مخالفت زنان عربستان با قانون «حق الولایه»

 عربستانی ها که به تازگی از برگزاری موسم حج فارغ شده و حواشی ناشی از یادآوری فجایع سال گذشته، ممانعت از حضور ایرانیان در مناسک امسال و امثال آن را پشت سر گذاشته‌اند، با موضوعی مواجه شده‌اند که در نوع خود برایشان بسیار جدید است.

 

مخالفت شمار زیادی از زنان این کشور با شماری از قوانین که به باور ایشان، ضد زنان به حساب می‌آیند و با نظام های حقوقی در هیچ کشور جهان مشابه نیستند. از جمله قانونی که «حق الولایه» خوانده می‌شود و بر اساس آن، باید زنان این کشور تحت سرپرستی یک مرد باشند. قانونی که به نوعی نبض مخالف زنان سعودی با حاکمان این کشور به شمار می‌آید.

البته این قانون تبعات فراوانی به دنبال دارد و محدود به الزام زنان به داشتن سرپرست نیست، که اگر بود، ممکن بود اعتراضی به دنبال نداشته باشد. مثل ممنوعیت سفر برای زنان تنهای عربستانی تا 45 سالگی شان که تنها با همراهی مرد سرپرست، رفع شدنی است.

بر اساس گزارش ها، بیش از 14 هزار زن عربستانی با امضای طوماری، قوانینی از این دست را، ضد زنان، دست و پاگیر و غیر منطقی خوانده و از حکومت این کشور خواسته‌اند که آنها را لغو کند. اتفاقی که تاکنون در این کشور مسبوق به سابقه نبوده و اگر محدودیت های فراوان دسترسی زنان به دنیای مجازی و کم سوادی ایشان نبود، می‌توانست به شکل وسیع تری رخ دهد.

این طومار که به باور کارشناسان، گسترده ترین پویش مردمی در این کشور به شمار می‌آید، به شدت مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی در این کشور نیز قرار گرفته و برخی در مخالفت با آن و عده ای در موافقت با آن، با بهره جستن از هشتگ هایی در این باره، مطالبی منتشر می‌کنند که اطلاع رسانی در این باره را گسترده کرده است.

رویدادی که با توجه به ساختار خاص قدرت در این کشور و نبود انتخابات، شکل و ظاهر متفاوتی به ماجرا بخشیده و موجب شده که امثال # اسقاط ولایة الرجل (لغو قیمومیت مردان [بر زنان]) به جمع هشتگ های پر کاربرد در جهان در ساعات و روزهای اخیر بپیوندد و زمینه ساز توجه جهانیان به ماجرا شود.

اتفاقی که در صورت دیده شدن، به موضوعات دیگری مانند ممنوعیت رانندگی برای زنان در این کشور و تبعیض های عرفی و قانونی رایج در دیگر سطوح جامعه نیز کشیده خواهد شد و احتمالا شگفتی بسیاری به دنبال خواهد داشت؛ اتفاقی که البته بعید است رخ دهد!

این را بی توجهی عجیب جامعه جهانی به اتفاقاتی که در عربستان رخ می‌دهد، نشان می‌دهد. مثل لشکرکشی تمام عیار ایشان به همسایه جنوبی شان که مدت هاست یمن را به خاک و خون کشیده و جان شمار زیادی از مردمان فقیر این کشور را ربوده است؛ جنگی نابرابر که اگر در هر نقطه دیگری از جهان رخ می‌داد، بی شک ورود جامعه جهانی به موضوع را به دنبال داشت و دست کم، تداوم نمی‌یافت.

رویکردی که در مورد دیگر کشورها این گونه نیست، به ویژه درباره کشورهایی مانند میهنمان که گاه اظهارنظرهای داخلی درباره مسائل مرتبط با بانوان، به سرعت در جهان بازتاب می‌یابد و به موضع گیری های برخی کشورها گره می‌خورد. موضوعاتی مانند حضور زنان در سالن های ورزشی که البته هرگز ممنوع نبوده‌اند، اما تلاطم در تصمیم گیری درباره شان هم دستمایه اظهارنظر برخی کشورها را فراهم می‌آورد.

اتفاقی که ثابت می‌کند امثال عربستان سعودی بر خلاف کشورمان که در کانون توجه قرار دارد و برخی روی آن زوم نموده‌اند، در نقطه کور دید جهانیان قرار گرفته‌اند. آنقدر کور که اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در کشورمان را می‌بینند؛ اما گردن زدن مخالفان سعودی در این کشور را نه! موضوعی که با ندید گرفتن طومار مخالفت زنان سعودی، بار دیگر اثبات خواهد شد.