چرا استقلال، بازی را به همتای خوزستانی باخت؟

چرا استقلال، بازی  را به همتای خوزستانی باخت؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به این پرسش برسیم که چرا استقلال گل خورد. وقتی دلیل گل خوردن استقلال را بفهمیم، می‌توانیم باخت این تیم را بهتر درک کنیم.

استقلال در یک‌سوم نهایی بازی دو گل خورد اما هیچ کدام از این دو گل حاصل کمبود انرژی یا خستگی نبود که بخواهیم گل‌ها را به کمبود بدنی مربوط بدانیم. استقلال اولین گلش را روی ضربه ایستگاهی خورد و دومی را روی یک ضد حمله.

1. گل اول: دیوار دفاعی توسط پادوانی رهبری می‌شود. سه کوتاه‌قد کنار پادوانی بلندقامت ایستاده‌اند. توپ از روی سر یکی از بازیکنان عبور می‌کند و با یک کات زیبا وارد دروازه می‌شود. خط دفاعی استقلال روی این گل، دو اشتباه دارد. اول اشتباهِ چینشی است. انگار غیر از پادوانی، بازیکن بلندقامت دیگری نیست که در دیوار دفاعی بایستد. شاید هم استقلال به اندازه کافی بازیکن بلندقد ندارد که هم برای چیدن دیوار و هم برای یارگیری نفر به نفر در محوطه جریمه مورد استفاده قرار دهد.

ضعف دوم به دیوار و زاویه چیدنش برمی‌گردد. سید حسین حسینی به عنوان دروازه‌بان تیم باید دیوارش را طوری قرار دهد که زاویه‌ای برای رخنه پیش نیاید. ضعف ارتباطی اینجا دیده می‌شود. هر کس که مسئول چیدن دیوار است، مقصر این گل هم هست.

2. گل دوم: گل دوم استقلال خوزستان روی ضد حمله به دست می‌آید. استقلال که در وضعیت حمله بوده، خط دفاعش را با دو بازیکن مستقر و دو، سه بازیکن در حال برگشت، در تقابل با چهار یا پنج بازیکن مهاجم می‌بیند. برتری عددی سبب می‌شود تا مدافعان استقلال در مهار حمله ناکام بمانند. یک پاس عرضی به کناره محوطه دفاعی، دو مدافع منفعل استقلال را از جریان بازی خارج می‌کند و استقلال گل دوم را به راحتی می‌خورد. روی این صحنه مدافع کناری مقصر است که برای حمله به جلو رفته اما به موقع برنگشته است. این عدم قرار گرفتن مدافع کناری در موقعیت مناسب در نیمه اول و در دقیقه 6، یک تک‌به‌تک را به مهاجم استقلال خوزستان داد که البته سنگربان جوان استقلال، توپ را مهار کرد. اگر در دقیقه 6 مربیان استقلال متوجه این ضعف می‌شدند و به مدافع کناری دستور می‌دادند تا در جایگیری‌هایش بیشتر دقت کند شاید استقلال گل دوم را آنگونه نمی‌خورد.

یک بحث دیگر را باید در مورد شیوه بازی استقلال مطرح کرد. وقتی تمام حملاتی که استقلال از میانه میدان طراحی کرده به موقعیت گل منجر شده‌اند، اصرار به بردن بازی به جناحین که پیش‌نیازش جلو رفتن بازیکن کناری است، چه معنایی دارد؟ در مطلب دیگری به شیوه تهاجمی استقلال در این بازی می‌پردازیم اما آنچه از موقعیت‌های گل استقلال خوزستان قابل فهم است را نوشتیم. استقلال در سازمان دفاعی خود دو ضعف عمده دارد. ضعف اول در عدم برقراری ارتباط کلامی است به این معنا که انگار بازیکنان سازمان دفاعی استقلال با هم ارتباط کلامی ندارند. پادوانی محور خط دفاع است وباید بیشتر حرف بزند. تا وقتی رحمتی در ترکیب بود، دستورات از سوی او صادر می‌شد اما حالا که نیست، نه پادوانی حرف می‌زند و نه حسینی. مشکل اصلی خط دفاعی استقلال این حرف نزدن است که سبب می‌شود تا ضعف‌های خط دفاعی این تیم عیان شود.

مشکل دومی خط دفاعی استقلال به عدم هماهنگی برمی‌گردد. بازیکن‌ها هنوز با هم هماهنگ نیستند. یکی برای آفساید گرفتن می‌ایستد در حالی که دومی به عقب برمی‌گردد و آفساید را پر می‌کند. سه نفر در یک خط می‌ایستند تا حمله را سد کنند اما نفر چهارم چندین متر عقب‌تر است و رخنه‌ای را ایجاد می‌کند که ترفند خط دفاعی را بی‌اثر می‌سازد. خط دفاعی استقلال در هفته هفدهم هنوز به هماهنگی دفاعی لازم نرسیده و این برای منصوریان یک پیغام واضح دارد. از امتحان کردن ترکیب‌های مختلف دست بردار و بگذار نفراتت به صورت ثابت بازی کنند.