مقامات آنکارا در همه این حملات، گروه تروریستی تکفیری داعش، حزب کارگران کردستان (پکک) و دیگر گروههای کردتبار را عامل اصلی این وضعیت دانستهاند. اگرچه نقش این گروههای تروریستی در بروز این وضعیت غیرقابل انکار است اما مساله مهمتر، آن است که چنین اقداماتی از سوی این گروهها از کجا ریشه میگیرد؟در پاسخ باید گفت علت اصلی آنچه در این سال در ترکیه گذشت، چیزی نیست مگر الگوها و کنشهای رفتاری مقامات تراز اول آنکارا. به عبارت دیگر در شرایط کنونی مسوولیت بخشی از آنچه در حیات سرزمینی ترکیه میگذرد، برعهده رهبران حزب عدالت و توسعه و بزرگ همهکاره آنها، اردوغان است که مردم ترکیه مکافات اشتباهات رهبران آنها را میپردازند.رهبران حزب عدالت و توسعه با این خیال که الگوی حکومتی آنان، آن هم به واسطه دارا بودن هر دو جنبه مدرنیسم و اسلامی خواهد توانست بهعنوان یک آلترناتیو در ادوار نظم پساانقلابی در جغرافیای خاورمیانه و شمال آفریقا بدرخشد، محیط سرزمینی خود را در معرض ناامنی و نشانههای خطرناکی از گسترش ویروس تروریسم قرار دادهاند. همین انگیزه سبب شد راهبرد تنش صفر با همسایگان جای خود را به راهبرد تنش صد با همسایگان دهد.
نتیجه تعقیب راهبرد تنش صد با همسایگان سبب شد چهار جبهه جدید یعنی کردها، داعش، چپگرایان داخلی و جبهه یگانهای مدافع خلق موسوم به YPG علیه ترکیه گشوده شود.در این میان جبهه کردها با توجه به در محاق قرار گرفتنشان از سوی راهبردهای ایذایی رهبران حزب عدالت و توسعه، انگیزه و توان بیشتری را برای مقابله و ضربه زدن به مقامات آنکارا به دست آوردهاند. به همین دلیل روزی نیست که با حملات آنها پلیسی کشته نشود یا انفجاری روی ندهد و اقدامات مخربانه و مرگباری علیه حاکمیت یعنی در استانبول یا آنکارا انجام نشود.اقدام تروریستی کلوپ راینا در استانبول در همین راستا قابل ارزیابی است چراکه کردها به فراست دریافتهاند که راهبرد جدید ترکیه در ائتلاف با روسیه برای مقابله با جبهه کردها صورت گرفته است و آنگونه که از رفتار اخیر ترکیه پیدا بود، از شائبه خدمت به سوریه بابت استقرار صلح، ثبات و امنیت در این کشور خالی است.با توجه به واقعیتهای میدانی حاکم بر فضای اجتماعی و سیاسی ترکیه که به تدریج دستخوش خطرات تصاعدیابنده از تهدیدات تروریسم قرار میگیرد، الزاما باید اقداماتی برای برونرفت از وضع موجود انجام شود. آنچه در این میان میتواند به خطرات و ناامنی موجود که ترکیه در دام آن گرفتار مانده پایان دهد، چیزی جز تعقیب سیاست آشتی ملی با کردها نیست.
ضمن آنکه همین رهبران باید به این پندار اشتباه که میتوان با ابزاری به نام داعش در برابر کردهای سوریه، عراق و ترکیه جنگید، پایان دهند. در غیر این صورت باز هم انفجار و خون و کشتار داستان پایانناپذیر نظام سیاسی ترکیه خواهد بود.