مریم دختر عمران نیست؟ فرشتگان عرضه داشتند: حضرت مریم سرور زنان زمان خود بود، اما خداوند شما را برترین زن جهان قرار دادهاست، هم در زمان خودت و هم در زمان حضرت مریم و سرور همهٔ زنان از اول عالم تا آخر جهان
محمدابن ابوبکر می گوید: وقتی آیه «و ما أرسلنا من قبلک من رسول و لا نبیّ و لا محدث» نازل شد من گفتم: آیا فرشتگان با غیر از پیامبران نیز سخن میگویند؟ «امام صادق فرمود: حضرت مریم پیامبر نبود ولی «محدثه» بود، یعنی فرشتگان با او سخن میگفتند. مادر موسی نیز محدثه بود، ولی پیامبر نبود. ساره همسر حضرت ابراهیم، محدثه بود، امّا پیامبر نبود. فرشتگان با او ملاقات نمودند و بشارت اسحاق و یعقوب را به او دادند. و فاطمه زهرا ملائکه را میدید و از آنها حدیث میشنید، اما پیامبر نبود(21(
«محدثه» بکسر دال یعنی زنی که برای دیگران نقل حدیث میکند.
زهراء
زهراء، مونث أزهر است، که در لغت، درخشنده، روشن، معنی میدهد.
جابر از امام حسین (ع) سؤال کرد: چرا فاطمه را «زهراء» نامیدهاند؟ او فرمود: خداوند فاطمه را از نور عظمت خود آفرید. وقتی فاطمه درخشید، زمین و آسمان را نورانی کرد. چشمهای ملائکه غرق نور شد و خداوند را سجده کردند و از روی تعجب گفتند: خداوندا! این چه نوری است؟ وحی شد که این یکی از نورهای من است، در آسمان جایش دادم و او را از طریق پیامبر متولد گردانیدم و او را بر همهٔ پیامبران برتری دادم و از آن نور، ائمهٔ هدی به وجود آمدند، تا دستورات مرا اجرا نمایند و مردم را هدایت کنند، آنها بعد از قطع شدن وحی، جانشینان من در زمین هستند(22)
عایشه میگوید: شب هنگام، ما در نور صورت فاطمه زهرا خیاطی، پشمریسی و بافندگی میکردیم و چون صورتی بسیار درخشنده داشت «زهراء» نامیده شد(23(
لقبهای فاطمه فراوان است که قسمت کمی از آن به این صورت است:
انسیه، بتول، تقیه، حبیبه، حُرَّة، حوراء، حوریه، راکعه، رشیده، رضیه، ریحانه، زهره، ساجده، سعیده، سیده، شهیده، صابره، صادقه، صدوقه، طیبه، عارفه، عالیه، عذراء، عزیز، علیمه، عدیله، فاضله، فریده، کریمه، کوثر، کوکب، مبشره، محموده، مطهره، معصومه، ملهمه، ممتحنه، منصوره، موفقه، مهدیه، مؤمنه، ناعمه، نقیّه، والهه، وحیده، انسیة، نوریة، حانیة، رحیمة، رشیدة، محترمة، صابرة، سلیمة، صفیة، حدیثه، محتشمة، جلیلة، حکیمة، فهیمة، حنانة، حسنا، مرضیه
کنیه، برای تعظیم و تکریم اشخاص به کار میرود. فاطمه کنیههای زیادی دارد، که تعدادی از آنها بدین صورت است:
اُمّالحسن،اُمّالحسین،اُمّالمحسن،اُمّالأئمة،اُمّأبیها،اُمّالخیرة،اُمّالمؤمنین، اُمّالأخیار،اُمّالفضایل، اُمّالأزهار، اُمّالعلوم، اُمّالکتاب، اُمّالأسماء
پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
یکی از حقوقی که فرزند دارد این است که نام نیکو و زیبا برای او انتخاب شود.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
اگر نام دختر را «فاطمه» گذاشتی، به او حرف بد نزن و وی را نفرین نکن و او را کتک نزند
امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
در خانه ای که نام «فاطمه» باشد، سختی و تنگدستی وارد نمی شود.
با نام تو دل چه با صفا می گردد با مهر تو دل زغم رها می گردد
باشی تو کلید راز هستی، زهرا با نام تو قفل بسته وا می گردد