بنا بر برخی اقوال، پس از رفتن ابن­ سعد و یارانش، جماعتی از بنی­ اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و چون آن بدن های پاک و مقدس را به آن وضع دیدند دانستند که این بدن ها، اجساد مطهر حسین(ع) و یاران اوست، پس صدا به شیون و زاری بلند کردند و در شب موقعی که ایمن از دشمن بودند بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گذاردند و آنها را دفن نمودند. 

 

درباره محلّ دفن سر مبارک امام حسین (ع) به خصوص و سرهاى دیگر شهداى کربلا به صورت عموم، در کتاب‏ هاى تاریخى شیعه و اهل سنّت و نیز منابع روایى شیعه اختلاف فراوانى مشاهده مى‏ شود. البته اقوال نقل شده نیاز به بررسى دارد اما هم اکنون مشهورترین قول- که مورد قبول جامعه شیعى قرار گرفته- آن است که سر مبارک پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمین کربلا مدفون گردید.

 

براى آگاهى بیشتر به بیان این اقوال مى‏ پردازیم:

 

1. مدینه

 

1-1. ابن نما حلی(متوفای 841ق) نقل می‌کند: «برخی گفته‌اند عمرو بن سعید سر مطهر امام حسین(ع) را در مدینه دفن کرده است».[1]

 

2-1. نقل‌هایی نیز وجود دارد که سر مقدس حضرت حسین بن علی(ع) در بقیع کنار قبر مادرش حضرت فاطمه(س) دفن شده است.[2]

 

3-1. برخی نیز بدون این‌که مکان بقیع را ذکر کنند، گفته‌اند: در مدینه کنار قبر مادرش فاطمه(س) به خاک سپرده شده است.[3]

 

2. دمشق

 

1-2. وقتی «منصور بن جمهور» شام را فتح کرد و پس از ورود به شهر، به خزانه «یزید» وارد شد، در آن‌جا سبد سرخ رنگى یافت! به غلام خود گفت: این سبد بسته‌بندى شده را خوب نگهدار که از گنجینه‌هاى گران‌قیمت امویان است؛ امّا هنگامى که پس از مدّتى آن‌را گشود، دید سر نورانى و عطرآگین امام حسین(ع) در آن است. به غلام دستور داد، پارچه‌اى آورد و بر آن سر نورانى پوشاند و پس از کفن نمودنش، آن‌را در کنار باب «فرادیس» دمشق به خاک سپرد.[4]

 

2-2. برخی از منابع تاریخی هم بدون نقل این جریان، تنها گفته‌اند که سر مبارک امام حسین(ع) در دمشق دفن شده است.[5]

 

3. نجف کنار قبر امام علی(ع)[6]

 

1-3. عمر بن طلحه می‌گوید: امام صادق(ع) زمانی که در حیره بود، به من فرمود: «آیا نمی‌خواهید به وعده‌ای که به شما داده بودم (زیارت قبر امام علی)وفا کنم؟» گفتم: چرا. سپس به همراه آن‌حضرت و فرزندشان اسماعیل سوار بر مرکب شدیم تا این‌که از منطقه سویه -میان حیره و نجف- گذشته و در ذکوات بیض فرود آمدیم و آن‌جا نماز گزاردیم. حضرت صادق(ع) به اسماعیل فرمود: «بلند شو و به جدّت حسین سلام بده». گفتم: قربانت شوم مگر حسین در کربلا نیست؟ فرمود: «چرا، امّا زمانی که سرش به شام برده شد، یکی از دوستان ما آن‌را برداشته و در کنار قبر امیر المؤمنین علی(ع) دفن نمود».[7]

 

2-3. ابان بن تغلب ‌گوید: با امام صادق(ع) بودم که به صحراى نجف آمدند و دو رکعت نماز خواندند و اندکى پیش‌تر رفتند و آنجا نیز دو رکعت نماز خوانده پس سوار شدند و بعد از طی مسیر اندکى، از چهارپا به زیر آمده و دو رکعت نماز گزاردند. سپس فرمودند: «این، جاى قبر حضرت امیر المؤمنین(ع) است». گفتم: آن دو جاى دیگر که نماز خواندید چه بود؟ فرمود: «مکان سر حضرت امام حسین(ع) و منبر حضرت قائم(عج)».[8]

 

3-3. در خبری مرفوع می‌خوانیم: امام صادق(ع) فرمود: «وقتى تو به نجف رفتى دو تا قبر خواهى دید؛ قبر بزرگ و قبر کوچک اما بزرگ آن، قبر امیر المؤمنین(ع) است و قبر کوچک، سر مبارک امام حسین(ع) است».[9]

 

از این روایات، معلوم می‌شود در آن زمان، جایگاه کوچکى نزد قبر امام علی(ع) در نجف وجود داشت به این عنوان ‌که سر امام حسین(ع) در آن‌جا دفن و یا نگهداری شده بود.

 

4-3. یونس بن ظَبیان گوید: امام صادق(ع) سوار مرکب شد، من هم در حضور آن‌حضرت سوار شدم تا این‌که آن‌حضرت نزد تپه‌هاى سرخ پیاده شد و وضو گرفت سپس به مکانى که بلند به نظر می‌رسید نزدیک شد و در آن‌جا نماز خواند و پس از نماز روى آن مکان خم شده و گریست و سپس به مکان بلند دیگرى که نزدیک آن بود رفته و عیناً اعمال سابق را بجا آورد و فرمود: «جایى که اول در آن‌جا نماز خواندم جای قبر حضرت علی(ع) بود و آن دیگرى جای سر مطهر حسین(ع) بود و ابن زیاد -لعنت خدا بر او باد- وقتى که سر حسین(ع) را به شام فرستاد، بعد از مدتی سر را به کوفه برگرداندند. در پی آن بود که ابن زیاد دستور داد تا سر را از کوفه خارج کنند تا اهل کوفه به جهت آن آشوب نکنند و خداوند برگردانید سر مطهر را نزد قبر حضرت علی(ع) و در آن‌جا دفن شد و "فَالرَّأْسُ مَعَ الْجَسَدِ وَ الْجَسَدُ مَعَ الرَّأْس"؛ یعنی‏ از آن پس سر به جسد ملحق شد و بدن با سر متّصل گردید».[10]

 

برای جملات پایانی این روایت؛ یعنی «فالرأس مع الجسد...» چند احتمال بیان شده است:

 

یک. «فالرأس مع الجسد»؛ یعنى بعد از آن‌که سر امام حسین نزد قبر حضرت علی(ع) دفن شد، به جسد اطهر در کربلا ملحق گردیده است.[11] ولى اشکال این احتمال آن است که؛ هنوز در سال ۶۱ هجری قبر امام علی(ع) را در نجف اشرف کسى از اشخاص عادى نمی‌شناخت تا آنچه در برخی روایات‏ آمده که: «لَمَّا حُمِلَ رَأْسُهُ إِلَى الشَّامِ سَرَقَهُ مَوْلًى لَنَا فَدَفَنَهُ بِجَنْبِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)»[12] تحقّق یابد. به‌علاوه؛ این نقل با آنچه در دیگر منابع تاریخی ذکر شده مبنی بر این‌که امام سجاد(ع) رأس مطهر را از شام به کربلا آورده و به بدن اطهر ملحق کرد، همخوان نیست.[13]

 

دو. شیخ حر عاملى(ره) بعد از نقل این روایت(فالرأس مع الجسد...)؛ کلام سید ابن طاووس(ره) را نقل کرده و گفته است: «و لا منافات بینهما»؛[14] یعنى در میان عمل اصحاب امامیّه و آن روایات منافات ندارد. و به همین جمله اجمالى اکتفا کرده است.

 

شاید منافات نداشتن میان عمل اصحاب و آن روایات به این دلیل باشد که ممکن است سر مطهر را در موقع بردن به شام کنار قبر امام علی(ع) گذاشته باشند یا هنگام برگشت از شام سر مبارک را نزد قبر آن‌حضرت گذاشته و از آن‌جا به کربلا برده و با جسد دفن کرده باشند.[15] همان‌طور که صاحب جواهر الکلام(ره) بعد از نقل این دسته از روایات و نیز کلام سید ابن طاوس(ره) می‌گوید: «شاید منافاتی میان آن روایات و عمل اصحاب نباشد؛ زیرا ممکن است سر مطهر را نزد قبر امیر المؤمنین علی(ع) مدتى دفن کنند و بعد از آن به کربلا نقل شده و با جسد دفن شده باشد».[16]

 

5-3. همچنین در روایتى نقل شده است: امام صادق(ع) از کنار میلِ (نشان) خمیده در راه نجف گذشت و نماز بجا آورد و از آن‌حضرت سؤال شد که آن، چه نمازى‏ بود خواندید؟ فرمود: «این‌جا، جایى است که سر جدّم حسین بن على(ع) را هنگام آمدن از کربلا و آوردنش براى عبید اللّه بن زیاد ـ که لعنت خدا بر او باد ـ براى [مدّتى] در این‌جا نهادند».[17]

 

بنابراین، امکانِ گذاشتن سر مطهر در حوالی قبر حضرت علی(ع) به صورت موقت وجود دارد و اکنون مسجدی به نام «مسجد حنانه» بین نجف و کوفه وجود دارد که گفته می‌شود سر امام در آن‌جا قرار داشت.

 

با این وجود، ممکن است حقیقت امر در آن روایات، سرّى از اسرار باشد که واقع آن بر ما کشف نشده و براى مصالحى که در آن زمان وجود داشت، آن احادیث از ائمه اطهار(ع) صادر شده است.

 

البته در تحلیل سندی این روایات باید گفت که برخی از افراد موجود در اسناد این روایات مانند «مبارک خباز»[18] در کتب رجالی از او نامی برده نشده و برخی چون «یونس بن ظَبیان»[19] نیز ضعیف‌اند.[20]

 

محدث قمى(ره) در «منتهى الآمال» می‌گوید: «احادیث بسیار دلالت می‌کند بر آن‌که مردى از شیعیان آن سر مبارک را دزدید و آورد در بالاى سر حضرت علی(ع) دفن کرد»،[21] سپس به این روایت اشاره می‌کند که؛ یزید در پاسخ تقاضاى حضرت سجاد(ع) که می‌خواست سر پدر را بار دیگر زیارت کند گفت: دیدار سر پدر هرگز از براى تو میسّر نخواهد شد.[22] اما چیزی که جریان سرقت را مورد ابهام قرار می‌دهد این است که؛ اگر سر دزدیده شده و به عراق آورده شده باشد، چرا در کربلا دفن نشد و آن‌را به نجف بردند؟!

 

درباره پاسخ یزید به امام سجاد(ع) باید گفت: سید ابن طاووس در «اللهوف» تصریح کرده که امام سجاد(ع) سر مبارک را با سرهای سایر شهدا از یزید گرفت. و نیز امام(ع) اصرار ورزید که پارچه دوخته‌شده جده‌اش فاطمه زهرا(س) و مقنعه و قلاده و پیراهن ایشان را از میان غنائم جداسازی کرده و برگرداند که این کار نیز عملی شد.[23]

 

4. عسقلان و قاهره

 

1-4. سبط ابن جوزى(متوفای 654ق) نقل کرده است: «سر حسین بن علی(ع) را خلفاى فاطمیین از باب فرادیس در دمشق به عسقلان مصر انتقال دادند سپس به قاهره برده و در آن‌جا دفن کردند و آن‌جا بارگاه عظیمى دارد که زیارتگاه است».[24]

 

2-4. علامه سید محسن امین در «لواعج الاشجان» در این‌باره می‌گوید: «بنا به گفته برخی مورّخان؛ علویین مصر، سرى را از عسقلان به قاهره انتقال داده‌اند و به نام سر مطهر امام حسین(ع) در آن‌جا دفن کرده و مشهد بزرگى بالاى آن ساختمان بنا نموده‌اند، ولى سؤال این است که واقعاً آن سر، سر امام حسین(ع) بوده است؟!».[25]

 

همان‌طور که گفتیم؛ برخی از اهل سنت گفته‌اند سر مطهر در خزانه یزید در دمشق بود و آن‌را کفن کرده و در باب فرادیس دفن نمودند[26] و از سوی دیگر برخی گفته‌اند از آن‌جا خلفاى فاطمیین نقل داده در عسقلان دفن کردند و بعد از آن از عسقلان به قاهره حمل‏ شده است.[27] نه این‌که سر مبارک به سرقت رفت و در عسقلان به خاک سپرده شد.

 

معلوم مى‏ شود کسى که گفته: سر مطهر به سرقت رفت و به وسیله شیعیان در عسقلان دفن شد، روایت سرقت رفتن سر را به تاریخ دفن شدن سرى دیگر در عسقلان ضمیمه کرده و از آن نتیجه اشتباهی گرفته است که نمی‌توان به آن اعتماد کرد.[28]

 

امام یافعى یمنى مکى(متوفاى 768ق) در «مرآت الجنان» می‌گوید: «آنچه گفته شده که سر مطهر امام حسین(ع) به عسقلان نقل شده و یا به قاهره نقل داده‌اند صحیح نیست».[29] از کلام یافعى فهمیده می‌شود که ایشان نیز معتقدند سرى که نقل داده ‌شده، سر امام حسین(ع) نبوده است. سپس خود یافعى می‌گوید: «سر را یزید به مدینه منوّره با خاندان رسالت و جمعى از موالى بنی‌هاشم و عده‌اى از موالى ابوسفیان فرستاد و در مدینه در بقیع نزد قبر مادرش فاطمه(س) دفن شد و این صحیح‌ترین اقوال است».[30]

 

البته اگر سر مطهر را به مدینه برده باشند لزوماً در بقیع نباید دفن شده باشد؛ زیرا معلوم نیست که قبر حضرت زهرا(س) در بقیع باشد. به‌علاوه؛ برخی از مورّخانی که گفته‌اند سر را به مدینه برده‌اند، معتقدند ‌که مجدّداً آن‌را از مدینه به کربلا آورده و به جسد ملحق کرده‌اند.[31] و این قول که از اهل سنت است، قول مشهور میان شیعه را تقویت می‌کند که سر مطهر امام حسین(ع) به کربلا برگردانیده شد و با جسد دفن گردید.

 

خلاصه این‌که؛ هرگز نمی‌توان به دفن سر آن‌حضرت در مصر اعتماد داشت بویژه این‌که دست سیاست و ریاست خلفاى فاطمی آن دیار با آن بازى کرده و از آن منظور سیاسى داشته‌اند.

 

سؤال: ممکن است به ذهن برخی خطور کند؛ در صورتى که مدفون شدن سر امام حسین(ع) در قاهره در مسجد مشهد الحسین(ع) ثابت نیست، پس چرا این همه در کتب اهل سنت کراماتی از آن بُقعه نقل می‌کنند؟

 

در پاسخ باید گفت؛ اولاً: وجود قُبه عالی و مسجد بزرگ و ساختمان مهم در جایى - بدون تحقیق - دلیل بر درستی آنچه در میان مردم معروف است نمی‌باشد. جاهاى زیادى را در کشورهای اسلامى به عنوان این‌که مدفون در آنها از اولاد ائمه اطهار(ع) است، زیارتگاه کرده‌اند و یا شخص مدفون از فرزندان با واسطه بوده، ولى از فرزندان بدون واسطه شهرت داده‌اند و نیز در بعضی مکان‌ها به بهانه صدور کرامتى مسجد ساخته و شهرت داده‌اند، در حالی‌که پس از تحقیق معلوم می‌شود آن کرامت حقیقت ندارد.

 

ثانیاً: وقتی مردم در مکانی، امامى از ائمه معصومین(ع) را از راه دور زیارت می‌کنند، بالأخره مورد توجه قرار می‌گیرند؛ زیرا این قدر مردم در آن مکان ایستاده و دائماً متوجه و متوسل به امام معصوم(ع) می‌شوند؛ حتماً حداقل به سلام و توسل چند نفر جواب می‌دهند و به آن مکان عنایت دارند و اگر کسى در آن مکان روى تضرّع به درگاه خداوندى بیاورد و متوسل به اولیاى او شود و از خداوند طلب نزول رحمت و سلام نماید قطعاً آن‌جا مورد لطف و توجه قرار می‌گیرد و محل استجابت دعاها می‌شود؛ اما این مطلب دلیل نیست که مدفون در قاهره واقعاً سر مطهر امام حسین(ع) است.

 

5. کربلا

 

بنابر نقل مشهور، سر امام حسین(ع) در کربلا به بدنش ملحق شده است:[32]‏

 

1-5. سید بن طاووس در لهوف: «و اما سر حسین(ع) روایت شده که آن‌را برگردانده و در کربلا با پیکر شریفش دفن کردند و عمل طایفه شیعه هم بر طبق همین معنا که گفتیم بوده است».‏[33] از این کلام فهمیده می‌شود که عقیده شیعه بر آن است که سر امام حسین(ع) به جسد در کربلا ملحق شده است.

 

2-5. شیخ طبرسى(ره) در «تاج الموالید»: «برخی از اصحاب امامیه گفته‌اند: سر امام حسین(ع) از شام آورده شد و به بدن آن‌حضرت در کربلا ضمیمه شد».[34]

 

3-5. همچنین ابن فتال نیشابورى(متوفای 508ق) در «روضة الواعظین»،[35] و ابن نما حلی(متوفای 841ق)‏ در «مثیر الاحزان»،[36] همین نظریه علماى امامیّه را ذکر کرده‌اند.

 

4-5. از کتاب‌های قدیمی که در آن تصریح شده؛ سر مطهر امام حسین(ع) در کربلا در بیستم ماه صفر به جسد ملحق شده کتاب «الآثار الباقیة» ابوریحان بیرونى(قرن 4-5) است. ابوریحان در این کتاب گوید: «و فى العشرین، ردّ رأس الحسین الى مجثمه، حتّى دفن مع جثّته؛ و فیه زیارة الاربعین، و هم حرمه بعد انصرافهم من الشام»؛[37] و در روز بیستم آن (ماه صفر) سر حسین(ع) را به بدنش ملحق شده و در همان‌جا دفن شد.

 

5-5. ابن جوزی(متوفای 654ق‏) در «تذکرة الخواص» می‌گوید: «مشهورترین اقوال این است که سر حسین بن علی(ع) از مدینه به کربلا آورده شد و به همراه جسد دفن شد».[38]

 

6-5. زکریا بن محمد قزوینى(متوفای 682ق) در کتاب «عجائب المخلوقات» گوید:  «الیوم الاول منه عید بنى امیه ادخلت فیه رأس الحسین رضى اللّه عنه بدمشق و العشرون منه رُدَّت رأس الحسین الى جثته»؛[39] روز اول از ماه صفر عید بنى امیّه است که در آن روز سر حسین(ع) را وارد دمشق کردند و روز بیستم از ماه صفر سر حسین(ع) بر جسم مبارکش در کربلا برگردانیده شد.
 
پی نوشت ها:
1- ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 106، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ سوم، 1406ق.
2- خوارزمی‏، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج ‏2، ص 83، قم، انوار الهدی‏، چاپ دوم، 1423ق؛ شمس الدین باعونى‏، محمد بن احمد، جواهر المطالب فی مناقب الإمام على بن أبى طالب(ع)‏، ج ‏2، ص 299، قم، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، چاپ اول، 1415ق؛ یافعی، عبد الله بن أسعد، مرآة الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة ما یعتبر من حوادث الزمان، ص 109، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج 5، ص 15، المکتبة التوفیقیة، بی‌جا، بی‌تا.
3- سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص، ص 239، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق؛ شهاب الدین نویری، أحمد بن عبد الوهاب، نهایة الأرب فی فنون الأدب، ج 20، ص 480 – 481، قاهره، دار الکتب و الوثائق القومیة، چاپ اول، 1423ق.
4- مثیر الأحزان، ص 106 – 107؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏45، ص 144، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
5- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج ‏3، ص 214، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ حسنی شجری جرجانی، یحیی بن حسین، ترتیب الأمالی الخمیسیة، ج 1، ص 231، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1422ق؛ تذکرة الخواص، ص 239.
6- ر.ک: ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏4، ص 77، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق؛ مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون، ص 748، قم، سرور، چاپ نهم، 1382ش؛ ابن حبان تمیمی، محمد بن حبان، الثقات، ج 3، ص 69، حیدر آباد هند، دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1393ق.
7- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏4، ص 571، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم‏،  1407ق‏.
8- همان، ص 572؛ مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏4، ص 77.
9- ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 35، نجف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش.
10- همان، 36 – 37؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ‏14، ص 402 – 403، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
11- «فالرأس مع الجسد اى بعد ما دفن هناک ظاهرا الحق بالجسد بکربلاء»؛ بحار الأنوار، ج ‏45، ص 178؛ جزائری، نعمت الله، ریاض الابرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج ‏1، ص 256، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، چاپ اول، 1427ق.
12- «هنگامى که سر مطهّر آن‌حضرت را به شام آوردند یکى از دوستان ما آن‌را ربود و در کنار قبر امیر المؤمنین(ع) دفن نمود»؛ الکافی، ج ‏4، ص 571؛ کامل الزیارات، ص 34.
13- قاضى طباطبائى‏، سید محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ص 181 – 182، تهران، وزارت ارشاد، 1383ش‏.
14- وسائل الشیعة، ج ‏14، ص 403.
15- تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ص 182.
16- «و لعله لا منافاة لإمکان دفنه مدة ثم نقل الى کربلاء»؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ‌20، ص 93، بیروت، ‌دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق.
17- عاملی(شهید اول)، محمد بن مکی، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الأئمة(ع)، ص 32 – 33، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، 1410ق؛ شیخ طوسی، الامالی، ص 682، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
18- روایت نماز خواندن امام صادق(ع) در کنار قبر امام علی(ع) و جای سر مطهر امام حسین(ع): «...یَعْقُوبَ بْنِ إِلْیَاسَ عَنْ مُبَارَکٍ الْخَبَّازِ قَال...»؛ ‏ابن طاوس، عبدالکریم بن احمد، فرحة الغری فی تعیین قبر أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع) فی النجف، ص 58، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، بی‌تا.
19- «...عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ أَوْ عَنْ رَجُلٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَال: ...‏فَالرَّأْسُ مَعَ الْجَسَدِ وَ الْجَسَدُ مَعَ الرَّأْس»؛ ‏بحار الأنوار، ج ‏45، ص 178.
20- ر.ک: نجاشی، احمد بن على‏، رجال ‏النجاشی، ص 448، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1407ق؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، الخلاصة، ص 266، قم، دار الذخائر، 1411ق؛ کشی، محمد بن عمر، رجال‏ الکشی، ص 363  و 364، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348ش.
21- قمى، شیخ عباس، منتهى الآمال، ج ‏2، ص 1008، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1379ش؛ و نیز ر.ک: ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات أو الإستنفار و الغارات، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج ‏2، ص 852، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ اول، 1395ق؛ جلاء العیون، ص 748.
22- منتهى الآمال، ج ‏2، ص 1010 – 1011.
23- سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 195، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش.
24- تذکرة الخواص، ص 239.
25- امین عاملى‏، سید محسن، لواعج الأشجان فی مقتل الحسین(ع)‏، ص 191، بیروت، دار الأمیر للثقافة و العلوم‏، چاپ اول، 1996م.
26- انساب الاشراف، ج ‏3، ص 214؛ تذکرة الخواص، ص 239.
27- تذکرة الخواص، ص 239.
28- تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)، ص 170.
29- مرآة الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة ما یعتبر من حوادث الزمان، ص 110.
30- همان، 109.
31- تذکرة الخواص، ص 238.
32- اللهوف على قتلى الطفوف، ص 195؛ ‏طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏1، ص 477، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق؛ مثیر الأحزان، ص 107؛ مقتل الحسین(ع)، ج ‏2، ص 84؛ تذکرة الخواص، ص 238.
33- «فَأَمَّا رَأْسُ الْحُسَیْنِ فَرُوِیَ أَنَّهُ أُعِیدَ فَدُفِنَ بِکَرْبَلَاءَ مَعَ جَسَدِهِ الشَّرِیفِ وَ کَانَ عَمَلُ الطَّائِفَةِ عَلَى هَذَا الْمَعْنَى الْمُشَارِ إِلَیْه»؛ ‏اللهوف على قتلى الطفوف، ص 195.
34- «و أمّا رأس الحسین(علیه السّلام) فقال بعض أصحابنا: أنّه ردّ إلى بدنه بکربلاء من الشّام و ضمّ إلیه»؛ ‏طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص 87، بیروت، دار القاری، چاپ اول، 1422ق.
35- فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏1، ص 192، قم، رضی، چاپ اول، 1375ش.
36- مثیر الأحزان، ص 107.
37- أبو ریحان بیرونی،‏ الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، ص 422، تهران، مرکز نشر میراث مکتوب‏، چاپ اول، 1380ش.
38- «اشهرها انه رده الى المدینة مع السبایا ثم رد الى الجسد بکربلا فدفن معه‏»؛ تذکرة الخواص، ص 238.
39- قزوینی، زکریا بن محمد، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، ص 70، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، بی‌تا.