مطالعات نشان دادهاند «انساندوستی» بیشتر از ظاهر خوب مردها را جذاب میکند. زنها بیشتر شیفته مردهای انساندوست میشوند تا مردهای خوشقیافه.
عشق با جذابیت پیوندی تنگاتنگ دارد. احساس عاشقانه هنگامی شکل میگیرد که برای دیگری جذاب باشیم و او هم برای ما جذاب باشد. همه انسانها دوست دارند در میدان رقابت برای یافتن معشوق جذابتر باشند. اگر بگوییم یکی از دغدغههای هرروزه انسانها جستجوی راهی برای جذابیت بیشتر است، پر بیراه نگفتهایم.
مطالعات نشان دادهاند «انساندوستی» بیشتر از ظاهر خوب مردها را جذاب میکند. زنها بیشتر شیفته مردهای انساندوست میشوند تا مردهای خوشقیافه. البته همیشه معیارهای یک معشوق جدی و واقعی با یک رابطه زودگذر متفاوت است. در رابطههای سطحی و گذرا، ظاهر اهمیت خیلی زیادی دارد اما وقتی صحبت سر رابطههای جدی است، اهمیت انساندوستی بیشتر از ظاهر میشود. مردی که ویژگیهای انساندوستانه داشته باشد، به صورت ناخودآگاه این احساس را در ذهن یک زن ایجاد میکند که او در آینده پدر خوبی میشود. طبق نظریههای روانشناسی تکاملی، ریشه معیارهای جذابیت در جنس مخالف به توانمندی در فرزندآوری و فرزندپروری برمیگردد. با توجه به اینکه سرمایهگذاری جسمی و عاطفی که برای فرزند انجام میگیرد در زنان به مراتب بیشتر از مردان است، طبیعی است که زنان به صورت ناخودآگاه بیشتر جذب مردانی شوند که پدر خوبی در آینده باشند. این موضوع مربوط به یک جامعه و فرهنگ خاص نیست بلکه در همه جوامع و همچنین در همه گونههای حیوانی دیده میشود.
مطالعات آیندهنگر نشان دادهاند در طول یک سال مردان مجردی که ویژگیهای انساندوستانه بیشتری داشته و بیشتر وقتشان را صرف کارهای خیر و نیکخواهانه کردهاند، در مقایسه با مردانی که انساندوستی کمتری داشتهاند و بیشتر وقتشان صرف پیدا کردن یک جفت مناسب شده، رابطههای موفقتر و جدیتری داشتهاند. یکی از مراجعان من آقای مجرد 35 سالهای است. پس از چند جلسه متوجه شدم حضور یک «انسان مهم» را در زندگیاش پررنگ نمیبینم. تاکنون هیچ رابطه عاشقانهای را تجربه نکرده و همیشه اولویتهای دیگری داشته است.
از او پرسیدم: «زندگی بدون عشق و رابطه به نظرت خشک و بیمزه نیست؟» گفت: «من هم از تنهایی خسته شدهام اما فکر میکنم اگر بخواهم دنبال یافتن همسر مناسب بروم، وقت و انرژی زیادی از من گرفته میشود و از کار و زندگی میافتم.» به او گفتم: «راستش من در تو ویژگیهای خودخواهانه زیادی میبینم. آیا ممکن است تو اینقدر حواست به پیشرفتهای شخصی و حرفهایات بوده که جنس مخالف را فراری میدادهای؟» بدون هیچ مکثی پاسخ داد: «دقیقا همینطور است. با اینکه ظاهرم خوب است و موقعیت شغلی و مالی خوبی دارم، اما همیشه دخترها از من فراری بودهاند.» به او گفتم: «عشق یک بدهبستان عاطفی است. وقتی با خودخواهی، تمام دغدغهات پیشرفتهای حرفهایات میشود، ناخودآگاه این نشانه را به جنس مخالف میدهی که من اهل سرمایهگذاری عاطفی نیستم و کسی نمیتواند آنقدری برایم مهم شود که عاشقانه دوستش داشته باشم. اصلا نیاز نیست کار و زندگیات را رها کنی. کافی است انگیزههای انساندوستانه را در خودت تقویت کنی. به انجمنهای خیریه کمک کنی و در حرفهات کارهای انساندوستانه بیشتری انجام دهی. با این شیوه در نظر جنس مخالف جذابتر میشوی. برای یافتن یک دوست خوب نیاز نیست به صورت مستقیم دنبالش بگردیم. به گفته مولانا: «آب کم جو تشنگی آور به دست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست». زندگی مدرن، بسیاری از انسانها را آنقدر خودخواه کرده که حس تشنگی نسبت به یک رابطه عاشقانه را از دست دادهاند.»