در تازهترین عملیات تروریستی، وقوع دو انفجار در نزدیکی یک استادیوم در استانبول در ساعات پایانی شنبه شب ۲۰ آذر و پس از پایان یک مسابقه فوتبال، دستکم ۲۹ کشته و از ۱۶6 زخمی برجا گذاشت. وضعیت شماری از زخمیها وخیم گزارش شده است. انفجارها در نزدیکی استادیوم وودافون در بشیکتاش پس از پایان یک بازی فوتبال رخ داده است. مقامهای ترکیه در برخی موارد داعش و در مواردی نیز شبهنظامیان کرد پکک را مسوول حملات و انفجارها معرفی میکنند. اما واقعیت چیست و باید دانست که آنچه مقامات آنکارا در ریشهیابی این رویدادها ادعا میکنند تا چه میزان قرین حقیقت و واقعیت است؟
در شرایط کنونی مسوولیت بخشی از آنچه در حیات سرزمینی ترکیه میگذرد برعهده رهبران حزب عدالت و توسعه است و نمیتوان بروز مشکلاتی از این دست را آنچنان که رهبران حزب عدالت توسعه مدعی آنند به دلایل و علتهای دیگری احاله داد. امروزه مشاهده میشود که آن مشکلات یکی پس از دیگری سر برمیآورند و به هم افزوده میشوند. یک روز صدای معترضان واقعه پارک کزی سرکوب میشود و روز دیگر به صدای معترضان خانوادههای جانباختگان ریزش معدن زغالسنگ شهر سوما با خشونت پاسخ داده میشود. یک روز مماشات بیدلیل با داعش و روز دیگر راهبرد بازی با سوریه و همچنین فوبیا از استقلالطلبی کردها. یک روز آنکارا و روز دیگر میدان سلطان احمد در استانبول در معرض حملات تروریستی قرار میگیرد. روزی هم حملات تروریستی در چند صد متری مهمترین خاستگاه سیاسی حاکمیت ملی یعنی پارلمان برای فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه تولید بحران میکند. روزی برای استحکام پایههای قدرت نخبگان حزب عدالت و توسعه به ویژه شخص رجب طیب اردوغان تلاش میشود و روزی هم دفتر روزنامه زمان مورد حمله ماموران دولتی قرار گیرد تا صدای مخالفی شنیده نشود. در وقت حاضر هم نوبت فوبیای استقلالطلبی کردها، بازی با سوریه، بازداشت رهبران احزاب و دستگیریهای سازمانیافته عاملان کودتای پرابهام 15 ژوئیه و بازگشت حکم اعدام به قانون مجازات ترکیه فرارسیده است.
با توجه به واقعیتهای میدانی حاکم بر فضای اجتماعی و سیاسی ترکیه که به تدریج دستخوش خطرات تصاعدیابنده از تهدیدات تروریسم قرار میگیرد باید اقداماتی برای برونرفت از وضع موجود انجام شود. آنچه در این میان میتواند به خطرات و ناامنی موجود که ترکیه در دام آن گرفتار مانده پایان دهد، چیزی جز تعقیب سیاست آشتی ملی با کردها نیست.
دولت ترکیه بهجای تعقیب سیاست آشتی ملی با کردها آن هم با هدف مصون قرار دادن فضای سیاسی اجتماعی خود از خطر تروریسم هماینک همراه با سعودیها به ائتلاف جدیدی دست زده است و به سرعت در حال نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی برای تشکیل یک ائتلاف شوم است؛ ائتلافی که تبعات ناخوشایند آن برای فلسطینیان و خاورمیانه معلوم و قابل محاسبه نیست. از سوی دیگر دولت ترکیه باید برای برونرفت از وضع موجود باید از راهبرد بازی با سوریه صرفنظر کند و با این پندار اشتباه که میتوان با ابزاری به نام داعش در برابر کردهای سوریه، عراق و ترکیه ایجاد توازن کرد پایان دهد و مبارزه با تروریسم و داعش را جدی گیرد و فوبیای استقلالطلبی کردها را نادیده انگارد.
به هر تقدیر اشتباه محاسباتی حزب حاکم ترکیه در سالهای گذشته یکی از علل و عوامل مهم در بهوجود آمدن چنین وضعیتی است.
دولتمردان آنکارا باید بکوشند هرچه سریعتر از وضعیت موجود خلاصی یابند و کشورشان را طعمه گسترش موج تروریسم قرار ندهند به ویژه آنکه ترکیه کشوری ریشهدار در منطقه است که دارای سوابق تاریخی و تمدنی درخشان بوده و از منظر کیفیت حکمرانی و شاخصهای دموکراتیک یکی از پیشرفتهترین کشورهای موجود در منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز و حتی اروپای شرقی و مرکزی است. اگر مقامات حزب عدالت و توسعه به این مهم دست یازند، غیرمنتظره نیست که خوشبینیهای آنها بتواند در ادوار پسانظم انقلابی کشورهای خاورمیانه عربی و شمال آفریقا رنگ واقعیت به خود گیرد در غیر این صورت ترکیه گرفتار دام ناامنیهایی میشود که مسوولیتش با خود آنهاست. ضمن آنکه نخبگان حزب حاکم ترکیه باید بدانند که اگر سوریه تجزیه شود چه خطراتی فضای سیاسی و اجتماعی آنها را آماج وحشت و ترور قرار میدهد و امنیت ملی آنها را تهدید خواهد کرد.