کوروش سلیمانی در خصوص کیفیت نمایشهایی که در سال اخیر روی صحنه رفتند گفت: نکتهای که در اجراهای سالهای اخیر زیاد می بینم، این است که طراحی نور و صحنه این روزها در حال فراموشی است. در حالی که اگر تئاتر را به مثابه یک ماشین در نظر بگیریم، همانطور که ماشین به باطری، سیلندر و خیلی چیزهای دیگر احتیاج دارد و اگر یکی از آنها نباشد، سیستم کار نمی کند، تئاتر هم همینطور است. هر چند که تئاتر بدون طراحی نور و صحنه هم میتواند تئاتر باشد ولی در حالت کلی، لطمه می خورد و این لطمه خوردن هم دلیل اصلیاش اقتصاد شکننده تئاتر است. نمی توان این بخش را حذف کرد و یکی از دلایل آن، این است که اجرا در حال حاضر در سالن های خصوصی پشت سر هم برپا می شود.
وی همچنین پیرامون رئالیسم بودن تئاتر تحت تاثیر موج جدید سینمای ایران اظهار داشت: من با حرف شما موافق هستم و معتقدم، بازی های تئاتر به لحاظ استفاده از امکانات بیانی و بدنی ویژگی خودش را دارد. جنس کار رئالیستی تئاتر با جنس کار رئالیستی جلوی دوربین تفاوت دارد؛ چرا که ما هر دو را تجربه کردیم. از نظر من هم عوامل اجرایی، هم کارگردان باید هنوز هم تجربه کسب کنند ولی کارها در مجموع یک کار اجتماعی مربوط به روزگار الان ما بود و طبعا می شد جامعه امروز را در آن دید. این ایراد نیست، بلکه چطور بهره مند شدن از میزانسن در واقع شلوغ و پر تنش است.
کوروش سلیمانی در پایان در خصوص عملکرد مثبت و منفی ریل گذاری سینما در تئاتر گفت: تئاتر و سینمای ما هرکدام ریل خودش را دارد. ولی تاثیر و تاثر نیز در این میان وجود دارد. من می توانم به جرأت بگویم، در زمینه بازیگری سینمای ما مدیون تئاتر امروز ما است. از طریق تئاتر بازیگران بسیار خوبی به سینما ما معرفی شدند. در زمینه نمایشنامه نویسی و فیلمنامه نویسی متاسفانه آن قوت سابق وجود ندارد. شاید تعداد اندکی آثار درخشان در بین تمام آثار باشد. در مجموع، نمایشنامه هایی که مخاطب را بسیار درگیر کند و متاثر از اندیشمندی و دردمندی باشد و فکری را بخواهد ترویج بدهد، کمتر می بینیم.