شانزدهمین نشست پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با عنوان «آموزشگاههای آزاد سینمایی: عملکرد و جایگاه» عصر روز سهشنبه ۱۱ آبان ماه در محل مدرسه برگزار شد. در این نشست حامد چینی فروش پژوهشگر و مدرس سینما، محمد مهدی تدین موغاری نایبرییس انجمن مدیران آموزشگاههای سینمایی و مدیر آموزشگاه آزاد سینمایی دارالفنون، حمیدرضا افشار عضو هیاتعلمی دانشکده سینما و تئاتر و امیر شهاب رضویان کارگردان سینما پیرامون موضوع مطرح به بحث و تبادل نظر پرداختند.
حامد چینی فروش در ابتدای این نشست ضمن ارائه پژوهشی که پیرامون برخی از آموزشگاه های آزاد سینمایی انجام گرفته بود، توضیح داد: در پژوهش حاضر، ۷۰ آموزشگاه سینمایی در استان تهران و البرز مورد بررسی قرار گرفتند. هدف این پژوهش، ارزیابی و رتبهبندی آموزشگاهها، شناخت و مستندسازی وضعیت فعلی آنها، ارتقای شرایطشان، شناخت تصورات عمومی و نیازها، و معرفی آموزشگاههای برتر بوده است.
وی ادامه داد: ما در این پژوهش به راهکارهایی برای بهبود شرایط آموزشگاههای آزاد سینمایی رسیدیم که از آن جمله می توان به ایجاد هیات ژوری برای ارزیابی آموزشگاهها، طراحی مجدد فرآیندهای دفتر مطالعات، ایجاد پورتال جامع دفتر مطالعات، احیای انجمن صنفی مدیران آموزشگاههای سینمایی و پیگیری امور صنفی توسط آنها اشاره کرد.
معرفی محورهای فعالیتی آموزشگاه های سینمایی
محمدمهدی تدین هم با اشاره به موضوع آسیبشناسی آموزشگاههای سینمایی گفت: آموزشگاههای آزاد سینمایی در تحقق اصل ۴۴ قانون اساسی و دموکراسی در راستای واگذاری امور مردم به خودشان تشکیل شدند. محور فعالیت آموزشگاهها سه حوزه دارد. اولین حوزه، حوزه مهارت افزایی عمومی، افزایش سواد بصری و پر کردن اوقات فراغت است. پسازآن، آموزش نیروی انسانی دارای مهارت برای فعالیت در حوزه سینما و سمعی و بصری است. سومین حوزه نیز ارتقای مهارت متخصصان فعال در سینماست.
نایبرییس انجمن مدیران آموزشگاههای سینمایی با بیان تفاوت سیستم آموزشگاهها و دانشگاهها افزود: با توجه به جانمایی سریع علم، ظهور اینترنت و سرعت بالای انتقال اطلاعات، یکی از دغدغههای هنرجویان، انتخاب منابع مفید، و یادگیری در کمترین زمان ممکن است. بنابراین از اهداف آموزشگاهها، تحلیل نیازهای مخاطب است که متأسفانه در سیستم دانشگاهیمان این چابکی و سرعت عمل را نداریم. دورههای آموزشی کوتاهمدت از این ویژگی بهرهمندند که مناسب افرادی هستند که قصد فراگیری مهارتهای کاربردی را دارند و وقت کافی برای شرکت در دورههای طولانیمدت و خواندن همه منابع لازم را ندارند. ضمن اینکه آموزشگاهها در مقایسه با دانشگاهها ارزانتر و کاربردیتر هستند. هنرجو نیز میتواند تنها درس یا مهارتی که نیاز دارد انتخاب کند و همین مساله باعث ایجاد انگیزه در او میشود.
وی افزود: تدوین به روز سرفصلها، حفظ استانداردهای آموزشی لازم، تأمین تجهیزات موردنظر، تکریم اربابرجوع، آموزش بهصورت استاد شاگردی، غلبه آموزش عملی بر آموزش تئوری و ایجاد فرصت استعداد سنجی برای هنرجو، همه از امتیازات آموزشگاههای سینمایی به شمار میروند. این را هم اضافه میکنم که هنرجو بهمحض اینکه حس کند نتیجه لازم را از آموزشگاه بخصوصی نمیگیرد، میتواند در همان جلسات اول انصراف دهد.
مدیر آموزشگاه آزاد سینمایی دارالفنون ادامه داد: مزیت مهم آموزشگاهها، اعتبار مدیران مسئول و اساتید آنهاست. آموزشگاهها با تلاش برای حفظ اعتبار خود بهعنوان بخشی از مناسبات تجاری و بیزینسیشان، مجبور به حفظ برند خود برای ادامه کار خود هستند و همین فضایی رقابتی را به وجود آورده است. مراکزی که نتوانند برتری کیفی خود را حفظ کنند، بهطور خودکار از طرف هنرجویان حمایت نمیشوند. من شنیدهام که امسال حدود ۱۵ آموزشگاه از دایره فعالیت خارج شدهاند. به دلایلی که مطرح کردم، به نظر من نیاز چندانی به نظارت ارشادی و بالادستی در حوزه آموزشگاهها نداریم چون بزرگترین ناظران، خود هنرجویان هستند و استقبال آنان است که ادامه کار یک آموزشگاه را تضمین میکند. این را هم بگویم که وقتی صحبت از پر کردن اوقات فراغت توسط آموزشگاهها میشود، فقط کلاس بازیگری را در ذهن خود نیاوریم؛ بسیاری از کلاسهای آموزشگاههای سینمایی، جنبه عمومی دارند. به هر ترتیب رسالت آموزشگاهها فقط در تربیت نیروی متخصص برای ورود به سینما خلاصه نمیشود.
تدین همچنین تعویض مدیران و سیستم مدیریتی ناظر بر آموزشگاهها در مدتزمان کوتاه، و برگشتن از برخی تصمیمات سودمندی که مدیران قبلی گرفتهاند از مشکلات و معضلاتی نام برد که آموزشگاهها این روزها با آن دست به گریبانند.
همچنان گرفتار سایه ارزشهای دولتی هستیم
حمیدرضا افشار هیاتعلمی دانشکده سینما و تئاتر ضمن طرح این انتقاد که چرا هنرجویان نباید در چنین نشست هایی حضور داشته باشند؟ توضیح داد: همیشه بهعنوان استاد و مدیر سخنرانی میکنیم و کمتر به هنرجوها و دانشجوها توجه میکنیم و نهایت صحبت آنان را بهصورت گذری در راه پلهها و حیاط آموزشگاه و دانشگاه میشنویم. به هر حال باید ببینیم چند درصد فارغالتحصیلان دانشگاهها و آموزشگاهها وارد نظام تولید سینما میشوند. متاسفانه ما هیچگاه بر اساس فرآیند دقیق مطالعه، مشاهده و تجربه عمل نکردهایم و همیشه شتابزده فقط دست به تجربه در آموزشگاه داری و آموزش زدهایم.
وی بیان کرد: چرا سینمای ایران به یک نظام تولید صنعتی دست پیدا نمیکند؟ ما فراموش کردهایم ذات سینما چیست. ما باید به سمت الگوهایی برویم که مشخصاً متعلق به نهادهای آموزشی و سینما باشد نه الگوهای سازمانی و مدیریتی. متاسفانه شرایط به گونه ای است که همچنان گرفتار سایه ارزشهای دولتی هستیم.
افشار ادامه داد: بچههای دانشجو واقعاً در دانشگاهها جواب نمیگیرند؛ درحالیکه دانشگاه مسئول است. تقصیر این موضوع به گردن بخش برنامهریزی، نظارت و البته نبود یک سیستم مستقل مدیریت برای آموزشگاههاست. در حالیکه درگیر شدن خود مدیران، یک نهاد مستقل یا تشکیلات صنفی که بتواند دلسوزانه و با استفاده از الگو و نظریه، در نظام آموزش و تولید فعالیت کند، از نظر من به رشد و تحول سینمای ایران کمک خواهد کرد.