ظاهرا قرار است پاسخ به سوال « چه کسانی کاندیدا خواهند شد» از راه «حذف گزینهها» پیدا شود.
اولین فردی که در مورد انتخابات سال آینده اظهار نظر کرد، محمد غرضی بود، کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری سال 92، در اسفند سال گذشته اعلام کرد که « من در دو انتخابات گذشته خود را در معرض رای مردم قرار دادم و فکر نکنم با توجه به نظر مردم دوباره در انتخابات شرکت کنم. اگر کسانی از من دعوت کنند شاید حضور پیدا کنم اما دیگر به صورت شخصی خودم را در معرض رای مردم قرار نخواهم داد.» آقای غرضی در مورد علت این تصمیم تازه هم گفت که تبلیغات برای انتخابات هزینههای زیادی دارد و او به عنوان یک بازنشسته نمیتواند این هزینهها را بپردازد.
خرداد سال جاری، «محمدرضا باهنر» هم که بعد از کنارهگیری از انتخابات مجلس دهم، خیلیها در مورد احتمال کاندیداتوریاش در انتخابات آینده اظهارنظر میکردند اعلام کرد که نیتی برای رییس جمهور شدن ندارد، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین با اشاره ضمنی به این که عدهای به او توصیه میکنند که برای انتخابات آینده کاندیدا شود، گفته است: «خوابهای زیادی برای ما دیدهاند که هیچکدام تعبیر نمیشود؛ به عبارتی من برای انتخابات سال آینده نامزد نمیشوم، ضمن اینکه من بازنشسته شدهام و دیگر نماینده مجلس شورای اسلامی هم نیستم.»
«محسن رضایی» هم قبلا اعلام کرده است که تمایلی به شرکت دوباره در انتخابات ریاستجمهوری ندارد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که لباس نظامیاش را هم دوباره به تن کرده ، در پاسخ به احتمالاتی که در مورد حضور دوبارهاش در انتخابات مطرح شده، گفته است: « من به سپاه برگشتم، در حال حاضر بنده در اختیار رهبر انقلاب هستم که هر مأموریتی بدهند، اجرا میکنم. دیگر کاندید ریاست جمهوری نمیشوم.»
نفر بعدی که احتمال کاندیداتوریاش را رد کرده «علی لاریجانی» رییس فعلی مجلس است که خیلیها او را در قد و قامت رقابت با حسن روحانی میدانند، با این حال او در حاشیه سفر به کهکیلویه و بویراحمد در پاسخ به خبرنگارانی که از او در مورد احتمال حضورش در انتخابات آینده پرسیده بودند، تصریح کرد که در انتخابات آینده کاندیدا نخواهد شد.
حجتالاسلام دعایی، مدیر مسوول و نماینده ولی فقیه در موسسه اطلاعات، هم در سال جاری به عنوان گزینه محتمل برای ریاستجمهوری مطرح شده بود. او در اردیبهشت سال جاری در مصاحبهای تاکید کرد که هیچ انگیزهای برای وارد شدن به رقابتهای انتخابی ندارد. « به روح امام قسم میخورم که هیچ انگیزه و آمادگی برای کاندیدا شدن از سوی هیچ جریانی را ندارم.»
در میان اعضای دولت فعلی هم گمانهزنیهایی برای پیدا کردن کاندیداهای آینده انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود. یکی از مطرحترین گزینهها از بعد از حصول توافق بین ایران و گروه 5+1 «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه محبوب دولت بوده که البته بارها با قاطعیت حتی احتمال تلاش برای حضور در جایگاه ریاستجمهوری را هم رد و در مصاحبهای با روزنامه شرق اعلام کرده است که قصدی برای ریاستجمهوری ندارد. «از خدا میخواهم به من در همین مسئولیت و جایگاهی که هستم کمک کند تا بخشی از محبتهای مردم را پاسخ بگویم. فعلا تمام تلاش من و همکارانم در همین زمینه است.
«قاضیزاده هاشمی» وزیر بهداشت دولت روحانی هم تا به حال بارها به عنوان گزینهای برای انتخابات آینده ریاستجمهوری مطرح شده است؛ اما حتی او هم احتمال کاندیداتوریاش را رد کرده است. او در خرداد سال جاری در مصاحبهای در مورد آینده سیاسیاش گفته است: «برای من همین وزارت هم زیاد است و خودم را لایق این کاری که انجام میدهم هم نمیدانم. من پزشک هستم و تخصصم نیز در زمینه چشمپزشکی است. این کارم را هم خیلی خوب بلد هستم؛ بنابراین فکر نکنم به درد کارهای دیگری بخورم. علاوه به آن معتقد هستم که در کشور تنها روحانیان میتوانند رییس جمهور موفقی شوند، من خودم را از جنس سیاست نمیدانم و علاقهای هم به قدرت ندارم. تصمیم دارم بعد از این دوره چهار ساله وزارت سر کار تخصصی پزشکی که به آن علاقه دارم برگردم.»
سردار «قاسم سلیمانی» که مدتهاست مورد توجه بسیاری از رسانهها قرار گرفته است، از ماهها قبل توسط برخی به عنوان گزینه مناسب برای رویارویی با روحانی در انتخابات آینده ریاست جمهوری مطرح میشد، اما در نهایت با انتشار نامهای آب پاکی را روی دست همه ریخت و تصریح کرد که ترجیح میدهد «سرباز» باقی بماند و وارد عرصه سیاست نشود. او در نامه خود که خطاب به رهبری نوشته شده آورده است: « حقیر سرباز صفر ولایت و نظام جمهوری اسلامی و ملت شجاع و عزیزتر از جانم بوده و انشاءالله با استعانت از خدای سبحان تا آخر عمر در همین جایگاه "سربازی" خواهم بود. از همه برادران و خواهران عزیزم خواهشمندم با بیاعتنایی به اظهارات فریبکارانه و تفرقهافکنانه دشمنان اجازه ندهند وقت ارزشمند خدمتگزاران این ملت صرف اهداف و مقاصد شوم دشمنان گردد.»
اما پر سر و صداترین کنارهگیری از رقابت انتخابی آینده در سال 96، کنارهگیری محمود احمدینژاد بوده است.
جنجالیترین کنارهگیری از انتخابات ریاستجمهوری آینده هم به نام محمود احمدینژاد رقم خورده است، او که از مدتها قبل کفش آهنی به پا در استانهای مختلف میگشت و سخنرانی میکرد، بعد از این که مستقیما از شرکت در انتخابات آینده نهی شد، نامهای خطاب به رهبری منتشر و اعلام کرد که برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابت سال 96 ندارد.
او در نامه خود نوشت: «همانگونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریور ماه سال جاری، اینجانب برنامههای تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرت عالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم.
ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار میرسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم.»
اگر این اظهار نظرها را نهایی تلقی کنیم و احتمالا فراموش شدن آنها را نادیده بگیریم، تا این جا تعدادی از گزینههای بالقوه کاندیداتوری از چرخه حذف شدهاند، اما برای مشخص شدن این که بالاخره رقابت انتخاباتی دور بعد بین چه کسانی خواهد بود به نظر میرسد باید منتظر ماند تا نور به بخشهای دیگر صحنه بتابد.