گالیا توانگر - دختران جوان از نقش های سینمایی الگوبرداری می کنند. در سینمایی که فقط به ظاهر توجه شده چطور می توان انتظار داشت تاثیرگذاری عمیقی بر مخاطبین جوان داشته باشیم؟ سینما پتانسیل بالایی در فرهنگ سازی دارد.
بیش از نیمی از مخاطبین سینمای حال حاضر ایران زنان هستند. این قشر به دلیل ظرایف روحی قادرند ارتباط خوبی با آثار هنری برقرار کنند و چون خودشان مبنای پرورش نسل بعد هستند، هرگونه برداشت آنها از مفاهیم سینمایی در روند تربیت نسل های آینده نیز تاثیرگذار خواهد بود. از این رو محتوا و آن چه که در سینمای امروز پیش روی بانوان کشور قرار می گیرد،از اهمیت به سزایی برخوردار است.
موقعیت زن را در سینما می توان از سه منظر هنرمند بودنش، موضوع داستان واقع شدن و یا مخاطب قرار گرفتن او بررسی کرد.یکی از مهمترین چالش های پیش روی حضور زن در سینما و میزان تاثیرگذاریش بر نسل های آینده جدایی بدنه فیلمنامه از حقایق مربوط به موفقیت های زن ایرانی در عرصه های مختلف جامعه امروز ماست.در دسته ای از فیلمنامه ها زن موجودی منفعل، بی تاثیر و نیازمند کمک معرفی شده و در دسته دیگری از آثار به زن به عنوان موجودی شر و مایه تخریب نگریسته اند.در کمتر اثری به نقش کلیدی و حیات بخش زن در عرصه تربیتی توجه کرده ایم. به هر جهت نتوانسته ایم علی رغم حضور پررنگ و تاثیرگذار زنان در جامعه آثاری ارائه دهیم که این جریان سازنده را به تصویر کشیده باشند.زن موفق که قابلیت الگو شدن در سینما را دارد، زنی است که توانسته بین سه عرصه حضور خود (اجتماعی، خانوادگی و شخصی) تعادل خوبی ایجاد کند.
برخی فیلمنامه ها زن را موجودی منفعل، بی تاثیر و نیازمند کمک معرفی می کند و در دسته دیگری از آثار به زن به عنوان موجودی شر و مایه تخریب نگریسته اند.
|
زن با توجه به نقش گسترده ای که در زندگی خانوادگی و اجتماعی خود دارد،می تواند بی شمار سوژه برای سینما باشد.همسران و مادران صبوری را به یاد بیاوریم که چطور با همه فراز و نشیب های زندگی می سازند و منشا موفقیت های بسیاری برای اجتماعشان هستند.
علی رغم برخورداری از الگوهای ارزشمند دینی چون بانوی نمونه اسلام حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) هنوز هم برای زن اهدافی بزرگ، اسلامی و تاثیرگذار قائل نیستیم. اغلب زنانی را به تصویر کشیده ایم که ظاهری زیبا داشته اند و ابزاری برای لذت جویی هستند. این نگاه حقیرانه به زن که پشتوانه اصلی سینمای تجاری است، ریشه در فرهنگ پیش از انقلاب دارد.در شرایط فعلی جامعه ایران خانم های موفق بسیاری را می شناسم که در عرصه های مختلف علمی، فرهنگی، ورزشی و سیاسی می درخشند، اما کارنامه سینما از حضور چنین قهرمانانی خالی است.
برای مثال می توانستیم فیلم هایی با هدف نمایش پویایی زنان کار آفرین موفق تهیه کنیم و یا در عرصه اقتصاد مقاوتی به استقامت زن ایرانی در چرخه تولید اشاره کرده و از این دست فیلم های الهام بخش تهیه کنیم.یکی دیگر از شاخص هایی که می تواند محور بسیاری از فیلمنامه ها در حیطه زنان و نقش آنها در خانواده و جامعه قرار گیرد،پررنگ جلوه دادن اهمیت نقش مادری ست.
یکی از شاخص هایی که می تواند محور بسیاری از فیلمنامه ها در حیطه زنان و نقش آنها در خانواده و جامعه قرار گیرد،پررنگ جلوه دادن اهمیت نقش مادری ست.
|
دختران جوان از نقش های سینمایی الگوبرداری می کنند. در سینمایی که فقط به ظاهر توجه شده چطور می توان انتظار داشت تاثیرگذاری عمیقی بر مخاطبین جوان داشته باشیم؟ سینما پتانسیل بالایی در فرهنگ سازی دارد.می توان از طریق فیلم ها افق های دیگری پیش روی مخاطبین قرارداد. فیلم سازان از طریق آثار خود به دختران جوان آموزش دهند که آن چه نزد همسر آینده شان اهمیت بیشتر و فوق العاده تری دارد شناخت، آگاهی و رفتار آنهاست.
فیلم هایی ساخته می شود که رابطه بین زن و مرد را تخریب کرده و مروج دعواهای زن و شوهری باشند. این ها می خواهند فکرهای غیراسلامی را به جای افکار اسلامی وارد حیطه ذهنی زنان جامعه ما کنند. به اصرار و به دروغ می خواهند نشان دهند که زنان ما مخالف انقلاب و دستورات اسلامی هستند. ممکن است این کارگردان در خارج هم جایزه گرفته باشد، ولی چنین اثری چیزی جز ضدارزش نیست. ارزش این است که زن کارگردان با فیلم خود عامل ترویج ارزش های انقلابی و اسلامی شده و فیلم تاثیرگذاری در سینمای انقلاب به یادگار بگذارد. متاسفانه چنین افرادی در چنبره سینمای فعلی گرفتارند. نه تنها به آنها جایزه ای تعلق نمی گیرد، بلکه اگر بخواهند با سینماگران غرب زده ساز ناکوک بزنند، آنها را له می کنند.
مهمترین نقش زن وجهه تربیتی او در خانواده و مادر بودنش است.در کمتر اثری به نقش واقعی یک مادر از زمان تولد بچه تا بالندگی فرزند پرداخته ایم. معمولا فیلم های مربوط به زنان توسط افرادی ساخته می شوند که از این جایگاه اطلاع درستی ندارند. باید فیلم ساز شخصا اهمیت زن را فهمیده باشد و حس کرده باشد. تنها در این صورت نگاه انسانی به زن را در آثار فیلم ساز می بینیم. وقتی چنین شناختی حاصل نشده باشد، آنچه در واقعیت گذشته با آنچه به تصویر درآمده مغایر خواهد بود.