انسانها در آرزو و درخواست از خداوند، گوناگوناند. همّت و آرزوى برخى از آدمیان در همین دنیاى زودگذر و ناچیز خلاصه مىشود. آنها جز دنیا نمىخواهند و جز براى دنیا، در چیز دیگرى سعى و تلاش نمىکنند. به فرمودة زیباى حضرت على(ع): همانا دنیا نهایت دیدگاه کسى است که دیدهاش کور است، و از دیدنِ جز دنیا مهجور. و آنکه بیناست، نگاهش از دنیا بگذرد و بداند در پَس آن، خانه آخرت است. پس بینا از دنیا رخت بردارد و نابینا رخت خویش در آن گذارد. بینا از دنیا توشه گیرد و نابینا براى دنیا توشه فراهم آرد.
و امّا گروه دوم از آدمیان، کسانى هستند که همّت خویش را فراتر از جهان مادى قرار دادهاند، و اگر هم براى دنیاى خویش تکاپو دارند، به انگیزة توشه برداشتن براى جهان دیگر، حفظ آبرو و مانند آن است. آنها دنیا را محلّ گذر و پل رسیدن به جهان دیگر مىدانند و تمام تلاش خود را بکار مىگیرند تا در جهان دیگر رستگار شده، در بهشت ابدى پروردگار جاى گیرند.
سرانجام، اندکى از آدمیان نیز هستند که نه تنها از دام جاذبههاى فریبندة دنیوى رها مىشوند؛ بلکه از نعمتهاى انبوه بهشت نیز مىگذرند و از خداوند، تنها دیدار جمال او را مىطلبند و به جاى بهشت، بهشتآفرین را تمنّا مىکنند، همانگونه که سعدى شیرازى سروده است: ما از تو به غیر از تو نداریم تمنّا حلوا به کسى ده که محبّت نچشیدست.
در ضمن حکایتى، درباره حضرت فاطمه(س) چنین مىخوانیم: روزى پیامبر اسلام(ص) از دخترش زهرا(س) پرسید: دخترم چه درخواست و حاجتى دارى؟ هماکنون فرشته وحى در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده است که هر چه بخواهى، تحقق مىپذیرد. حضرت فاطمه(س) پاسخ داد: «لذتى که از خدمت حضرت حق مىبرم، مرا از هر خواهشى باز داشته است. حاجتى جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والاى خداوند باشم.»
مـنابع:
نهج الحیاة، ص91.
نهج البلاغه، خطبه 133.